☘️گزین‌گویه‌های مطهر☘️ فرگرد2208
بیشتر مردم «بانی وهم‌اند» و «مهربانی را نمی‌فهمند»،
مگر این که آن قدر از «امیال بکاهند» و «آمال را بخواهند»،
تا آن‌جا که به هر «تَن» بگویند ای «مَن»!
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
#طنزسیاهنمایی.795
آیا پیروزی روسیه، پیروزی ایران است؟
گفت:آقای ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیّت ملّی مجلس فرموده‌اند:
پیروزی روسیه، پیروزی ایران است!
مخالفان رابطه با روسیه، نادان، ماسون یا سرسپردۀ غرب هستند و نمی‌توانند تحلیل کنند!
ایران، روسیه و چین دشمن مشترک دارند، من هم باشم به روسیه سلاح می‌دهم!
گفتم:نه تنها یک نمایندۀ مجلس ،بلکه هر شهروند ایرانی از جمله مخالفان نظر آقای ظهره‌وند نیز حق دارند دربارۀ همۀ امور کشور اعلام نظر کنند. ولی هیچ کس از جمله ایشان حق ندارند با عدم رعایت ادب، مخالفان نظر خود را متّهم به نادانی و سرسپردگی کنند؟ در غیر این صورت باید به مخالفان ایشان نیز حق داد تا - خدای نکرده- ایشان را متّهم به این اتّهامات کنند.
گفت: بله، چه خوب بود ایشان به جای توهین و تهمت به دیگران نظرشان را دربارۀ این مسائل نیز بیان می‌فرمودند:
- حمایت روسیه از احداث کریدور زنگزور و مسدودشدن راه ایران به اروپا و ارمنستان توسّط رژیم باکو،
- حمایت روس از حاکمیّت امارات بر جزایر ایرانی،
- خارج کردن سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر،
- خاموش‌شدن پدافند هوایی روس در سوریه هنگام بمباران جنگنده‌های صهیونیستی و شهادت بسیاری از مستشاران و نظامیان کشورمان،
- نابودی صنعت نفت و گاز ایران و تحویل ویرانه‌ای به نام نیروگاه اتمی بوشهر پس از نیم قرن با ۱۱ میلیارد دلار هزینه با این بهره‌وری افتضاح،
- و حمایت از قطعنامه‌های ضدِّ ایرانی و…. !
گفتم: ایشان به گونه‌ای از روسیه تعریف می‌کند که انگار در طول تاریخ همیشه و همه جا روسیه پیشمرگ ایران بوده و هست! در حالی که هر گاه در هر پیشامدی روسیه با برگ برندۀ ایران وارد تعامل با غرب شده است!
«خوش بود گر محک تجربه آید به میان»
در دوران جوانی روزی در تابستان پدرم به خانه آمد و دید تمام چراغ‌ها و کولر خاموش است!
به من گفت: آفرین بر تو! تو دیگر مَردی شده‌ای برای خودت، وقتِ زن گرفتن توست!
خلاصه داشت تعریف می‌کرد که ناگهان برق آمد !خانه نورانی و کولر روشن شد!
یک نگاه غضب‌آلود به من کرد و گفت: برخیز، برو گمشو بیرون! بی‌شعور!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
☘️گزین‌گویه‌های مطهر☘️ فرگرد2207
در «سراب فریب دنیا» و «گِرداب مهیب بلا»،
هر انسان صالح،برای «رهایی خویش» از این «تنهایی پُرتشویش»،
«راهی می‌پوید» و «پناهی می‌جوید»،
ولی انسان مُصلح برای رهایی «جامعۀ بشر» از هر «فاجعۀ شر»،
با «همۀ جود می‌کوشد» و با «همۀ وجود می‌خروشد».
او نه «بیداد» را برمی‌تابد و نه «استبداد» را.
چه زیبا می‌سراید این «سخنسرای پیشتاز»، «سعدی شیراز»:
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج
وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
هودۀ عمر
آن که فهمید جهان‌بینی هوده‌نگری
بهره‌ها بُرد ز دریای دُرِ بهره‌وری
آن که هوده نبرد از خرد و علم و شعور
سر بر آورد ز گهواره و افتاد به گور
شفیعی مطهر
درستکارترین شهروند شهرهرت!!
قصّه‌های شهر هرت- قصّۀ 197
شفیعی مطهر
برای سنجش درستکاری جمعی از مردم شهر هرت در سمت چپ درِ خروجی ِ یک سینما چند سکّۀ طلا و یک موبایل گران‌قیمت گذاشتند و یک دوربین مخفی هم در جای مناسبی نصب کردند.
از صبح تا غروب هر کس آن‌ها را دید،شادمانه بسویش شتافت و آن‌ها را برداشت. متولّیان این کار سکّه‌ها و گوشی را از آنان پس می‌گرفتند و دوباره سرِجایش می‌گذاشتند.
تا نزدیکی غروب جوانی از در بیرون آمد و بی‌اعتنا به طلاها و گوشی به راهش ادامه داد.
در این موقع همۀ افراد ناظر شادی‌کنان هورا کشیدند و برای او کف زدند و او را به عنوان درستکارترین جوان شهر بر سر دست گرفتند و در شهر گرداندند و جوایز ارزنده‌ای به او دادند.خبرنگاران رسانه‌های نوشتاری و شنیداری و دیداری بسیار از او تجلیل کردند.
پس از پایان مراسم وقتی جوان به تنهایی بسوی خانه‌اش می‌رفت یک خبرنگار کنجکاو همراه او رفت و در تنهایی از او پرسید:
واقعاً شما چه فکری کردی که از این همه سکّه و گوشی گران‌قیمت گذشتی؟
جوان پاسخ داد:
آخر چشم چپ من مصنوعی است و من جیزی ندیدم!!من نمی‌دانم از غروب تا حالا چه خبر است!!
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
#طنزسیاهنمایی. 794
وعده‌های تو مرا از پای درآورد!
گفت: من از آقای دکتر پزشکیان گلایه دارم.
گفتم: چرا؟
گفت : چرا به وعده‌هایشان عمل نمی‌کنند؟
گفتم : تو چقدر عجولی؟ مگر شش‌ماهه به دنیا آمده‌ای! تو صبر کن.ایشان به موقع به همۀ وعده‌های خود عمل می‌کنند.
گفت : کی؟
گفتم : همین چند روزه.
گفت :همین چند روزه عمر دنیا را می‌گویی؟
گفتم : همین فردا!
گفت : فردای قیامت؟
گفتم : ای وای از دست تو!
گفت : والّا ما زندگی خودمان را داشتیم.عادت کرده بودیم دولت‌های ما برای دیگر کشورها پدرند،برای ما ناپدری! آقای دکترپزشکیان آمدند و ما را بدعادت کردند.یا زود،تند و سریع به وعده‌هایشان عمل کنند یا بگویند ما هم مثل دولت‌های پیشین هستیم! تا ما با خیال راحت مثل 50 درصدی از مردم باشیم که به هیچ نامزدی رای ندادند!!
می‌گویند پادشاهی در زمستان در حیاط کاخ قدم می‌زد. نگهبانی را با لباس نازکی دید. به او گفت:
سردت نیست ؟
گفت :عادت دارم.
گفت: می‌گویم برایت لباس گرم بیاورند.
...و فراموش کرد !!!
صبح جنازۀ نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم، امّا وعدۀ لباس گرمت مرا از پای درآورد!
گفتم : باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی‌مطهر
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
☘️گزین‌گویه‌های مطهر☘️ فرگرد 2206
«بهترین روز زندگی» و «برترین بهروز برازندگی»،
برای هر «انوشۀ انسان» در هر «گوشۀ جهان»،
«واپسین پگاه» و «آخرین بامگاه» از عمر اوست.
چون «واپسین نَفَس» برای «هیچ کس» .
قابل «پیش‌بینی» و «بازآفرینی» نیست،
بنابراین هر روز را باید «بهتر از دیروز» و «برتر از بهروز» باشیم.
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
#طنزسیاهنمایی. 793
نصف جمعیّت جهان فدای پیروزی حزب ما!
گفت: آقای محترمی فرموده‌اند: نصف عالَم هم کشته شوند، ولی ما به مقصد برسیم، می‌ارزد.
گفتم:یعنی چهارمیلیارد نفر انسان کشته شوند تا آقا به مقصد برسند؟
احتمالاً منظور ایشان پیروزی مسلمین جهان بر کُفّار مستکبر جهان است!
گفت: اتّفاقاً مقصدی که این آقا می‌گوید همان پیروزی پایدارچی‌هاست!
گفتم: بنابراین خود ایشان حاضر است پیشاپیش رزمندگان اسلام بجنگد!
گفت: ظاهراً خود ایشان جزو نصفه‌ای است که می‌خواهند زنده بمانند وگرنه الان باید در غزه تشریف می‌داشتند.
گفتم: ایشان هم به عنوان یک شهروند حقِّ اظهارنظر دارند.
گفت: بله! درست است! ولی تاسُّف اینجاست که ایشان نه به عنوان نظر شخصی،بلکه به نام اسلام سخن می‌گویند.
گفتم: بالاخره اینان بزرگان ما هستند و بیش از خودمان خیرخواه و دلسوز ما هستند. ما باید نزدشان برویم تا ایشان پدرانه مشکلات ما را حل کنند.
گفت: کلاس سوم راهنمایی امتحان ریاضی را ۸ شدم، کلّی در مدرسه کتک خوردم، معلّم برگه‌ام را داد و گفت:
برو خانه حل کن و فردا بیاور.
به خانه آمدم. پدرم بعد از این که کلّی کتکم زد، خودش پدرانه کنارم نشست و برایم حل کرد. فردایش خوشحال بردم مدرسه. معلّممان تصحیح کرد و ۴ شدم!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
هر پگاه نو با یک نگاه نو
گزین‌گویه‌های مطهر. فرگرد 2205
☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸
تمدُّن‌ها آن‌گاه از «فراز بهبودی» به «نشیب نابودی»فرومی‌غلتند که،
بزرگان به «پرسش‌های نوین»،«پاسخ‌های دیرین» می‌دهند.
باید در هر «پگاه نو زیست» و آن را با یک «نگاه نو نگریست».
شفیعی مطهر
#طنزسیاهنمایی. 793
«تکرار اشتباه» به «استمرار گناه»می‌انجامد!
گفت: چرا مسئولان ۴۶ سال است در مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی موفّق نمی‌شوند؟
گفتم: کارهای فرهنگی جامعه ابعاد گوناگونی دارد. کار فرهنگی با بینش و روش فرهنگی تحقُّق می‌یابد،نه مَنِشِ سرهنگی!
گفت: درست است. مسئولان و متولّیان فرهنگی جامعه دلسوز و علاقه‌مند به تحقُّق ارزش‌های فرهنگی و دینی هستند،ولی وقتی می‌بینند روش‌های تند نظامی و انتظامی جواب نمی‌دهد،باید در رفتار و روش خود تجدیدنظر کنند. می‌گویند: مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. یعنی از رویدادها تجربه می‌اندوزد و اشتباهات گذشته را تکرار نمی‌کند.
می‌گویند مسئولی از یک دیوانه‌خانه بازدید می‌کرد. در آن‌جا دید تعدادی از دیوانگان جلوی سوراخی صف کشیده‌اند و به نوبت هر کدام دقایقی داخل این سوراخ را با کنجکاوی نگاه می‌کنند.مسئول با خود گفت لابد اینان از این سوراخ منظره‌ای دیدنی را تماشا می‌کنند.چون هر یک پس از دقایقی تماشا دوباره به انتهای صف نوبت می‌روند تا بار دیگر داخل سوراخ را تماشا کنند.
مسئول کنجکاو شد و در انتهای صف ایستاد تا ببیند این دیوانگان داخل این سوراخ چه منظره‌ای را تماشا می‌کنند.
چون نوبت به مسئول رسید،با کنجکاوی و دقّت هر چه به داخل سوراخ تاریک نگریست،جز سیاهی و تاریکی چیزی ندید. بنابراین رو به دیگران کرد و گفت:
من که داخل این سوراخ چیزی نمی‌بینم!
دیوانگان نگاهی به یکدیگر کردند و زدند زیر خنده و گفتند:
آقا رو باش! ما ماههاست هر چه به داخل نگاه می‌کنیم،چیزی نمی‌بینیم؛این آقا تازه از راه رسیده و می‌خواهد در آن چیزی ببیند!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟
شفیعی مطهر
