خطر خشکسالی سی ساله در کمین ایران است
هم اکنون حدود بیست درصد مساحت ایران بیابان مطلق است. یعنی زادآوری زیستی
آن در حداقل ممکن است. نیمی از مساحت ایران بیابان است. دوسوم مساحت ایران
در شمار مناطق خشک و نیمه خشک قرار می گیرد. گزارش پیش گفته تأکید می کند
که بعید نیست بین سی تا چهل سال آینده بخش های وسیعی از ایران به بیابان
مطلق تبدیل شده و یا غالب مناطق نیمه خشک کنونی نیز بیابان خواهند شد .
ناسا
اعلام کرد دوره خشکسالی در کمین برخی از کشور ها است که ایران هم در این
فهرست قرار دارد. با وجود این که برخی کارشناسان در این باره هشدار دادند و
این خبر انتشار یافت ،اما تا کنون توجهی به این خطر بزرگ نشده است.انگار از
وجود خطری بزرگ مثل زلزله باخبریم و خودمان را به بی خبری زده ایم.موضوع
این بود که بخش تحقیقات اقلیمی ناسا بر اساس نتایج یک تحقیق چند ساله برای
مدلسازی دوره های اقلیمی پیش بینی کرده است که در سه تا چهار دهه پیش روی
کره زمین با یک نوع تغییر نظام بارش مواجه شده و براساس آن از بارش در
مناطق خشک کاسته شده و به بارش در مناطق مرطوب افزوده می شود. بر این مبنا
مناطق خشک کنونی خشک تر می شوند، بیابان ها پیشتر می روند و مناطق استوایی
پربارش تر خواهند شد .
این
تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد شد. ایران کشوری است که در
این گزارش دو بار به نام آن اشاره شده است به عنوان یکی از کشورهایی که در
پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد .
دکتر
پرویزکردوانی و دکتر ناصر کرمی، اقلیم شناسان بزرگ ایران موضوع خشکسالی را
فقط یک نگرانی نمی داند ؛ بلکه معتقدند یک اطلاع مسلم علمی است: در سال های
پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود، بیابان ها در
ایران بسیار گسترش خواهند یافتند. غالب زیستگاه های ایران وارد یک دگردیسی
پس رونده خواهند شد. یعنی جنگل ها درختزار می شوند، درختزارها بوته زار می شوند، بوته زارها بیابان می شوند و بیابان ها به عدم زادآوری مطلق نزدیک خواهند شد .
باید
حاکمیت و مردم متوجه اهمیت موضوع باشند. حتی یک ثانیه زمان را نباید از
دست داد. فرض کنید ما اطلاع قطعی داریم سال آینده در روز و ساعت خاصی قرار
است این پدیده در تهران رخ دهد. چکار می کنیم؟ هم اکنون باید مردم همان قدر
نسبت به خبر پیش گفته ملتهب و حساس باشند. لازم است یک نهاد ویژه تحت نظر
بلندپایه ترین مقام اجرایی دولت و با مشارکت تمامی دستگاه های ذی ربط کار
راهبری نظام اجرایی کشور برای آمادگی در برابر وقوع این پدیده را به عهده
گیرد .
ü تغییر سیاست های مدیریت محیطی در ایران.
ü دگرگونی نظام مدیریت آب کشور .
ü کنترل سختگیرانه با الگوی تک فرزندی جمعیت .
ü تغییر کشاورزی و دامداری کشور.
ü تطبیق مدیریت سکونتگاه ها بر مبنای یک وضعیت خشکسالی طولانی مدت.
ü تغییرالگوی مصرف منطبق با توان اکولوژیک کشور .
شاید
ناچار شویم به نفع برخی زیستگاه ها از حفاظت برخی از آن ها چشم بپوشیم تا
بتوانیم تعداد بیشتری از گونه های زیستی کشور را نجات دهیم. نباید فراموش
کرد که ما داریم به سمت یکی از مهیب ترین و طولانی ترین دوره های خشکسالی
در ایران پیش می رویم و از این نظر بایسته است که کل سیاست های اقتصادی
کشور از نو تدوین شود . این ها فقط بخشی از کارهایی است که باید انجام شود.
فراموش نکنیم که ما درباره یک خشکسالی معمولی حرف نمی زنیم. دو یا سه سال
کمبود بارش هم اکنون نیز بسیاری از چشم اندازهای طبیعی کشور را مختل می کند.
مثل آنچه که در نیمه دهه هفتاد در استان هایی مثل فارس و کرمان و هرمزگان و
سیستان و بلوچستان شاهد آن بودیم. اما این یک خشکسالی دو سه ساله نیست.
چند دهه ممکن است طول بکشد. بدیهی است که با گرمایش زمین مناطق خشک، خشک تر
و مناطق پربارش پربارش تر خواهد شد. اما پیش بینی در چنین شکلی که برخی
کارشناسان مطرح می کنند ،درست نیست. در ایران تغییر اقلیم به وجود نمی آید،
بلکه نوسان اقلیم رخ خواهد داد. علت هم این است که اگر اقلیم ایران تغییر
کند، باید بارندگی هر سال کمتر شود؛ در حالی که امسال بارندگی ایران بیست و
هفت درصد نسبت به سال قبل افزایش داشت.
آب های زیرزمینی ظرف دو الی سه سال آینده در بخش مرکزی ایران در مرز هشدار
قرار می گیرد. خشکسالی رخ خواهد داد ،اما خشکسالی از نوع هیدرولوژیک و به
علت کم آبی است نه به دلیل تغییر اقلیم ایران.