#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(362)
راه رهایی از یوغ جهالت ها
من « خودکامگانی خیره » و « سیه چهرگانی چیره » را دیدم
که « ایستاده بر کرانه شب » ،ولی با « استفاده از پشتوانه مکتب »،
« بی تاب از روشنگری مهتاب » و « بیزار از تابش آفتاب ».
چون دستشان به مهر و ماه نمی رسید،
تا « چراغ مهر» را « خاموش »، و باغ سپهر » را « مخدوش » کنند؛
می کوشیدند تا تصویرشان را در آیینه آب « درهم بریزند»
و این گونه با روشنگری « بستیزند ».
« نورگریزان » و « شعورستیزان »، مرگ خود را
در « فروغ آگاهی شهروندان » می بینند و در « بلوغ همراهی دردمندان »!
بنابراین تنها راه ،« شکوفایی بلوغ ملت ها »است
و « رهایی از یوغ جهالت ها»
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
خیره : گستاخ،خودسر،لجوج،سرکش،هرزه
چیره : مسلّط، غالب
مخدوش : تصرف شده، وسوسه شده،خراشیده شده
بلوغ : رسیدن به سن رشد
یوغ : چوبی که هنگام شخم زدن بر گردن گاو می گذارند
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar