هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1052)
«آوارها» و «هُشدارها»
من «باغبانانی بیدار» و «دهقانانی فداکار» را دیدم
که در شبِ تاریکِ «جور و جهل و جمود»،همه «وجود» را به آتش کشیدند،
تا «موانعِ راه» و «فجایعِ جانکاه» را
به «سرنشینانِ قطار» و «فرنشینانِ کارگزار» بنمایانند؛
اما «لکوموتیورانانِ مغرور» و «خودکامگانِ بی شعور»،
نه «آوارها را دیدند» و نه «هُشدارها را شنیدند».
«ناگزیر» پس از این همه «تحذیر»،
این «تاجوَرانِ حاکِم» و «راهبرانِ متوهِّم»،
«سرانجام» در میان دنیایی از «اوهام»،
«قطارِ ناس» و «توده فَرناس» را
با خود بدون یک «ذرّه بهبودی» به سوی «درّه نابودی» رهسپار ساختند!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------------
آوار: گرد و خاک،غبار،دیوار یا سقف خانه که خراب شود و فروریزد
جمود: بسته شدن،یخ بستن آّب،خشکی و افسردگی
فرنشین: رئیس،حاکم،مدیر
تحذیر: ترساندن،پرهیزدادن،برحذرساختن
متوهِّم: کسی که دچار وهم و خیال شده باشد،خیال کننده،گمان برنده
فَرناس: غافل،نادان،خواب آلود
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر