وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۴۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

هر پگاه نو با یک نگاه نو

گزین‌گویه‌های مطهر .فرگرد2013

 ☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃

«لبخند» برای «پیوند»میان دو نفر،

«آگاه‌ترین صله» و «کوتاه‌ترین فاصله»است.

لبخند «نیک‌ترین راه» و «نزدیک‌ترین گذرگاه»

برای «تسخیر دل‌ها» و «تاثیر بر محفل‌ها» است.

چه «نیکوست» که همه را «دوست» بداریم. 

«شر را سلامت» و «بشر را کرامت» بخشیم!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃

صله: پیوستن،احسان،جایزه،نیکی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۲ ، ۰۴:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

کدام ؟ بر که بگرییم ؟!

شفیعی مطهر

حسین جان ! اکنون قرن‌هاست که ما در هر کوی و برزن دردنامه تو را می‌سراییم

و بر مظلومیّت تو می‌گرییم ، اما تو بر بلندای قلل رفیع عزّت و حرّیّت ایستاده‌ای و

همۀ انسان‌های حق‌باور و حقیقت‌پرور را به آزادی و آزادگی فرامی‌خوانی.

حسین جان ! ای سردار سپاه سپیده ! و ای سالار به خون‌تپیده !

ای طلایه‌دار سرخ شفق ! و ای طلیعۀ سپید فلق !

تو زنگار انحراف اموی را با فوّارۀ خون جوانانت زدودی

و شعر بلند شهادت را با گلواژه‌های ایثار سرودی .

تو با خون یارانت ، فراخنای افلاک را ستاره‎باران و پهنای خاک را گلباران کردی .

تو دریا را در وسعت، تحقیر کردی و آسمان را در رفعت .

تو سپیده را در عصمت به پیکار خواندی و سپیدار را در حشمت .

تو سرو را در قامت خجل کردی و کوه را در استقامت .

تو چشمه‌سار را ایثار آموختی و ایثار را با ثار آمیختی .

تو حجم وسیع کلمات را در ستایش خود به تنگنا کشاندی و واژه‌ها را به ژرفا نشاندی .

تراوش نوش سخنانت ، شهد را شرمنده کرد و سخنوران را بنده .

جهاد آزادی‌بخش تو ،ستمدیدگان را شهد عزّت بخشید و ستمگران را شرنگ ذلّت چشانید .

تو شیفتگان شراب وصل را شهد شهادت نوشاندی و فریفتگان سراب جهل را شرنگ مرگ .

تو با نبرد شکوهمند خود مستکبران را ذلیل کردی و مستضعفان را جلیل .

زندگی با ذلّت را مرگ دانستی و مرگ با عزّت را زندگی.

تو حیات جاودانه را در آیینۀ مرگ شرافتمندانه یافتی و مشتاقانه به سویش شتافتی .

زندگی را پیکار در راه اندیشه نامیدی ، اندیشه‌ای که ریشه در کوثر رسالت داشته ،

زلال وحی می‌نوشد و کلام رب می‌نیوشد .

تو قائدین را الهام بخشیدی و قاعدین را قیام .

بر شهیدان سروری و بر سروران ، رهبر .

حسین جان ! این بخشی از کارنامۀ توست ....

و امّا اکنون بشنو که ما چه کردیم !

ما قرن‌هاست که عَلَمِ ولایت تو را بر دوش می‌کشیم و حلقۀ ارادت تو را بر گوش داریم .

امّا چه بسا برای تو و خاندان عزّت و طهارت تو مایۀ عیب و ننگ هستیم، نه زیب اورنگ .

فرزند برومند تو امام صادق( ع) فرمود :

« کونوا لَنا زَینا وَ لا تکونوا عَلَینا شَینا» .

برای ما مایۀ زینت و آبرو باشید و مایۀ ننگ و عار نباشید.

اما حسین‌جان ! قصّۀ تلخ ما را دمی بشنو !

حسین‌جان !ما مسلمانان بیش از یک میلیارد نفر ( بیش از 20درصد) جمعیّت جهان

را داریم ، اما فقط 5درصد تولید ناخالص ملّی دنیا را (یعنی کمتر از فرانسه !) داریم!

آیا این امّت شایستگی ادّعای پیروی از پیامبری را دارد که خود

«قَلیلُ‌المَوونَه و کثیرُالمَعونَه». بود ؟

یعنی مصرف و هزینه‌اش کمتر از همه ،ولی تولید و کمکش به بشریّت بیشتر از همه بود؟!

حسین‌جان ! کشورهای مسلمان عرب با داشتن 5درصد جمعیّت جهان 60درصد

واردات کشاورزی دنیا را دارند .

حسین‌جان ! نیای بزرگوار تو حضرت محمّد(ص) تحصیل علم و دانش را بر هر مسلمان

واجب شمرد ، اما من با چه رویی به تو بگویم که جمعیّتی حدود ۱۰۰میلیون نفر

در۲۱کشور عربی سوادخواندن ونوشتن ندارند. از هر ۳نفر عرب یک نفر و نیز حدود نیمی

از زنان عرب بی‌سوادند!

حسین‌جان ! ما امّت شیعۀ تو در ایران با داشتن یک درصد جمعیّت جهان ، 10درصد

نفت جهان ، 18 درصد گاز جهان و 7 درصد منابع و ذخائر زیرزمینی جهان و بهترین سرزمین

و آب و خاک را داریم ، امّا هنوز بیش از 80درصد هزینه‌های ما از محلِّ فروش نفت

تامین می‌شود ، نه از محلِّ تولیدات ما !و حدود 70 درصد جمعیّت ما زیر خطّ فقرند!

حسین‌جان ! تو با آفرینش عاشورا ، فرهنگی را بنیان نهادی که هیچ انسان عاشورایی

نباید خوار و ذلیل باشد ، امّا چه‌کنیم که بیش از 70 سال است که ما مسلمین به علّت

اتّکا به احساسات _ و نه تکیه به عقلانیّت _ از پس مقابله با 5 - 6 میلیون صهیونیست

زورگو بر نمی‌آییم . آیا تو این ذلّت را بر ما می‌پسندی و می‌بخشایی ؟

و ما را شیعۀ عاشورایی می‌دانی ؟

حسین‌جان ! از قصّۀ پر غُصّۀ جامعۀ اسلامی جهان چه بگویم؟

سرتاسر دشت خاوران سنگی نیست

کز خون دل و دیده بر آن رنگی نیست

قدّاره‌های غصب و قساوت خودکامگی، جوانه‌های سبز معصومیّت آزادگی را

قطعه‌قطعه می‌کنند !

عقابان خون‌آشام خودکامگی ، کبوترهای سپیدبال صلح و صفا را می‌درند .

خشم طوفان و سموم خزان ، شکوفه‌های سرخ شهامت و غنچه های عطرآگین

قداست را بی رحمانه به خاک می‌ریزند !

داس های دسیسه و دنائت ، ساقه‌های تّرد صداقت را درو می‌کنند !

غُرِّش تانک‌ها ، رویای لطیف کودکان را می‌شکنند .

بلور بغض در گلوی ستمدیدگان بی‌پناه شکسته

و چشمه‌های عطوفت در چشم‌های عاطفه یخ بسته است !

از چشمان خیس آیینه خون می‌چکد .

خودکامۀ بی‌قلّاده در رگ‌های خلق آزاده درد می‌ریزد

و دریا را در کنار اشک‌های کودکان می‌آویزد !

چشمان معصومانۀ هر کودک مظلوم، رمز هزار آیینه می‌گوید

و از هر آیینه هزار شاخۀ کینه می‌رویَد !

در جهان زور و شر ، تصویر زیبای حقوق بشر را در قاب تبلیغات دروغ می‌شکنند

و رشته‌های محبّت و ریشه‌های مودّت را از هم می‌گسلند!

امروز جنگ بی‌رحمانه علیه حقوق انسان‌ها در همۀ کشورهای تحت سلطۀ

جور و جهل و جمود ،اعتماد به مجامع بین‌المللی را بر داربست تجربه مصلوب کرده است .

ای کاش سبوی همه دریاها در چشمانمان می شکست ،

تا عمق فاجعه را می‌نگریستیم و اندکی درد را می‌گریستیم !

اما حسین‌جان ! اکنون تو بگو : آیا ما باید بر تو بگرییم ، یا تو بر ما؟!

تو که عصارۀ عزّت هستی ، یا ما که درماندۀ ذلت؟!

آری حسین جان ! تو بگو !

کدام ؟ بر که بگرییم؟ اشک حیران است

چرا ؟بر چه بگرییم؟ عقل پُرسان است 

دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۲ ، ۰۴:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

گزین‌گویه‌های مطهر .فرگرد ویژۀ عاشورا

گزیده‌ای از سخنان امام‌حسین(ع) خطاب به علما

 

من آزادمرد «مَشرَبِ کربلا» و پیامبر «مکتبِ عاشورا» را دیدم

که در «صحرای مَنا» و از «ورای قرن‌ها»،

«ضیعت روز» و «وضعیت امروز» را

«ژرف می‌نگرد» و «شگرف می‌نگارد»

و خطاب به «عالمان دین» و «متولّیان آیین»،

«یاد برمی‌آرد» و «فریاد برمی‌آورد» که :

«...باری این چه «وضعیّت تباه» و «مصیبت سیاه» است،

که «اصحاب درفش و دینار» و «احباب آذرخش و آزار»،

این «زورگویان سرمست بدمَنِش« و «سودجویان چیره‌دست بدکُنِش»،

- به رغم این‌که نه «مودّت و ودادی می‌شناسند» و نه از«مَبدَا و معادی می‌هراسند»

بر مردم «فرمانروایی یافته» و به «ستیزایی شتافته»،

«نهاد شریعت» را به ازدواج «مهاد قدرت» درآورده

و «تازیانه‌های تیغی» و «رسانه‌های تبلیغی» را

به «دام کیش» و «استخدام خویش» درآورده

و در هر «شهر و شیاری» و در هر «دَیر و دیاری»،

از هر «روی و روزنی» و در هر «کوی و برزنی» ،

«رزم‌آوری در معبر» و «سخنوری بر منبر» دارند

و با هر «کمان و کمین» ،همۀ «زمان و زمین» را

به «اشغال» و «اشتغال» درآورده

«جوشش داده‌اند» و «پوشش نهاده‌اند»

و مردم را -بی هیچ‌گونه «مکان دفاعی» و «امکان اجتماعی» -

به «بند حقارت» و «کمند اسارت‌»گرفته

و به «بندگی دیده‌اند» و به «بردگی کشیده‌اند» !

«ارزش‌ها را دچار ریزش» و «خیزش‌ها را دچار میرش» کرده‌اند!

خدایا ! تو «نیک آگاهی» و از«نزدیک گواهی» و می‌دانی

که دغدغۀ من نه «رقابت در قدرت» و نه «سبقت در کسب ثروت و شهرت» است؛

بلکه بر آنم تا بر «بام شهر» و برای «انام دهر»،

«عَلَم‌های دین» و «پرچم‌های آیین» به اهتزاز درآید

و در «جام جامعه» و «فام فاجعه»،

«جوانه‌های صلاح» و «نشانه‌های اصلاح» آشکار شود،

مگر تا «بندگان خدا» و «برازندگان هُدا»،

نه «سوده»،که «آسوده» شوند

و «آنات آگاهی» و «تعهّدات الهی»،

«سامان گیرد» و «سازمان پذیرد».

« هان ! ای «گروه عالمان» و «انبوه خادمان»!

به «یاری برخیزید» و همگان را به «همکاری برانگیزید»

و به ما «حق» و حق را «رونق» دهید؛

چه ، آن که ستمکاران با همه «توش و توان» و با «خروش خسروان»

«دنیا را تیره» و بر «شما چیره» گشته‌اند

و سخت در «خاموشی نور پیامبر» و «فراموشی شعور بارور»می‌کوشند.

(با اقتباس از تحف‌العقول، 240 /1384)

شفیعی مطهر

دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر