وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۶ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

گزین‌گویه‌های مطهر (فرگرد 2274)

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

ما برای خویش در «آفرینش جسم» و «گزینش اسم» نقشی نداشته‌ایم.

ولی اکنون می‌توانیم به این دو «مبنایی ژرف» و «معنایی شگرف» ببخشیم.

جسم،«مبنایی آغازین» دارد،ولی «مانایی دیربازین» ندارد؛

امّا اسم می‌تواند هم «مبنایی زمانی» داشته باشد و هم «مانایی جاودانی».

اگر ناگزیریم «جسم را به خاک بسپاریم»،می‌توانیم «اسم را به افلاک برسانیم»!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۴ ، ۱۹:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

گزین‌گویه‌های مطهر (فرگرد 2273)

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

بزرگ‌ترین «بلیّۀ بلایی» در این «بلدیّۀ بلوایی»،

«نومیدی از بالیدن» و «پلیدی نالیدن» است.

در این «شوره‌زار نومیدی» و «ذهن‌آزار تقلیدی»،

باید از «کوفۀ پلید»،«شکوفۀ امید» بچینیم

و «برگ‌های پژمُرده» و «گلبرگ‌های افسرده» را

«طراوت» و «لطافت» بخشیم.

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

بلیّه: گرفتاری،سختی

بلاء:آزمایش،آزمون،امتحان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 864

آنجا که دستگاه گوارش سرنوشت یک ملّت را می‌سازد!!

گفت: آیا تو می‌دانی گاه خدمتکارها واقعاً نقش مهمّی در تاریخ ما داشته‌اند؟!

‍گفتم:باز هم شوخی می‌کنی؟!

گفت: نه! کاملاً جدّی می‌گویم! وقتی نیروهای متشکّل مردمی بر رفتار و گفتار حاکمان خودکامه نظارت ندارند، آنان گاه از روی بخار معده تصمیم می‌گیرند و فرمان‌های لازم‌الاجرا صادر می‌کنند!
مثلاً می‌گویند نیکلای چائوشسکو دچار سوءهاضمه بوده است. بنابراین، به قول درباریان، «تصمیمات صبح» او به قولی ملایم‌تر از تصمیمات عصر یا شبش بودند.

میان مردم چنین شایع بوده که هر وقت لازم بود چائوشسکو پیش از یک تصمیم مهم قدری «آرام» شود، به آشپزش دستور می‌دادند کمی مُلیّن در غذای ارباب بریزد.

در این صورت گاه سرنوشت یک ملّت به وضع دستگاه گوارش یک حاکم خودکامه بستگی دارد.

گفتم:این گونه حاکمان خودکامه به چه درد ملّت می‌خورند؟ مسائل و مشکلات مردم را چگونه حل می‌کنند؟

گفت: با سخنان احساسی و عوامفریبانه!

گفتم: مثلاً چطوری؟

گفت:دهقانی از مأمور مالیات به حاکم شکایت برد.
حاکم شروع کرد به نفرین‌کردن مأمور فاسد مالیات .
دهقان به خشم آمد و نومید راه بازگشت را پیش گرفت.
حاکم پرسید: کجا می‌‌روی؟
پاسخ داد:می‌روم نزد عمّه‌ام، زیرا او بهتر از تو نفرین می‌‌کند!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۴ ، ۱۹:۰۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

گزین‌گویه‌های مطهر(فرگرد2272)

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

تنها راهی که «آب‌های اطراف» و «خیزاب‌های مُضاف»،

می‌توانند «کشتی را به‌کامِ خویش»فروبرند،

این است که آن را با «نَشتی به‌دامِ تشویش» اندازند!

آب وقتی می‌تواند کشتی را از «اوج شرق» بر «موج غرق» کشاند،

که بتواند با «فنونِ نشتی» به «درونِ کشتی» نفوذ کند.

بنابراین بیاییم آن‌چنان بر «ظرافتِ بیش» و «ظرفیّتِ خویش» بیفزاییم،

که هیچ «غرورِ کاذب» نتواند بر «شعورِ جاذب»ما نفوذ کند.

باید «عالمانه بیندیشیم»،تا «عوامانه نپریشیم»!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

ظرافت: زیرکی،نکته‌سنجی

دانلود رایگان کتاب‌ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین‌گویه‌های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۳۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

استخر هردمبیلی با چه آبی پُر می‌شود!!

قصّه‌های شهر هرت،قصّۀ 207

شفیعی مطهر

روزی اعلی‎حضرت هردمبیل،به‌قصد تفریح به اتّفاق اطرافیان خود به بالای کوهی مُشرف بر شهر هرت رفت. از آن جا مناظر شهر بخوبی دیده می‌شد. بدین جهت شاه دستور داد در قُلّۀ کوه برای او قصری بسازند تا هر وقت به اینجا تشریف‌فرما شد از تماشای مناظر شهر نهایت لذّت را ببرد.

همین که بنای قصر نزدیک به اتمام بود،بار دیگر شاه برای سرکشی در آنجا حضور به هم رسانید،دراین موقع به فکرش رسید اگر در جلوی این قصر استخر آبی باشد، به زیبایی این قصر خواهد افزود. بنابراین برای ساختن استخر در آنجا دستور لازم را صادر فرمود.پس از چندی که بنای هر دو به اتمام رسید.تازه شاه فهمید که استخر نیاز به اب دارد. یکی از نزدیکان شاه گفت:

قبله عالم چه بهتر است جهت پرکردن استخر ،از سقّاهای شهر استفاده کنیم.

به فرمان ملوکانه مقرّر شد که همۀ سقّاهای شهر هرت از اب‌انبارهای شهر،مشک‌هایشان را پر کنند و به بالای کوه ببرند و اب آن‌ها را در استخر خالی کنند.شاه یک نفر را مامور کرد تا با صدای شیپور روند اجراشدن کار را به سقّاها آموزش دهد تا آنان با صدای شیپور یک‌باره همۀ بندهای مشک‌ها باز و آب را در استخر بریزند.

در میان سقّاهای شهر،پیرمردی بود که برای گذران امرار و معاش خانواده،روزانه چند مشک را به اطراف می‌برد و می‌فروخت و توانایی بیشتر کارکردن،به ویژه حمل یک مشک آب سنگین از ته آب‌انبار تا قُلّۀ کوه را نداشت.ولی متاسّفانه به دستور ملوکانه، پیرمرد سقّا نیز در لیست قرار گرفت.سقّای پیر نومید و درمانده شد و به فکر چاره و راه حلّی افتاد و پیش خود گفت چه بهتر است از این فرصت استفاده و مشک خود را پر از باد کنم و در کنار سایر سقّاها ،هیچ‌کس به خالی‌بودن مشک من شک نمی‌کند.

از این جهت روز موعود فرا رسید و به دستور شاه ،مامور شیپور به‌دست به سمت کاخ بالای کود رهسپار شد و سقّاها نیز براساس فرمان شاه، مشک هایشان را آماده پرکردن استخر کردند. سقّاها مشک‌ها را در لبۀ استخر قرار دادند و منتظر شیپور شدند.همین که صدای شیپور نواخته شد و سقّاها سر مشک‌ها را باز کردند، به جای صدای شُرشُرِ آب صدای فِس‌فِس باد در فضای کوهسار پیچید!

معلوم شد که همۀ سقّاها مثل این پیرمرد همۀ مشک‌ها به‌جای آب با باد پر شده بود!!!

بدین ترتیب سُلطۀ آبکی یک دیکتاتور دیگر در مشک‌ها،باد هوا شد!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

گزین‌گویه‌های مطهر(فرگرد2271)

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

خدایا! من از بندگان تو:

نه «مال» می‌خواهم،نه «منال».

نه «پول» می‌خواهم، نه «تیول».

نه «تکریم» می‌خواهم، نه «تعظیم».

نه «قوت» می‌خواهم، نه «یاقوت».

نه از «توهین، دلریش می‌نالم» .

و نه از «تحسین، به خویش می‌بالم».

از «نَفَسِ نفرت و نفرین نمی‌رَنجم».

و در «قَفَسِ افرند و آفرین نمی‌گُنجم» .

نه این که «از همۀ این‌ها بی‌نیازم»،

بلکه «برای همۀ این‌ها، تویی چاره‌سازم»!

شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۴ ، ۲۰:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر