دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد480
دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۴ ق.ظ
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد480
من هرگز مهربان تر از خدا ندیدم؛ زیرا چه بسیار مواردی را دیدم که خدا به جای مچ گیری ، دستم را گرفت.
زشتی هایم را پوشاند و زیبایی هایم را نمایاند.
چه بسیار نام نیک از من پراکند که من اهلش نبودم.
«کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته» (فرازی از دعای کمیل)
من در این دیار غریب و روزگار عجیب حق اندیشی و حق گویی را چونان آتشی در کف و گوهری در صدف دیدم.
در این دور و دیار حق را نهفتن و حقیقت را نگفتن رمز ماندگاری و راز برخورداری است.
من بزرگ ترین لذت در زندگی را انجام کاری دیدم که دیگران می گویند:نمی توانی انجام بدهی.
من نسـبت سطح بال زنبور را به بدن او ، بسـیار کــم دیدم. با توجـه بـه قوانین آیرودینامیک، پـرواز ممکن به نظر نمی رسد؛ اما شگفتا که زنـبور ایــن را نمی داند و پـرواز می کند.
من بى تفاوتى را،دشمن عشق و زندگى دیدم.
ادامه دارد...
شفیعی مطهر
۹۳/۰۴/۱۶