دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد497
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد497
من شهریاری را دیدم که شهری را آتش زد تا تخم مرغ خود را نیمرو کند!!
من هیچ انسانی را ندیدم که تکبر ورزد یا ستم کند، مگر این که در درون خود حقارتی را احساس کند یا از ذلتی هراس دارد.(با الهام از سخن پیامبر اکرم«ص»)
من گوی لاستیکی و توپ پلاستیکی را دیدم که هر چه سخت تر بر زمین می زنند،بیشتر بلند می شود؛
بنابراین دانستم که در تنگنای بندگی و دریای زندگی هر چه سختی ها بیشتر موج زند،پرواز بیشتر اوج می گیرد.
من رویش در خشکسالی و شکفتن در لایزالی را هنر روشنگران جهان سوم و جوامع توسعه نیافته دیدم.
من گرفتن آزادی را از مردمی که نمی خواهند برده بمانند، سخت دیدم ؛
اما سخت تر از آن دادن آزادی به مردمی است که می خواهند برده بمانند!!
(با الهام از سخن مارتین لوترکینگ)
ادامه دارد...
شفیعی مطهر