« سایه » و « همسایه »!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 944)
« سایه » و « همسایه »!
من سایه را برای خورشید « صادق ترین عاشق » و « لایق ترین شایق » دیدم ،
چون با دیدنش ،« جان می بازد» و همه هستی اش را « می پردازد».
سایه چون طلعت خورشید بدید
نکند سجده، نجنبد، چه کند؟!
برای آفتاب، « سایه » بهترین « همسایه » است.
همه جا به « دنبال » اوست ،نه مشتاق « وصال » او.
سایه از آفتاب « می گریزد »؛امّا هرگز با آن « نمی ستیزد ».
آفتاب نیز همه جا « می تابد»؛امّا سایه را « درنمی یابد »!
« آفتاب تابان » و « سایه نگران »
هم« همزاد » اند و هم از « اضداد»!
این دو « یار فرّار » و دو « نگار همجوار »،
نه « هم منزل » ،که « مکمّل » یکدیگرند!
بنابراین دریافتم که « اصل تضادّ » و « فصل اضداد »
نه « مایه تقابُل » ،که « سرمایه تکامُل » است!
#شفیعی_مطهر
----------------------
شایق: مشتاق ،آرزومند،راغب
تقابُل : روبه روشدن،رو در روشدن
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar