«کمال» یا «استکمال»؟!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 902)
«کمال» یا «استکمال»؟!
من چون «حیات را ارزیابی» و «ممات را ارزشیابی» کردم،
دریافتم که باید به گونه ای «خدای را بندگی» و «عمرم را زندگی» کنم،
که هرگاه نه تنها «فرزندان»،که بل همه «علاقه مندان»،
بخواهند«مفاهیمی بزرگ» و «ارزش هایی سترگ»،
چون صداقت،عدالت و حرّیّت را به یاد آورند،
مرا «ارزش مجسّم» و «مجسّمه ارزش» بپندارند؛
اما افسوس....
در این راه بسی «گام برداشتم» و هر «گام را اقدام انگاشتم»،
ولی هیچ «گاه» را «پگاه» ندیدم و با هیچ «گام» به «کام»نرسیدم.
اکنون در «واپسین نَفَس ها» و «آخرین هَوَس ها» درمی یابم
که مهم، «رفتن به سوی کمال» است ،نه «تَفتَن در آرزوی محال».
هدف زندگی «به مقصد رسیدن» و «مقصود را دیدن» نیست.
ما باید به سوی هدف هایی «بشتابیم» که بتوانیم به آن « دست یابیم»!
کمال انسان اگر «بدایت» دارد ،«نهایت» ندارد!
انسان یک «آن» در این «جهان»،
نباید «هدف را فراموش» کند و «شرف را به فروش» رسانَد.
اگر «قصد،تعالی» باشد،قطعاً «مقصد،متعالی» است.
اگر «بانی ساخت» و «مبانی شناخت»را درست بشناسیم،
قطعاً نه «راه» را گُم می کنیم و نه «همراه» را!
انسان باید همیشه و همواره به سوی «قُلّه شرف» و «قلعه هدف»،
«راه بپوید» و «جاه بجوید»!
هر «گوینده مغرور» و هر «پوینده مشهور»،
از هر «مکتبِ ناعادلانه» و حتّی «مذهبِ نابِخردانه»،
که انسان را از «راه بازدارد» و به «بیراه وادارد»،
گر چه «سوادِ حَرّافی»هم داشته باشد،«سودایِ انحرافی» دارد!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------------
تَفتَن: تافتن،گرم شدن،گداختن،سرخ شدن و گداختن در آتش
بدایت:آغاز،اول چیزی ،اول کار
جاه: قدر و شرف،علوّ منزلت،فرب و شکوه،مکان،منزلت،جایگاه
حرّافی: تندی و زبان گزی،زبان آوری
سودا: خیالبافی،فساد فکر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر