«دامی عجیب» و «فَرنامی برای فریب»!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 957)
«دامی عجیب» و «فَرنامی برای فریب»!
من «بازاری» را «با زاری» دیدم!
بازاری نه «کساد»، که بسیار «آباد» است،
در این بازار بر خلاف دیگر بازارها «با سوداهایی ناب»،«کالاهایی کمیاب»
چون «شرافت و عزّت» و «جوانمردی و صداقت» و...
با «بهایی ارزان» و «یاسایی آسان» به فروش می رسد.
در این بازار کسانی را دیدم که «شرافت انسانی» و «صداقت آسمانی» خود را
به «بهایی اندک» یا با«کالایی کوچک» «می فروختند»
و «گوهر کرامت» را در «اخگر لئامت» «می سوختند».
«شرافت،حراج» است و «سخافت،در رواج»!
شرطِ «داشتن میز»،«گذاشتن مهمیز» است!
کسی «میرِ میدان» و «امیرِ دوران» می شود،
که «روشِ چاپلوسی» و «ارزشِ دستبوسی» را بداند!
در این «شهرِ سراب» و «دهرِ خراب»،
«پاک زیستن» و «باادراک نگریستن»
«جهادی جانکاه» است و «مجاهده ای بی همراه»!
در این جا «بردگی،خوار» است و «آزادگی،دشخوار»!
«راستی،افسانه»است و «درستی،حرفی بی پشتوانه».
این «دامی عجیب» است و آن «فَرنامی برای فریب»!
«در کنار هر دانه،دامی» است و «در جوار هر لانه،لامی»!
مردم این شهر در همه چیز «خلاف» و با یکدیگر «اختلاف» دارند،
امّا در یک «راه»،همه «همراه»اند،
همه در «کاربُرد نیرنگ»،«هماهنگ» اند!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------------
فرنام: عنوان،تیتر
زاری: گریه و ناله،تضرع،ناله و افغان
سودا: معامله،داد و ستد،خرید و فروش
یاسا :رسم و آیین،قاعده و قانون،حکم و امر پادشاه
اخگر: آتش،پاره آتش
لئامت: فرومایگی، بخیلی، پست فطرتی
سخافت: کم عقلی، سبک عقل بودن ،ضعف و سبکی در هر چیز
خوار: آسان،پست،ذلیل،حقیر،بی اعتبار
دشخوار: دشوار،سخت،مشکل،ضد آسان
لام: لاف و گزاف
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر