«مغزِ فکور» و «قلبِ پُرشور»!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1053)
«مغزِ فکور» و «قلبِ پُرشور»!
من عشق را چون «ساعتی شنی» و «بداعتی باطنی» دیدم ،
که هر لحظه هرچه در «مغزِ فکور» است به درون «قلبِ پُرشور» می ریزد.
درخت عشق،در «زمین شور» ریشه می کند،نه در «زمینه شعور».
پرنده عشق،«بالی بلند»دارد با «وبالی نژند» .
پرنده با «بال به پرواز» درمی آید و با «وبال به سوز و گداز»!
عشق هم به «شور» نیاز دارد و هم به «شعور».
با آن «می بیند» و با این «برمی گزیند».
از آن «سور و سرور» می گیرد و از این، «نور و شعور»!
«چیرگی احساس» به «خیرگی وسواس» می انجامد،
ولی برای «شناخت هر نیک و بد» به «عقل و خرد» نیاز داریم.
«بنابراین» در هر «حین»،
باید خرد را «پاس داریم» و خردورزان را «سپاس گزاریم»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
بداعت: نوبودن،نوآوری
شور: هیجان و آشفتگی،احساس
وبال: سختی، عذاب ،سوء عاقبت
سور: بزم،جشن،مهمانی
سرور: شادی،شادمانی،شادشدن
وسواس: اندیشه بد که در دل گذرد، اندیشه شیطانی،دودلی
حین: وقت،مدت،روزگار
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر