«آبِ بقا» و «سرابِ فنا»!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1093)
«آبِ بقا» و «سرابِ فنا»!
چون از «دوران اَلَستی» پای به «جهان هستی» می گذاشتیم،
ما «گریان» بودیم و همه،«خندان».
بیاییم «به گونه ای شایسته» و «نمونه ای بایسته» زیست کنیم،
که «به گاهِ رحیل» در «پگاهِ گُسیل»،
ما «خندان» باشیم و همه ،«گریان».
همه ما «دَمی می آییم» و «بازدَمی می آساییم».
ما «رسالتی بزُرگ بر دوش» داریم و «دلالتی ستُرگ در گوش».
خوشا انسانی که «دلالت را به قَوام» و «رسالت را به انجام» برساند!
این «بازه زمانی» در برابر عمرِ «سازه جهانی»،
«لحظه ای زودگذر» و «لمحه ای مختصر» است.
اینجا «سرابِ فنا» است و آنجا «آبِ بقا»!
اینجا «دقایقی عجولانه می شتابیم» و آنجا «حقایقی جاودانه می یابیم»!
بیاییم این «دم را قیمت» و «بازدم را غنیمت» بدانیم!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
رحیل: کوچ کردن،کوچ،کوچیدن
گُسیل: روانه کردن، فرستادن کسی به جایی
پگاه: زود،سر وقت،صبح زود،سحر
دلالت: راهنمایی،راهنمایی به راه راست
قَوام: هدل،اعتدال،راستی،استواری و پایداری،مایه زیست
لمحه: یک بارنگریستن، به شتاب به چیزی نگاه کردن،چشم به هم زدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر