«کار دُشوار» و «ابتکار دُشخوار»1121
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1121)
«کار دُشوار» و «ابتکار دُشخوار»
«فروش آب» به انسان مانده در «آغوش سراب»،
در «بیابانِ بَرَهوت» و «نگرانِ قوت»،
«اَمَلی عیان» و «عملی آسان» است،
ولی «فروشِ ماسه» بدون «خروشِ تلواسه»،
به «ماندگان در ویر» و «درماندگان در کویر»،
«کاری دُشوار» و «ابتکاری دُشخوار» است.
امّا با «توسُّل به تبلیغ» و «تعامُلِ بلیغ»،
در «جوامع کافته» و «توسعه نیافته»،
می توان «آفت» را «شرافت» معرفی کرد
و «شجاعت» را «شناعت»!
می شود «اسارت در حصر» را «صدارت در قصر» نامید
و «تلاش برای آزادی» را «اغتشاش برای شادی»!
تبلیغات،«عقل ها را به چشم» می آورَد و «نقل ها را به خشم»!
«تفکُّر را تعطیل» می کند و «تدبُّر را به تحلیل» می برد.
آن گاه می توان به صحرانشین «بی کاسه»،«ماسه»فروخت
و از تشنگان مانده در «سرابِ ضلال»،«آبِ زُلال» خرید!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
دُشخوار: دشوار،سخت،مشکل،ضد آسان
بَرَهوت: بیابان گرم و بی آب و علف
قوت(بر وزن کوت): خورش، خوردنی، طعام، روزی
اَمَل: امید آرزو،آرمان
تلواسه: اندوه،اضطراب،بی تابی،بی قراری
ویر(بر وزن شیر): ادراک، هوش، فهم ،حافظه
کافته: ترکیده،شکافته،فروپاشیده
شناعت: زشتی و بدی، زشت شدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر