«کوهی از گنج» و «انبوهی از رنج»!1226
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1226)
«کوهی از گنج» و «انبوهی از رنج»!
من مردمی را دیدم با «انبوهی از رنج»،امّا نشسته بر «کوهی از گنج»!
مشکل این مردم نه «دَغَلی» است و نه «تَنبَلی»،
زیرا همه از «بام» تا «شام» ،
«می دَوَند»،ولی به جایی «نمی رسَند»!
مشکل اصلی این است که «زمامِ کار» و «تمامِ اختیار»
در کفِ بی کفایتِ«امیران بی لیاقت» و «مدیران بی درایت» است!
در این جا «تنور»ها «بی نور» اند و «گُلنار»ها «بی نار»!
دست ها «فَعّال» اند، ولی خردها «در حالِ انفعال»!
قدرت در «حصارِ انحصار» است و مقدّرات در «غُبارِ اَغیار»
آنان که «می فهمند» ،بدونِ «سهم اند»
و آنان که «چاپلوس» اند، در خدمتِ «دقیانوس» اند!
«آزمندان،فرنشین»اند و «ورجاوندان،خانه نشین»!
«هرزان،همه کاره»اند و «خردوَرزان،آواره»!
«روشنگران، خونِ حلق» می خورند و «تاجوَران ،خونِ خلق»!
تا «کَس ها سر به زیر»اند،«کَرکَس ها،امیر»اند!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
گُلنار: گل انار
نار: انار،(مخفّف انار)
هرز: هرزه، ولگرد ،یاوه گو
اغیار: بیگانگان،دیگران
دقیانوس: امپراتور روم در قرن سوم میلادی ، نام سلطانی جابر بت پرست ، اصحاب کهف از خوف او فرار کردند و به غار پناه بردند،در اینجا نماد یک خودکامه است
فرنشین: رئیس،حاکم،فرمانروا
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر