«طلای ضرّاب» یا «کیمیای نایاب»؟!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1476)
«طلای ضرّاب» یا «کیمیای نایاب»؟!
هر «کَسی» هر «نَفَسی» که برمی آورَد ،
«گامی به سوی گور»و آن «دام نه چندان دور» برمی دارد.
بنابراین همواره چون «تودۀ برف» در برابر «آفتاب شگرف»
در «حالِ زیان» و «احتمالِ خُسران» است.
پس در این «قفسِ دنیا» هر «نَفَسِ گذرا»را که از دست می دهیم،
باید از این «زَهرۀ شایگان»،«بهرۀ شایان»ببریم!
وقت، نه تنها «طلای ضرّاب»،که «کیمیای نایاب» است.
انسان بخرد برای از دست دادن «طلای گران» هرگز «نگران» نمی شود،
زیرا طلا در صورت «کافتن» قابل «بازیافتن» است؛
ولی انسان ،وقتِ «بَرتَفته» و «هدررفته»را
هرگز نه می تواند «بودنش را بازیابَد» و نه «نبودنش را برتابَد»!
بیاییم در این «دنیای دون» و «دوران گردون»،
«سوزش قَبَس ها را برتابیم» و «ارزش نَفَس ها را دریابیم»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------
زَهره: شکوفه،شکوفۀ درخت یا گیاه
ضرّاب:سکّه زننده،کسی که پول سکّه می زند
کافتن:شکافتن،ترکانیدن
بَرتَفته: سوخته،گداخته
قَبَس: شعله و پارۀ آتش
گردون: آسمان،چرخ،هر چه بچرخد
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر