«جار» و «نجّار»!.فرگرد1568
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1568)
«جار» و «نجّار»!
من باغبانی را دیدم «حسّاس»،ولی عاری از «احساس».
او بدون ذرّه ای «درایت علاج»،«رایت حراج» را برافراشت
و باغ را با «صد جار» به «دوصد نجّار» سپرد.
«نجّار» تنها «انزجار» را می داند.
او نه «راز گل» را می فهمد و نه «آواز بلبل» را.
او «صدای تیشه» را دوست دارد،نه «الفبای اندیشه» را.
نجّار «گل ها را پرپر» کرد و «بلبل ها را دربه در».
«باغ» را به «زاغ» سپرد و «برگ» را به «مرگ»!
او «هار» بود و «دشمن بهار»!
همۀ «فصول را خزان» می خواست و همۀ «تیول را ویران»!
«خشونت ارّه» و «رعونت پرّه»،
«بوستان را ویران» کرد و «دوستان را سرگردان»!
به هوش باشیم «باغ تن» و «راغ وطن» را
نه به «کامۀ بیگانه» بسپاریم و نه به «خودکامۀ یگانه»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
جار: بانگ،فریاد،داد
تیول: آبادی،باغ و مزرعه
پرّه: کنارۀ چیزی مثل پرّۀ بیابان
کامه: آرزو،کام،مراد،مقصود
کانال رسمی ندای مطهر