«دیو تعصُّب» و «خدیو تصلُّب»(فرگرد1737)
هر پگاه نو با یک نگاه نو
«دیو تعصُّب» و «خدیو تصلُّب»(فرگرد1737)
☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃
انسان آن گاه «رویِشِ گُلِ اخلاق» و «زایش تحوُّلِ خلّاق» را
در «نهاد خویش» و «مهاد کیش» می بیند،
که در او «دیو تعصُّب بمیرد» و «خدیو تصلُّب زوال پذیرد» .
تعصُّب،«خرد را به بند» می کشد و «بخرد را به کمند».
متعصّب،«زار از تحجُّر» است و «بیزار از تفکُّر».
او «سیر از فهم» است و «اسیر وهم»!
متعصّب ،«خالف را نمی شناسد»و از «مخالف می هراسد».
او «نگارش نقلی» را بدون «نگرش عقلی» باور می کند
و «دروغ روایت» را بدون «فروغ درایت»!
بیاییم به «گلستان مغز، بازۀ شکوفایی» دهیم
و به «سخنان نغز، اجازۀ گویایی»!
شفیعی مطهر
💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️
خدیو: پادشاه
تصلُّب: سخت شدن سفت شدن
مهاد: بستر، بساط ،گهواره، زمین پست
زار: ناتوان، عاجز،درمانده، رنجور،خوار
خالف: ابله،نادان،احمق
دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر
https://t.me/nedayemotahar