«شکوفۀ لبخند» بر «لب های نژند»(فرگرد 1757)
هر پگاه نو با یک نگاه نو
«شکوفۀ لبخند» بر «لب های نژند»(فرگرد 1757)
-💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖💖 ☀️
ابرها چون غنچه را «نزار نگریستند» ، بر حال او «زارزار گریستند»،
تا «شکوفۀ لبخند» را بر آن «لب های نژند» نشاندند!
«کوه» چه «بشکوه» است.
چون دشت را «تشنۀ آب» و قربانیِ «دِشنۀ سراب»دید،
از «برون نگریست»،ولی در «درون گریست»
و اشک هایش را از «چشم چشمه ساران» و «نای آبشاران»
سخاوتمندانه در «دامن خویش» و «دامنۀ پیش» جاری ساخت.
«راغ را طراوت» بخشید و «باغ را لطافت»!
بیاییم «ابر» باشیم،نه «هُژبر»
و با «رفتار گزیده» و «گفتار پسندیده»
«باران رحمت» و «بوران محبّت» را
چون «دُرِّ دریای جان» بر «صحن و سرای جهان» فروباریم
و بشریتِ «سیر از سراب» و «اسیر حُباب» را
از «برهوتِ وَهم برهانیم» و به «ملکوتِ فهم برسانیم؟!
شفیعی مطهر
-💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖 ☀️ 💖💖 ☀️
نژند: پژمرده،سرگشته،افسرده
راغ: مرغزار،دامن کوه
هژبر: شیر