«نقدکردن» یا «شُخمزدن»؟!
«نقدکردن» یا «شُخمزدن»؟!
شفیعی مطهر
همۀ ارزشهای اخلاقی،فرهنگی و اجتماعی تا به صورت یک فرهنگ درنیاید،در جامعه ماندگار
نمیشود. مثلاً «نقد و انتقاد»، در عرصۀ نظری،به عنوان یک ارزشِ اخلاقی ، فرهنگی و اجتماعی به
رسمیّت شناخته شده و مورد پذیرش همۀ نُخبگان، بزرگان،نویسندگان و آفرینشگران آثار علمی
و هنری است؛ولی در عرصۀ عمل معمولاً نه انتقادکننده ،فرهنگ نقّادی را رعایت میکند و
نه انتقادشونده،واکنشی انتقادپذیر نشان میدهد.
اخیرا این قلم کتابی تحت عنوان «اندیشمان هودهنگری» به نگارش درآورد که مکتب جدیدی را
به عرصۀ فرهنگ کشور ارائه داد.در نشستی علمی،فرهنگی برای ارائۀ این کتاب دعوت شدم.
زمان من برای ارائۀ این کتاب 350 صفحهای حدود نیم ساعت بود. پس از پایان عرایض من آقایی
پشت تریبون قرار گرفت و مسائلی را به عنوان نقد این کتاب مطرح کرد که هیچ ربطی به محتوای
کتاب من نداشت! و جالب این که هیچ وقتی هم برای پاسخدادن من در برنامه پیشبینی نشده
بود و جلسه با تصوُّراتی مبهم از موضوع جلسه بهپایان رسید.
پس از پایان این نمایش از نقدکننده پرسیدم: این چه نقدی بود از کتاب من؟
پاسخ داد: فلانی(مدیر جلسه) به من گفت: کتاب را شخم بزن!!
*******
انتقاد،نه «جنگی برای تاختن»،که «فرهنگی برای ساختن» است
و گفتگو،«بهترین قانون همافزایی» است،نه «برترین تریبون خودستایی»!
آنان که از «نوح،روح» میگیرند و از «شعیب،عیب» ،
ای کاش «پیامی صاف» و «کمی انصاف» هم داشته باشند!
(این قلم در کتاب «ضرورت و مبانی مشارکت» و چندین مقالۀ دیگر آداب و آفات گفتگو،نقد و
انتقاد را مفصّل نوشته و توضیح دادهاست.)