این حکیم حاکم کیست؟
شفیعی مطهر
در درازنای زمان و پهنای زمین
کمتر حاکمی،حکمت را فهمیده
و کمتر حکیمی طعم حکومت را چشیده!
ولی من حکیمی حاکم و علیمی عالم را میشناسم،
که حکومت را با حکمت آمیخت
و حکمت را به حکومت آموخت.
این حاکم حکیم اهل گفتگو بود و خود را در برابر مردم مسئولی پاسخگو میدانست؛تا آنجا که حتّی گفتۀ شهروندی را پذیرفت که او را در صورت داشتن رفتار نامناسب تهدید به قتل کرد!
این حکیم حاکم حتّی با برخی از مخالفان خود، با مدارای تمام به گفتگو نشست و هیچ گونه فشاری بر آنان تحمیل نکرد. برخی رهبری او را پذیرفتند و بعضی همچنان در برابرش جبهه گرفتند و مخالفت کردند! او حتّی امنیّت مخالفانش را نیز تضمین کرد.
همیشه به هنگام جنگ، همه چیز امنیّتی میشود و هر کس که با حاکمیّت همراهی نکند، او را خائن مینامند . امّا این حاکم حکیم در یکی از جنگها، در بیانیهای خطاب به مردم نوشت: من یا ستمکارم یا ستمدیده. اگر مرا نیکوکار یافتید، یاریام کنید و اگر خطاکارم دیدید، به سوی مسیر حق بازم گردانید.
او در پیام خود به مردم ذرّهای لحن آمرانه نداشت.
این حکیم حاکم در یکی از جنگها به شهروندان اجازه داد به میدان جنگ بیایند. آنجا وقتی حقیقت بر آنان معلوم شد تصمیم بگیرند که با او باشند یا با دشمنان او. (4)
این حاکم حکیم به شهروندان میگفت: اگر برنامههای مرا در راستای پیروی از حق دیدید، مرا همراهی کنید،ولی اگر در فرمان من، رویکردی خودکامانه نهفته بود، چه از سوی من باشد و چه غیر من هرگز فرمان نبرید!! او از مردم اطاعت و پیروی نمیخواست، بلکه شجاعتِ مخالفت میخواست.
این حکیم حاکم خود را در حلقۀ محدودی از خودیها محصور نمیکرد. موارد متعدّدی در تاریخ گزارش شده که مردم را به گفتگو و مشورت دربارۀ مهمترین امور مانند تصمیمگیری در مورد دشمن فرامیخوانده است.
این حاکم حکیم وقتی باخبر شد که برخی مردم نمیتوانند خواستههایشان را با وی در میان بگذارند یا به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس نمیتوانند حرفهای خود را بیان کنند، برای اولین بار مکانیزمی طرّاحی کرد که مردم مستقیماً با او در تماس باشند.
این حکیم حاکم روزی در حال سخنرانی بود که یکی از سپاهیان بپاخاست و چاپلوسانه حاکم را ستود. او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من این گونه بیندیشید که تعریف و تمجید شما را دوست دارم. ... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن «سخن حق» و انتقاد سازنده مرا راهنمایی کنید.
این حاکم حکیم انتقاد از خود را خط قرمز جامعه اعلام نکرد. در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود، فقط با سخن داده میشد! بسیاری از مخالفانش در هر اجتماعی در هر تجمُّعی اعتراض میکردند،شعار و حتّی دشنامش میدادند. امّا حاکم یک روز هم یک نفر را بازداشت یا سرکوب نکرد و حتّی حقوق یک نفر قطع نشد.یعنی مخالفت با حکومت او هزینه نداشت.
این حکیم در برخوردهای قهری آن مقدار شکیبایی میورزید و بر گفتگو، تعامل و مدارا تاکید میورزید که برخی او را به تردید و ترس متّهم میکردند.
(برداشت آزاد از کتاب اخلاق زمامداری نوشته دکتر صابر اداک، پژوهشگر ژرفانگر معاصر)
این حاکم حکومتش را بر سه اصل بنا کرد:
عقلانیّت: حاکم، خدا نیست. مردم باید جرات فکرکردن و سنجیدن داشته باشند و فرامین حاکمان باید با حق سنجیده شود. پیروی وفادارانه ارزشمند نیست. استدلال و سنجشگری است که باید مبنای انتخاب باشد و خرد جمعی مبتنی بر همین عقلانیّت است که باید مبنای حکومت حاکمان باشد.
آزادی: آزادی یعنی آن که افراد بتوانند متفاوت فکر کنند و آزادانه عقاید خود را با یکدیگر با گفتگو بیان کنند. «یکساناندیشی»، استبداد میآورد و رکود و «متفاوتاندیشی» پویایی میآورد و رهایی.
اخلاق: حاکمان جایز نیستند به هیچ بهانهای حتّی جنگ، اصول آزادی و عقلانیّت را لگدمال خودحق پنداری کنند.
او تنها فاتح جنگها نبود. مهمترین فتح او بازکردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مدار انعطاف، مداراجویی، عقلانیّتورزی، آزادمنشی و مشارکتجویی است. او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیّت و آزادگی است. چه یک خانواده را اداره میکنیم، چه یک شهر یا یک شرکت بینالمللی اصول سهگانه فوق الهامبخش است.
این حکیم حاکم کیست؟
«علی» نام شخصیّتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین چهرۀ جهان اسلام است. اما بخش مهمّی از تاریخ وی سانسور شده. اصولاً برخی دوست ندارند این بخش از تاریخ تبیین شود. حتّی صفویان که مذهب رسمی این کشور را شیعه اعلام کردند فقط جنبههایی خاص از زندگی و حکمرانی وی را برجسته کردهاند. تصویری که از وی برای ما نشان داده شده؛ قهرمانی جنگآور، فاتحی قدرتمند و حاکمی مقتدر است که دوران کوتاه حکومتش بیشتر به جنگ گذشت. نام وی را با شمشیر و خون و ذوالفقار گرهزدهاند!
«علی» وفا کرد و جفا دید،نه تنها از دشمنان متکبِّر،که از دوستان متحجِّر!
آنان که «خدا نشناختند»،«خود را باختند».
(با بهرهگیری از مقالۀ آقای دکترمجتبی لشکربلوکی)