گفت : لابد مواد اولیه نداریم .
گفتم : داریم . اگر هم نداشته باشیم، وارد می کنیم .
گفت : انرژی .
گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .
گفت : نیروی انسانی تحصیل کرده و ماهر .
گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .
گفت : تکنولوژی .
گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .
گفت : تجهیزات و امکانات .
گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم !
گفت : ارز !
گفتم : داریم . اگر نداشتیم این قدر کالاهای غیر ضروری وارد نمی کردیم !
گفت : پس چی ؟
گفتم : " بهره وری "
گفت : نداریم ! وارد کردنی هم نیست !!!
به منظور گسترش و نهادینه کردن فرهنگ بهره وری و کاستن از مصرف بی رویه و در راه رسیدن به هر آرمان بلند و آرزوی فرازمند همیشه نخستین اقدام فرهنگ سازی است . چه ، هر آرمان مترقی تا به صورت فرهنگ درنیاید، در متن و بطن جامعه ماندگار نمی شود .
اکنون دیگر نه زمان " تجلیل " ، که دوران " تحلیل " است .
ما بر این درد مشترک تاکید می ورزیم که اگر در برنامه ریزی ها حسن تدبیر بیشتری اعمال می شد ، امروز می توانستیم ضمن کاهش خسارت ها بر میزان بهره وری و استفاده بهینه از همه ظرفیت های اقشار مختلف مردم بیفزاییم .
اکنون همه اندیشه های تابناک و دردآشنا را به پاسخ این سوال فرامی خوانیم که :
آیا ما مردم جهان سوم با تکیه بر منابع فرهنگی ، دینی ، اجتماعی ، نیروی انسانی و منابع طبیعی خود و با اعمال مدیریت بهتر و بهره گیری از همه ظرفیت های موجود نمی توانیم شکاف طبقاتی مردم جهان را پر کنیم؟!
سی و هشتمین سال استقرار نظام جمهوری اسلامی در حال سپری شدن است. دنیا حق دارد از ما و مدیران ما بپرسد در این 38 سال برای ملّت خود و دنیا چه کردهایم؟
بیتردید تلاش چشمگیر مردم و برخی دولتهای ما در این سالها در مبارزه با مشکلات در خور تحسین و تقدیر است. ما در راه عمران کشور، گامهای بلندی برداشتهایم، در دفاع مقدّس از سرزمینمان حماسهها آفریدهایم؛ طعم شیرین استقلال را چشیده ایم؛ اما سیر پر شتاب تحوّلات جهانی در همه زمینهها و عرصهها ما را در پویش راه آینده پشت سر میگذارد. برای رسیدن به کاروان پر شتاب تحوّلات علمی، اجتماعی و ... بشریت باید همه و همه، ملّت و دولت «دست در دست هم نهیم به مهر» و میهن خویش -ایران عزیز- را آباد کنیم.
در بسیاری از کشورها مردم پس از انقلاب بر کمیّت و کیفیت کار افزوده، و از میزان مصرف کاستهاند؛ اما در میهن ما متأسفانه میزان مصرف همچنان بالاست و هر روز افزایش مییابد و در بسیاری از موارد در سر حد اسراف و اتلاف است. ملّتی که انقلاب کرده و تولیدش اندک و محدود است، برای ادامه زیست شرافتمندانه در جهان امروز باید لااقل از میزان مصرفش بکاهد و شاهین ترازوی «تولید» و «مصرف» و نیز «صادرات» و «واردات» را به حالت تعادل نزدیک کند.
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar