دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد474
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد474
من توده ای کوچک با حجمی اندک را از یک پیام آسمانی دیدم که از فراز قلل قرون به سوی دشت های اکنون فروغلتید.
در طول زمان و در عرض زمین، در این سفر از فراز افلاک به سوی دامنه خاک، در هر ذره زمین و هر لحظه زمان افزونه ای به آن چسبید تا کم کم امروزه به صورت بهمنی عظیم و توده ای حجیم بر روی باورهای ترد فروآمده و همه گمانه ها را فرومی کوبد و اندیشه ها را می روبد.
من مدیری را دیدم که نه با وعده و وعید که با تدبیر و کلید آمد؛اما ترفندهای رانت خواران کلید را چنان فرسود که هیچ قفلی را نمی گشود.
من آنگاه که بی نیازی را در قناعت، و کرامت را در حریت دیدم،توانستم نه تنها صدای سکوت که ندای ملکوت را بشنوم. ندایی رسته از نان و نام و ندایی گسسته از مسند و مقام.
من افراد موفق را دیدم که بر روی هر دره هولناک شکست،پلی از امید می ساختند. اینان بر این باورند که شکست نه کلام تردید،که پیام امید است.
من روضه رضوان را بهشتی برازنده و گستره ای گسترده دیدم به فراخنای خاک تا افلاک و به درازنای ازل تا ابد. بهشت نه مقصدی دست یافتنی،که هدفی ساختنی است.بهشت نه در جابلقا و جابلسا و نه در عرش و آسمان ها ، که در همین زمین است که باید به دست ما انسان ها ساخته و برای همه دوران ها پرداخته شود.
(با الهام از قرآن کریم)
وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ
(آل عمران،133)
مذهب زنده دلان خواب و فراموشی نیست
در همین خاک جهان دگری ساختن است
ادامه دارد...
شفیعی مطهر