وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد426


تصاویر زیباسازی نایت اسکین


nashnal (74)

من شهری را دیدم گم شده در ابرهای اسارت و خفته در قبرهای قساوت؛نه نوایی که از نایی برخیزد و نه اهورایی که با اهریمن ستیزد. در باغ ها و بوستان ها تنها زاغ و زغن می خواند و اهریمن فرمان می راند.نفس ها محبوس اند و قفس ها پر از ققنوس.

aks-jadid (17)

من نماد مدرنیزم را در دست های مونالیزای مدرنیست دیدم؛ نمادی که نه لبخند ژوکوند،که تلخند تند بر لب های او می نشاند. تلخند او بیانگر این بود که مدرنیته نه تنها ابزار آذرنگ* که یک فرهنگ هم هست.

KamYab.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

من فانوس دریایی را نماد روشنگری و نمود هنروری دیدم ؛در شب های تار و روزهای پیکار راست قامت و باشهامت بر پای ایستاده، نه در برابر توفان ها می لغزد و نه در مقابل امواج می لرزد. او همچنان بی دریغ نور می افروزد و به همه شعور می آموزد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

من برای کتاب عشق نه آغاز دیدم و نه پایان .این کتاب نه خواندنی است و نه نوشتنی ؛ نه گفتنی است و نه شنیدنی .این کتاب را با خون دل باید نوشت و شیرازه اش را با تار و پود جان شاید سرشت.

من دغدغه های دو نسل و وسوسه های دو عصر را دیدم. یکی در اندیشه انباشتن شکم و نداشتن درم بود و دیگری در فکر باروری مغز و داوری نغز . هر دو در آتش حسرت می گداختند و با عطش عسرت می ساختند.

ادامه دارد....  

                             شفیعی مطهر

آذرنگ :آتش رنگ،آذرگون،روشن،آتش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد422


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من رنجی نهان و دردی پنهان را در زیر پوست ورم کرده جامعه دیدم؛درد و رنجی که هر از چند گاه که برای بروز بهانه ای می یابد ، با تازیانه ای می خوابد . این درد و رنج ،راهی برای درمان می جوید،ولی راه حرمان می پوید!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من صبر را کنش در بهترین فرصت دیدم،نه واکنش در نخستین مهلت.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من بیشتر مردم این شهر را دیدم که چشم به راه آمدن فرصت هستند ،نه در اندیشه ساختن آن.فرصت های تاریخی،آفریدنی هستند ،نه آمدنی!

من خوشبختی را گمشده همه انسان ها دیدم؛اما بسیاری از آنان پس از یافتن خوشبختی خود را گم کردند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من افتادن برگ و میوه را دیدم. اولی به هنگام زوال می افتد و دومی به هنگام کمال؛بنابراین چون همه ما نیز گزیری جز افتادن نداریم، باید افتادن نشانه کمال ما باشد، نه پایانه زوال ما.

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۴۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد421


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

succes-92-9

من سایه ام را همراهی وفادار و همسفری ماندگار دیدم؛اما آن گاه که همین همراه و همسفر نیز در تاریکی تنهایم گذاشت،دانستم که یاری همراه تر از آفریدگار و یاوری همسفرتر از پروردگار ندارم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان متعصب را چون میوه ای نارس و کال با دنیایی پر از خواب و خیال دیدم که محکم به شاخه درختش چسبیده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نشانه اضطراب را نتیجه  زیستن در آینده و افسردگی را گریستن بر گذشته و آرامش را نماد زندگی در حال دیدم.

Anar1[WwW.Kamyab.IR]

من دل خود را داغ تر از نار و سرخ تر از انار دیدم؛ اما دانستم که باید آن را از هر کینه و دشمنی دیرینه سپید نگاه دارم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان ها را دو گروه دیدم : گروهی غرورشان را زیر پای خود می گذارند و با انسان ها زندگی می کنند و گروهی انسان ها را زیر پای خود می نهند و با غرورشان می زیند.

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۵۴
سید علیرضا شفیعی مطهر



یا تغییر کن یا بمیر!!

عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است. عقاب می تواند تا 70 سال زندگی کند . ولی برای این که به این سن برسد، باید تصمیم دشواری بگیرد:

زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد، چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند . نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود . شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد .در این هنگام ، عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد .

یا باید بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که 150 روز به درازا می کشد، پذیرا گردد . برای گذرانیدن این فرایند، عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد، پرواز کند. در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد، تا نوکش از جای کنده شود. پس از کنده شدن نوکش ، عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند. سپس باید چنگال هایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده ،چنگال های تازه ای درآیند ، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند. سرانجام ، پس از 5 ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد ، آغاز کرده و 30 سال دیگر زندگی می کند.

 

پس بیاموزیم که :

برای پرواز به آسمان ها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمان هایت پرواز دهد. بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا این همه گوشت و پیه و استخوان سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید. در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندان های اسارت .

دکتر علی شریعتی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر


فناوری فوق مدرن

قصه های شهر هرت / قصه چهل و هفتم

در عصر فناوری و دانش و اندیشه همه ملل پیشرفته با همه وجود می کوشیدند و با شتاب هر چه بیشتر به سوی رفاه و رستگاری گام برمی داشتند.

مردم طاغوت زده و خودکامه پرور شهر هرت در اسارت و انقیاد خودکامه ای متفرعن چون اعلی حضرت هردمبیل گرفتار بودند. در حالی که همه مردم متمدن و بافرهنگ جهان هر روز قله های دانش و اندیشه را می گشودند و مردمشان در رفاه و سلامت بیشتر زندگی می کردند،مردم عقب مانده شهر هرت با رمالی و جن گیری و انواع خرافات می خواستند راهی به سوی فردای بهتر بیابند.

در چنین اوضاع و احوالی برخی از مشاوران خارج رفته و فرنگ دیده شهر هرت ،محرمانه و در خلوت به شرف عرض خاک پای ملوکانه رسانیدند که :

اعلی حضرتا ! امروزه بیشتر ملت های جهان پس از رهایی از یوغ استعمار،توانسته اند از اسارت استبداد نیز برهند و هر روز گام هایی به سوی دانش و فناوری بردارند و به رفاه و خوشبختی بیشتر برسند. می ترسیم بر اثر مرور زمان خبرهای آنان از راه تهاجم فرهنگی به گوش مردم شهر هرت برسد و اینان نیز کم کم فیلشان یاد هندوستان بکند!! بنابراین باید چاره ای بیندیشیم.

اعلی حضرت آروغی زدند و سری خاراندند و گفتند:

خب ! می گویید چه کار کنیم؟

یکی از مشاوران گفت: ما هم باید تا اتدازه ای در زمینه های مدرنیسم گام هایی برداریم.

اعلی حضرت هرمبیل خشمگینانه فریاد زدند:

احمق ! مگر نمی دانی ما که نمی توانیم در علم و تکنولوزی به فرنگ برسیم. مگر گفته اعلی حضرت شاه شهید ناصرالدین شاه را نشنیده ای که در فرنگ چه گفتند؟

هردمبیل آنگاه با اب و تاب برای مشاوران تعریف کردند:

میکادو ،امپراتور ژاپن با اعلی حضرت ناصرالدین شاه قاجار همزمان می زیستند و هر دو به فرنگ سفر کردند. وضع هر دو کشور ایران و زاپن در آن روزگار یکسان بود. در  آغاز حکومت«می جی»  (همزمان امیر کبیر) در ژاپن فقط چهار درصد سواد داشتند. ناصرالدین شاه وقتی پیشرفت های فرنگ را دید،گفت:

ما هرگز به پای فرنگ نمی رسیم ؛فقط باید کاری کنیم که مردم ما نفهمند در آن طرف دریاها چه خبر است؟

در اینجا یکی از مشاوران با ترس و لرز گفت:

اعلی حضرتا ! قربانت شوم،امکا میکادو بعد از مشاهده پیشرفت های اروپا گفت: ما با دو عنصر «قناعت» و «ثبات کار» باید خود را به پای اروپا برسانیم. چنان که امروزه ژاپن از کشورهای اروپایی نیز در مواردی جلوتر تست.

اعلی حضرت با شنیدن چنین سخنی فورا دستور داد این مشاور گستاخ را با اردنگی بیرون کنند و به اصطیل بفرستند! سپس روی خود را به دیگر مشاوران کرد و راه حل طلبید.

مشاوران وقتی چنین رفتاری را با همکار خود دیدند، با ترس و لرز ضمن تایید اوامر ملوکانه یک صدا گفتند: امر،امر ملوکانه است!


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

سرانجام پس از مجادلات مفصل به این نتیجه رسیدند که چون ما نمی توانیم در عرصه های توسعه فرهنگی،فناوری،اقتصادی،علمی،صنعتی و...به فرنگیان برسیم،باید با جادو و جنبل یک کار چشمگیر و فوق العاده ای انجام دهیم،که به ظاهر بالاتر از کار فرنگیان باشد و آن گاه با تبلیغات و جار و جنجال آن قدر درباره آن بزرگ نمایی کنیم تا مردم ما که عقلشان به چشمشان است،باور کنند که ما از فرنگی ها پیشرفته تریم!!

یکی از مشاوران گفت:فرنگی ها با سفینه های فضایی توانسته اند به ماه سفر کنند و نیز سفینه هایی به سیارات دوری بفرستند.ما باید اعلام کنیم که سفینه ای ساخته ایم که از سفینه های آنان پیشرفته تر است و به سیاره ای دورتر سفر می کند!

اعلی حضرت هردمبیل پرسید:مثلا کدام سیاره؟

مشاور فکری کرد و به عرض رسانید:مثلا می گوییم ما دو سیاره دوقلو کشف کرده ایم که تا کنون هیچ یک از ستاره شناسان به وجود آن ها پی نبرده بوده اند و آن ها را «چابلقا» و «چابلسا» نام گذاری می کنیم و اعلام می کنیم دو سفینه فضایی با نام های «هردمبیل یک» و «هردمبیل دو» با فضانوردانی به این دو سیاره فرستاده ایم.

هردمبیل گفت:خب !چطور این لاطائلات را به مردم بباورانیم؟

مشاور پاسخ داد: فیلم ها و تصاویری فتوشاپی!! تهیه می کنیم و آن قدر از طریق رسانه ها،و در خیابان ها و کوچه و معابر و... به طور شبانه روزی جار و جنجال می کنیم و مردم را زیر بمباران تبلیغاتی قرار می دهیم و این دفعه نیز مثل دفعات پیشین موفق می شویم و مردم هم به مرور باور می کنند. مگر اعلی حضرت خودشان بارها در رهنمودهای طلایی افاضه نفرموده اند که: «دروغ های بزرگ بگویید،ولی آن را بسیار تکرار کنید تا مردم بر اثر تکرار زیاد باور کنند.» ما می توانیم با تاسی به رهنمودهای معجزه آسای ملوکانه این خبر را نیز در اذهان مردم ساده اندیش خود جا بیندازیم.


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

...و این گونه شد که همه بلندگوهایی تبلیغاتی اعلی حضرت هردمبیل ، سال هاست شهر هرت را پیشرفته ترین،مرفه ترین و خوشبخت ترین ملل دنیا معرفی می کنند ....و مردم از شدت خوشی و خوشبختی!!می میرند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد420


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من تعامل بین انسان ها را در غیاب فرهنگ «گفت و گو» و حاکمیت خوی خشونت و «های و هو» چون درهم فرورفتن شاخ های گوزن های وحشی دیدم.در چنین وضعی ماهی مقصود در دریای گل آلود می میرد!

من در عرصه مدیریت جوامع انسانی نیروهای ناهماهنگ را نه کمال آفرین که عامل ننگ و نفرین دیدم. پاروزنان همسو،قایق را به هدف می رسانند و تلاشگران ناهمسو آن را تلف می کنند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من شمع های خاموش و خلق های بی خروش را از هجوم بادهای بنیان برانداز و توفان های پرتاخت و تاز در امان دیدم؛بنابراین دانستم که اگر در هجمه توفان ها هنوز ایستاده ام،شاید شمعم نوری می افروزد و زبانم،شعوری را برمی انگیزد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من همه آب های دریاها و اقیانوس ها را از غرق کردن یک کشتی ناتوان دیدم؛ مگر این که در داخل کشتی نفوذ کنند . بنابراین، تمامِ نکاتِ منفی دنیا روی شما تأثیر نخواهد داشت؛ مگر این که شما اجازه بدهید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من خودکامگان را دیدم که همه گل ها را چیدند و جوانه ها درویدند تا خزان یاءس بر بوستان یاس تحمیل کنند،اما باز هم بهار به گاه خود فرارسید و سبزه ها و شکوفه ها همه جا دمید.

ادامه دارد...


                     شفیعی مطهر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر



  نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز


زمزمه گرم خیز و نرم ریز چشمه ساران ،

گلرقص گوهرین و آبگینه گون آبشاران ، 

آذرخش آذرافروز و آتشین آسمان ،

رگبار روح بخش باران بهاران ، 

بازی پرغوغای برگ و باد در آغوش شاخساران شمشاد ،

نگاه پاک و زلال ستارگان زیبا در آسمان فریبا ،

ریزش سیمگون مهتاب بر سیمای سپید آب ،

نغمه خوانی شورانگیز هزاردستان در صحن گلستان ،

سرود سرورآمیز حقایق از پنجره سرخ شقایق ،

تلالو رخشان ژاله بر گلبرگ لاله ،

پیام پرواز پروانه از رویش سبز جوانه ،

لغزش بلورهای مذاب بر روی سنگریزه های جویباران پرآب ،

سجده سبز نسیم سحر بر سجاده سپید سوسن های معطر ،

وزش نسیم سحرانگیز اسحارهمراه با شمیم عطرآمیز کوهسار ،

همه و همه خبر از فرارسیدن بهاری ارزنده و نوروزی فرخنده می دهند ، اما دل می گوید :

بود آن روز بر ما عید مطلق         که در جنبش درآید پرچم حق

و پیام عطراگین و بهارآفرین مولا علی(ع) مشام جان را می نوازد :

« کل یوم لایعصی الله فهو یوم عید »

هر روزی که در آن روز خدا نافرمانی نشود ، همان روز عید است .

(نهج البلاغه، حکمت ۴۲۰)

عزیز فهیم و فرزانه !

فرارسیدن بهار بهروزی و وزش نسیم نوروزی در سایه سار اطاعت از قادر مطلق و اهتزاز پرچم حق را بر شما و خانواده محترم تبریک و تهنیت می گویم . امیدوارم غنچه لب هایتان شکوفا ، بهارتان زیبا ، شادی دل هایتان پیوسته و نوروزتان خجسته باد !

                                  سید علی رضا شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر



نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد419


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من انسان را موجودی «شونده»دیدم،نه «بونده»؛زیرا جنبش خاک و گردش افلاک نه سر ایستایی دارد و نه سیر قهقرایی.اصل «صیرورت »،قانون حرکت جهان هستی است.انسان همواره باید از «وضع موجود » به سوی « وضع مطلوب» حرکت کند.رضا دادن انسان به هر پایه ای از وضع مطلوب،آغاز ایستایی است؛ زیرا هر وضع مطلوبی در لحظه همان وضع موجود است؛بنابراین ایستایی در هیچ موقعیتی برای انسان نه عقلانی است و نه منطقی.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من توبه را خروج از وضع موجود و هجرت به سوی وضع مطلوب دیدم؛خروج از مسجدالحرام «من» به سوی مسجدالاقصای«فطرت».لازمه رهایی ،خودانگیختگی است و انگیزه خودانگیختگی نه «رهبت» که « رغبت»است.

خوب اینم یه جور عکس گرفته!

 

خوب اینم یه جور عکس گرفته!

من انسان امروز را دیدم که قیودات محیط و مقدرات محاط چنان سیمای شخصیت او را درهم شکسته بود که هویت او حتی برای خودش نیز در هاله ای از ابهام و هوله ای از اوهام فرو رفته بود.

من در آغازین سال های هزاره سوم افکاری را دیدم که به جای پرواز با بال های دیجیتال،نشسته بر لاک پشت خیال؛در بیابان برهوت به سوی تخته تابوت می راندند!!

 من گل های آفتاب گردان را دیدم پشت بر آفتاب و روی به سوی سراب. ...و در اینجا بود که نمادی از سقوط ملت ها و فروپاشی دولت ها برایم تداعی شد!!

ادامه دارد...

                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر


 نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد418


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من زبان را عضوی بدون استخوان و اندامی برای بیان دیدم،اما زبانی بدین نرمی و گرمی چه آسان می تواند دل ها را بشکند و محفل ها را بپراکند....بنابراین مهارش کنیم و در اختیارش آریم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چون توانم را نگریستم،بر ناتوانیم گریستم؛بنابراین چون دیدم نمی توانم کاری کنم که ارزش نوشتن داشته باشد،کوشیدم چیزی بنویسم که ارزش خواندن داشته باشد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من برای انتقال و پرورش اندیشه راهی بهتر از رویش از ریشه ندیدم.ابزار انتقال اندیشه و فرهنگ باید مغز را به تلاش وادارد،اما آن را متلاشی نکند.

jadid (22)

من وقتی خرگوشی را دیدم در میان یک دنیا هویج و یک عالم بسیج، دریافتم که باید آرزویی فراتر از زمین و آرمانی فرازتر از زمان داشت؛ آرمان و آرزویی که مرا از خاک برهاند و به افلاک برساند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من بزرگ ترین تراژدی را برای بشر این دیدم که قدر داشته ها را پاس ندارد و بخواهد نداشته ها را به دست آورد.

ادامه دارد...  

                        شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۰۶:۲۷
سید علیرضا شفیعی مطهر



نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد417


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

من فوران فرهنگ قهر را در سبد کتاب شهر دیدم.

کشیدن کاریکاتور از نظر شرعی

 من در حاکمیت زور و تزویر،زرمندان را زرنگ و زیردستان را دور از فرهنگ دیدم. زیرا فرادستان آن چنان فضا را بر فرودستان تنگ گرفته اند که راه رشد و رشاد و پرورش استعداد را بر آنان بسته اند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نوزادی را دیدم که چون همه کودکان فطرتا پستان شیر می خواست،نه پستانک تزویر؛اما به جای پستان  او را با پستانک فریفتند....و شگفت این که این کودک عادت کرد که از آن پس همواره برای پستانک تزویر بگرید ،نه پستان پرشیر!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دوام دولت و قوام قدرت مردم را در دنیا به اموالشان دیدم و در آخرت به اعمالشان.(با الهام از سخن امام هادی علیه السلام)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من هرگاه سپهر حیات را ستبر و آسمان زندگی را پر ابر دیدم، دانستم که در پرواز باید بیشتر اوج بگیرم ؛زیرا ابرها در لایه های فروتر فضا جولان می دهند.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۳۰
سید علیرضا شفیعی مطهر