وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۴۷ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(395)  

 

حق«زیستن برای گیاه»و«نگریستن برای نگاه»!

 

 

من افرادی را دیدم که چون « گرگی گرسنه »

و « پلنگی تشنه » را می کشتند ، 

« نام کارشان را شجاعت » و 

« پیام پیکارشان را شهامت » می گذاشتند، 

ولی هنگامی که « گرگی در دفاع »

و « پلنگی در نزاع » انسانی را می کشت، 

آن « دفاع را ناخوش » و « نزاع را توحُّش » می نامیدند.

هر « نگاه حق نگریستن » دارد 

و هر « گیاه،حق زیستن »!

هر موجود زنده حق دارد « لُقمه ای از طعام هستی » بچشد 

و « جرعه ای از جام الستی » بنوشد!

حق « وجود » را برای هر « موجود » « پاس داریم » 

و همه زندگان را « حسّاس انگاریم »!

 

#شفیعی_مطهر

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۰۴:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 نگاهی گذرا به جنگ هشت ساله ایران و عراق  به روایت ارقام و آمارها

(بخش دوم)

حملهٔ عراق به خاک ایران

عراق در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران، حمله به ایران را آغاز کرد. نیروهای عراقی به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بودند که نواحی بزرگی از غرب ایران را اشغال کنند. عراقی‌ها بمب گذاری، مین گذاری، عملیات نامنظم و تجاوزهای مرزی شان را خیلی زودتر از آن چه شروع جنگ دانسته می‌شود، شروع کردند.

عراق با تقلید از استراتژی نظامی اسرائیل در حمله برق آسا و کوبنده هوایی به فرودگاه ها و هواپیماهای مصر، سوریه و اردن در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و نتایج چشمگیر آن، خواست که همان نتایج را این بار برای خود رقم بزند.

روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ راس ساعت ۱۲ به وقت بغداد، مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ بمب افکن و جنگنده را برای حمله هوایی به فرودگاه‌های ایران صادر کرد. بیست دقیقه بعد، عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی این موضوع را به صدام حسین اعلام کرد. به این ترتیب جنگ هوایی بین ایران و عراق آغاز شد.

نیروی هوایی عراق در بعد از ظهر همان روز به پایگاه‌های نیروی هوایی ایران حمله کرد. حملات هوایی عراق به این صورت بود:


در روز اول جنگ فرودگاه مهرآباد هدف بمباران چند میگ-۲۳ عراق قرار گرفت و چندین هواپیما منهدم شدند.
  • ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر توسط ۶ میگ به فرودگاه اهواز،
  • ساعت دو و دوازده دقیقه بعد از ظهر با ۴ میگ به فرودگاه مهرآباد تهران،
  • ساعت دو و چهل پنج دقیقه به پایگاه نوژه،
  • ساعت چهارده و سی دقیقه با ۳ میگ به فرودگاه سنندج و مرکز سپاه،
  • با ۸ میگ به فرودگاه تبریز، پالایشگاه و نیروگاه و نیز با حمله چند میگ به اسلام آباد و کرمانشاه و اصفهان.

همزمان با آغاز عملیات هوایی، نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبهه شمالی، سپاه دوم از جبهه میانی و سپاه سوم از جبهه جنوبی پیشروی خود را آغاز کردند؛ این درحالی بود که فرماندهان جنگ در ایران به فکر از دست دادن زمین در ازای گرفتن زمان بودند. با این حال مردم مناطق مرزی در حرکتی خودجوش و با کمک روحیه بالا، با دادن تلفات سنگین و با تجهیزات نظامی ناچیز همچون تفنگ ام۱ گاراند جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را گرفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(394)    

 

« فُرصت آفرینی  » و « نُصرت گزینی »!

 

 

من خوشبختی را چون « توپ فوتبال » و « گوی خیال » دیدم ،

که هر گاه می غلتد، به دنبال آن می دویم 

و چون می ایستد، به آن لگد می زنیم.

خوشا آنان که از « تردید،نُصرت » می سازند و از « تهدید،فرصت »

« نُصرت » را « فضیلت » می شمارند و « فُرصت » را « غنیمت »!

 « فُرصت را آگاهانه می آفرینند»

و « نُصرت را کنجکاوانه برمی گزینند»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------         

نُصرت : یاری،پیروزی

فضیلت : برتری،فزونی،مزیت، درجه بلند در فضل،افزونی در علم و  معرفت

بخت : بهره،نصیب،طالع،اقبال،شانس 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۵:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

نگاهی گذرا به جنگ هشت ساله ایران و عراق

به روایت ارقام و آمارها

 (بخش نخست)

جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، و جنگ هشت‌ساله، و نزد اعراب با نام‌های قادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس (به عربی: قادسیّة صدّام، حرب الخلیج الأولی) شناخته می‌شود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ میان نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت. 

جنگ ۸‌ساله ایران و عراق یکی از فاجعه‌های تاریخ بشری در قرن بیستم، و پس از جنگ ویتنام و بالاتر از جنگ جهانی اول، دومین جنگ طولانی قرن بیستم بوده‌است.

این جنگ درنهایت بدون این که پیروزی داشته باشد با آتش‌بس موقت میان ایران و عراق پایان یافت. این آتش‌بس تا امروز از جانب طرفین شکسته نشده و هنوز پابرجاست.

شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ طی گزارشی که از جانب دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.

در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد. با این وجود جامعه جهانی هیچ گاه نتوانست اجماعی برای محکوم کردن این جنایت جنگی از سوی عراق ترتیب دهد. در طول جنگ، ارتش عراق با استفاده از سلاح‌های شیمیایی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ مرد، زن و بچه را به قتل رساند.

  همچنین صدام حسین با جلب موافقت عربستان سعودی و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برای جنگ با ایران توانست از امکانات مالی، نظامی و تدارکات این کشورها بهره برداری کند. رژیم عراق در آخرین سال قبل از جنگ حدود ۳۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و با این وجود، کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر) حاضر به پرداخت ۱۴ میلیارد دلار وام بدون بهره به عراق شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۰۹:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(393)   

 

از « بطن » تا « باطن »!

 Картинки по запросу

 

من در « گَردانه زمین » و « گَردونه زمان »،

همه چیز و همه کس را در « حال گذر » و « مجال گذار » دیدم.

تنها اثری که از « یادها » و « نمادها » می ماند، 

« یادگارهای به گزین » و « رفتارهای خیرآفرین » است.

آنچه به « انسان، سود » و به « جهان،جود » می رساند، 

هماره « ماندگار » است و همواره « پایدار  ». 

انسان هایی که از « بطن » گذشته اند، 

به « باطن » رسیده اند

و آنان که از « هوا » « روی برتافته اند»،

 « هو » را « یافته اند»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------

بطن : شکم

باطن : درون چیزی،اندرون،پنهان

نماد : سمبل،مظهر

به گزین : بسیار نیکو و برگزیده

هوا : آرزو،میل نفسانی،هوس

هو : ضمیر غایب مفرد مذکر، او ،در اصطلاح عرفا اشاره به ذات باری تعالی

 

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۰۵:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

                          مهر هماره فروزان

#شفیعی_مطهر

Картинки по запросу

  امروز نخستین روز مهرماه ، نخستین روز سال تحصیلی و یادآور روزی فراموش نشدنی برای همه درس آموزان به ویژه ما فرهنگیان است. 

  ضمنا از سال ۱۳۵۹ با حمله ناگهانی عراق به ایران در روز ۳۱ شهریور آن سال ، این روزها یادآور حادثه بسیار تلخی برای همه ملل شرق و مسلمان به ویژه برای ما ایرانی ها و عراقی هاست.

  مهر، ماهی است که ماه و مهر دانش بر سینه سپهر پژوهش با طلوعی پرآوازه ، درخششی تازه را می آغازند. 

در سایه سار بهار تعلیم و تربیت ، میلیون ها کودک ، نوجوان و جوان پرتکاپو و دانشجو ، بال و پر می گشایند و بال در بال ملایک به سوی خلوت سرای خورشید و چشمه سار نور امید روی می آورند. 

صحن و سرای مدارس، دبستان ها ، دبیرستان ها و دانشگاه ها  آغوش پرمهر خود را می گشایند و این تشنگان زلال حکمت و معرفت را در خنکای روح بخش و طراوت آفرین خود آرامش می بخشایند. 

   زمزمه گرم خیز و نرم ریز چشمه ساران زلال دانش ، دل ها را رامش و جان ها را آرامش می بخشد. 

  آذرخش آذرافروز و آتشین حکمت ، شمع جان ها را برمی افروزد و هستی سرد و سیاه ظلمت جهل را می سوزد. 

   رگبار روان بخش باران بهاری تعلیم ، کویر تشنه تکریم جان ها را طراوت می بخشد . 

نغمه خوانی شورانگیز هزاردستان استادان دل آگاه در صحن و سرای دانشگاه ، سرود سرورآمیز حقایق را از پنجره سرخ شقایق می سراید.

  در این شور و حال مستمر کدامین شاعر سخن پرور می تواند چکامه بلند بشریت را بسراید و چکاد رفیع انسانیت را به سر آید؟

  کدامین پیکرتراش پرتوان می تواند تندیس رویا را تبلور و پردیس زیبا را تصور بخشد؟

  کدامین کشاورز کوشا را توانایی است که رویش سبز ریشه را از تراوش زلال اندیشه سقایت کند و جوانه تُرد تفکّر را از چشمه سار روان تدبُّر طراوت بخشد؟

   کدامین شاهباز تیزپرواز را توان است تا آبگینه گنبد آسمان را بشکافد ، از قلل رفیع خاک بگذرد ، اوج منیع افلاک را درنَوَردَد و با خدا بر سفره " قاب قوسین او ادنی" بنشیند؟

  بار یابد به محفلی کان جا         

  جبرئیل امیـــن ندارد بار 

                   ******************

طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت       

  به درآی تا ببینی طیران آدمیت

     کدامین افسونگر افسانه ساز است که افسانه پرواز تا ملکوت را روح بخشد ، قفس جسم و جهان را بشکند و مرغ گلشن رضوان شود؟

    چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است

   روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

    کدامین فرشته فرخ فال می تواند تاج " تبارک الله احسن الخالقین " را بر سر نهد ، بر سریر " خلیفه اللّهی " تکیه زند و نشان " لَقَد کَرَّمنا بنی آدم " را زیب پیکره خود سازد؟

  رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند     

   بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

   کدامین شاهین تیزبال می تواند قفس بلورین آمال را درهم بشکند ، قصر زمردّین خیال را درهم کوبد ، عرصه آرزوی را کوی به کوی بپوید و " جنّات تجری من تحتها الانهار " را جوی به جوی بجوید؟

  تا به جایی رسد که می نرسد      

  پای اوهــام و پایــه افــکار

   کدامین پروانه عاشق می تواند آگاهانه جان شیرین را در آتش عشق بگدازد ، عاشقانه سر بر پای معشوق بگذارد ، عارفانه از تنگنای جهان درگذرد و مشتاقانه به فراخنای ملک لامکان درآید؟

  جان گدازی اگر به آتش عشق       

عشق را کیمیای جان بینی

  از مضیق حیات در گذری       

  وسعت ملک لامکان بینـــی

  آری از پگاه آفرینش خامه تا گاه نگارش این چامه ، انسان به عنوان شیرین ترین گلواژه شعر هستی و ایفاکننده نقش اصلی در نمایش آفرینش مطرح بوده و " ابر و باد و مه و خورشید و فلک " برای او و به فرمان اوست.

  این افضل خاکیان و مسجود افلاکیان ، اشرف مخلوقات و ارجح موجودات هنگامی می تواند به این شرافت و فضیلت بنازد که بر اساس حکمت و معرفت و تربیت ، گوهر خود را بسازد. 

   آغازین روز مهر هماره فروزان و سالروز آموزش مهرورزی و مهربانی بر همه شما مهربانان مبارک باد!

  

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۸:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(392)  

 

کودکان « کار » یا « انکار »؟! 

Картинки по запросу

 بار دیگر « مهر » و « ماه » « به هم رسیدند » 

و سیمای « مهرماه » را به تصویر « کشیدند ».

من « زنگ مدرسه ها » را شنیدم 

و در کنارش « رنگ تلواسه ها » را دیدم!

این صدا نه تنها « نوای زنگ »،که « آوای فرهنگ » است!

اما زنگ ها برای چه کسانی به صدا « درمی آیند »؟

و چه جان ها و روان هایی را « می فرسایند»؟

من مهر را دیدم نه « مهر فروزان » ،که « مهر خزان »!

و نه در « سینه  سپهر » ،که بر « کینه چهر »!! 

من در آغازین روزهای مهر در کنار میلیون ها « نونهالان شاد » و « پرندگان آزاد » 

صدها هزار « غنچه های پژمُرده » دیدم و « شکوفه های دلمُرده »!

 کودکان « نبیل »،محروم از « تحصیل »!

کودکان « کار » یا « انکار »؟!

چه حلقه های زرد نگاه که بر در« آویخته »

و چه شعله های « شاد امید » که از بیم « تندباد تردید » به هم « آمیخته»!

ساقه های سبز،« سقایت » را می طلبند و جوانه های تُرد ، « طراوت » را!

سفره های خالی در انتظار « لُقمه ای کرامت » اند 

و پیاله های تهی ،چشم به راه « جُرعه ای مروّت »!

در « صحرای پریشان قَسوت » و « کویر سوزان قساوت »، 

« کودکان نومید» از « سینه خورشید»،« آتش می دوشند»

و جام های « عطش می نوشند»!

دل های تاریک و دیجور در انتظار « صبوحی از نور » اند و « سبدی از سرور»!

« خانه های ساکت و سرد » و « آشیانه های فقر و درد »، 

چشم به راه « صفای سخاوت » اند و منتظر « گرمای رحمت »!

بیاییم در در ورای پنجره بلورین رویای کودکان کار باغی بنا کنیم 

پر از « شکوفه های سرخ رَافت » و « جوانه های سبز محبت »!

بیاییم « روزنه های امید » و « پنجره های نوید »را 

سرشار کنیم از« روشنایی شفقت » و « درخشش حقیقت»!

بیاییم تندیس های خیال را « روح » بخشیم و درهای بسته را « مفتاح فتوح »!

کودکان کار اگر هیچ ندارند، در « دشت خیال » و « گلگشت آمال » 

باغی دارند پر از « گل های امید و آرزو » و « شکوفه های توان و تکاپو »!

نگذاریم این باغ در هجوم سموم خزان یاس « بپژمُرَد » 

و غنچه هایش « بیَفسُرد »!

بیاییم با « جویباری از زلال محبت » و « آبشاری از  زمزم کرامت »،

گل های امید و آرزو را آبیاری کنیم!

بیاییم آسمان تیره و تاریک دلشان را با « شهاب های احسان » 

و « اخگرهای ایمان » ستاره باران کنیم!

بیاییم با « رشد ریشه های روشنایی رافت »،

« صخره های سخت و سیاه شب قساوت » را بشکافیم 

و « شاخه های سپید ملاطفت » 

و « ساقه های سبز مساعدت » را شکوفه باران کنیم!

بیاییم نسیم لطیف ملاطفت را در رگ های هر « برگ زردرنگ » 

از درخت « امید رنگارنگ » کودکان کار به « جَرَیان » اندازیم 

و خون روشن « سپیده » را در شریان های « خشکیده » آرمان هایشان 

به « سَیَلان » درآوریم!

بیاییم دل ها را در کوثر محبت « بشوییم» و عطر عاطفه ها را « ببوییم» .

سبدهای انتظار را پُر کنیم از « گل های افتخار » و « شکوفه های بهار»!

بیاییم سیمای زیبای جوانمردی را در« آیین ایمان »

و « آیینه دیدگان » به تماشا بنشینیم!

 

 #شفیعی_مطهر

-------------------------------     

تلواسه : اضطراب، بی قراری، اندوه

چهر : چهره، رخسار،روی صورت انسان

نبیل : دانا و هوشیار

قَسوت : سخت شدن،سنگدلی

قساوت : سخت دل شدن

صبوحی : شرابی که صبح زود بخورند

مفتاح : کلید

سَموم: باد گرم و زهرآگین و خفقان آور

 

شما را چشم در راهیم در کانال زیر:

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۹
سید علیرضا شفیعی مطهر