وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۳۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1594)

«طینت» و «طبیعت»

«پذیرش باخت» اگر به «افزایش شناخت» بینجامد، 

«بُردی شیرین» و «راهبُردی نمادین» است.

توانگر کسی نیست که بیشترین «مال» و «آمال»را دارد،

بلکه کسی است که کمترین «آز» و «نیاز» را دارد.

تماشای «مناظرِ چشم نوازِ بِشکوه» از «فرازِ کوه» زیباست، 

ولی زیباتر از آن «اساسِ صُعود» است و «احساسِ بهبود». 

بیاییم «طینت» را از «طبیعت» بیاموزیم. 

چون «باد،فراتن» باشیم و چون «بید،فروتن»!

چون«سرو،سرافراز» باشیم و چون «تذرو،ممتاز» .

چون «رود،روان» باشیم و چون «سرود،نغمه خوان».

«تاب را از آفتاب» بگیریم و «قاب را از عُقاب»!

بیاییم در هر«سان»، «انسان» باشیم؛

«انسانی که باید» و «آن سانی که شاید»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

طینت: سرشت ، خمیره ،خوی، عادت

قاب: اندازه ، مقدار، مابین قبضة کمان و گوشة آن 

سان: طرز، روش ،قاعده ، قانون، رسم ، عادت

باید: بایسته است

شاید: شایسته است

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۰۶:۱۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 181

مسابقۀ بی سابقه!

گفت: مسابقه ای بی سایقه و عجیب بین ایران و مغولستان برگزار شده که من در تشخیص پیروز میدان گیج شده ام.  

گفتم: مگر چه شده که تو گیج شدی؟

گفت: سعید ملایی جودوکار پیشین ایران که هم اکنون برای مغولستان به میدان می‌رود، در مبارزه‌ای کم‌سابقه و تاریخی در مسابقات بیشکک (قرقیزستان) مقابل امین کامیابی از ایران پیروز شد.

حالا تو بگو ایران پیروز است یا مغولستان؟

گفتم: خب، مغولستان!

گفت: آخر قهرمان پیروز ایرانی است!

گفتم: خب،پس ایران پیروز است!

گفت: آخر قهرمان پیروز برای مغولستان به میدان آمده! 

گفتم: خدا چکارت کند که مرا هم گیج کردی! حالا خودت بگو شکست خورده کیست؟

گفت: سیاستمدارانی که با سیاست های غلط خود نخبگان فکری ،ورزشی،علمی و هنری میهن را طرد می کنند و میوه های میهن را در دامن بیگانگان می ریزند!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۰۴:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1593)

«سعۀ صدر» و «توسعۀ قدر»

از «دنیای مجازِ واهی» هم می توانیم «کیمیای جوازِ آگاهی» بگیریم،

تا در «دنیای واقعی دیرین» ،«سودای وقایعی نوین» بیافرینیم.

بگذاریم «ظرف ها گُنجایش» یابند و «ظرفیّت ها،افزایش»!

فضای مجازی «پنجره ای باز» است و «حنجره ای پُرآواز» ، 

که ما را از «تنگنای فانوس کور» به «فراخنای اقیانوس نور» رهنمون می شود. 

«پرواز» در این «چشم انداز»،

«بال تفکُّر را می گشاید» و آن را از «وبال تحجُّر می پالاید» . 

در این جا با «سعۀ صدر» می توان به «توسعۀ قدر» رسید

آن گاه نه تنها «وهمِ از جنین تا جنان»،که «فهمِ هر دو جهان»را ، 

می توان در «آیینۀ ضمیر» و «سینۀ پندپذیر» جای داد!

یعنی آن چه در «تنگنای زمینۀ جهان نمی گنجد»، 

در «فراخنای سینۀ انسان می گنجد».

«دانشی که به تغییر انسان» و «بینشی که به تاثیر بر جهان» نینجامد، 

اگر «بایستۀ بهبودی» نیست، «شایستۀ نابودی» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۵۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 180

سواد یا.....؟

گفت: یکی از مسئولان در برنامه زنده تلویزیونی وقتی می خواست سال نو را تبریک بگوید ،گفت:سال 13400را تبریک می گویم!!

گفتم: خب،این هم از بی سوادی است.

گفت: مشکل تنها بی سوادی نیست! وقتی در گزینش ها رابطه به جای ضابطه می نشیند،این گونه افراد به میز و مقام می رسند.

می گویند یک چوپان باسواد با یک چوپان بی سواد گفتگو می کردند. باسواد از بی سواد پرسید: تو گوسفندانت را چطوری می شماری؟

بی سواد پاسخ داد: سرهایشان را می شمارم ،می فهمم چند تا گوسفند دارم.

باسواد گفت: وقتی آدم سواد ندارد،این طوری گوسفندانش را می شمارد.

بی سواد پرسید:تو که سواد داری چطوری می شماری؟

باسواد گفت:من چون ریاضیات خوانده ام اول دست ها و پاهایشان را می شمارم. سپس آن عدد را بر چهار تقسیم می کنم. آن وقت تعداد گوسفندان به دست می آید!! فقط یک مشکل دارم!

بی سواد پرسید:چه مشکلی؟

باسواد گفت: یکی از گوسفندانم یک پا دارد!!ولی هر چه بین گوسفندان می گردم،آن را پیدا نمی کنم!

بی سواد پرسید: چطور فهمیدی یک پا دارد؟

باسواد گفت: وقتی دست ها و پاها را می شمرم،عدد 125 می آید. آن را به چهار تقسیم می کنم،جواب مسئله درمی آید سی راس گوسفند سالم و یک گوسفند یک پا!!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

دزدبازار هردمبیلی!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ 129

 #شفیعی_مطهر

آقای سکّه دوست رئیس شعبه بانکی در یکی از روستاهای شهر هرت شبانه تعداد یکصد سکّه از صندوق بانک دزدید و مخفیانه از کشور گریخت. صبح روز بعد معاون شعبه وقتی از دزدی رئیس باخبر شد،پیش خود فکر کرد حالا که رئیس صد سکّه برده،دست کسی هم به او نمی رسد،پس من هم صد سکّه برای خودم برمی دارم.لذا به رئیس بانک مرکز بخش اعلام کرد:

رئیس شعبه بانک ما دویست سکّه دزدیده و به خارج فرار کرده است.

رئیس بانک مرکز بخش هم با همین شگرد به رئیس بانک مرکز شهر گزارش داد که فلان رئیس شعبه سیصد سکّه ربوده و فرار کرده!

رئیس بانک مرکز شهر هم با همین ترفند به رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد که رئیس یکی از شعب چهارصد سکه برداشته و گریخته است.

خلاصه وقتی خبر را به گوش هردمبیل رسید،که تعداد سکه ها به هزار عدد رسیده بود!

هردمبیل،صدراعظم را فراخواند و با تشر گفت:  مسئول شعبه بانک یک روستا هزار سکه دزدیده ،با هر کلکی می توانی او را برگردان تا لااقل نصف آن سکّه ها را به ما بدهد! 

صدراعظم می دانست که تنها راه بازگرداندن آن رئیس دزد سازش با اوست. لذا مخفیانه و محرمانه را به او پیام داد تو به شهر هرت برگرد و پانصد سکه از هزار سکه را که دزدیده ای به اعلی حضرت بده،در نتیجه تو را به سمت رئیس کل بانک مرکزی منصوب می کنم.

آقای سکه دوست پیش خود گفت من که صد سکّه برداشته ام،چطور در گزارش ها به هزار عدد رسید!حالا هم اشکال ندارد. برمی گردم و پانصد سکّه جور می کنم و به اعلی حضرت می دهم و پس از استقرار در پشت میز ریاست بانک مرکزی ده برابر آن را به جیب می زنم!

این گونه شد که آقای سکه دوست برگشت و با پرداخت پانصد سکه از همۀ اتّهامات تبرئه و به سمت رئیس کل بانک مرکزی منصوب شد.

سال بعد در صبح یک روز ابری ناگهان همۀ رسانه ها ،خبری یک سطری را در صدر تیتر خبرها اعلام کردند:

دیشب آقای سکه دوست با ربودن ده هزار سکه از صندوق بانک به خارج از کشور گریخت!

هنوز کسی نمی داند آقای سکه دوست کجاست ،ولی همسایه ها، مادرش را با لباس سیاه دیدند . یکی علّتش را از او پرسید. مادرش درِگوشی و محرمانه به یکی از زنان همسایه گفته که : 

یکی از شاهزاده ها به زور ده هزار سکّه از بانک گرفته ؛برای ردگم کردن پسر مظلوم مرا سربه نیست کرده اند تا همۀ کاسه کوزه ها را بر سر او بشکنند!!از ما هم با زور التزام گرفته اند که حقِّ هیچ  گونه عزاداری ندارید!!

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

ما به کدام محتاج تریم؟!

اخلاق نکو یا مساحت گردو؟!

#شفیعی_مطهر
 

ابو علی بن سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عصر شد.

روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور گردویی را به جلو ابن مسکویه افکند و گفت:

«مساحت این را تعیین کن.»

ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) به جلو ابن سینا گذاشت و گفت:

«تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من ساحت سطح گردو را تعیین کنم. تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو.»

بو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.

( تاریخ علوم عقلی در اسلام، صفحه 211.)

 اکنون در آستانۀ ماه مبارک رمضان،ماه خودسازی و تنزیه اخلاق هستیم. بهترین و برترین فایدۀ همۀ عبادات از جمله نماز و روزه،تخلُّق به اخلاق الهی و انسانی است.

بسیاری از ما در پویش راه روشنگری و دانشوری بیش از آنچه نیازمند دانایی بیشتر و محفوظات افزون تر باشیم ،به اخلاق انسانی و رموز خودسازی نیازمندیم.

به منظور خودشناسی بیشتر و یافتن میزان نیاز خود به خودسازی سوالات زیر را طرح و خدمتتان عرضه می دارم.

هر فرد می تواند خود به تنهایی و صادقانه به آن پاسخ دهد و میزان نیاز خود را به خودسازی دریابد!


سوالات تست خودشناسی


1-  آیا مواردی را به یاد دارید که کسی از شما انتقاد تندی بکند و شما با روی خوش و آرامش با او برخورد کنید و نقدش را بپذیرید؟
در خاطرات خود چه تجاربی از موارد پذیرش نقد و انتقاد دیگران دارید؟
2 -  از برخورد بی ادبانه و توهین آمیز افراد نادان چه تجاربی دارید؟

آیا مواردی هست که تندی و بی ادبی او را با نرمی و خوش رویی جواب دهید؟
3 - وقتی در جمعی دربارۀ موضوعی  بحث می شود که شما در آن تخصّصی و مطالعاتی ندارید،اگر نظر شما را بخواهند،چه پاسخی می دهید؟
آیا شجاعانه می گویید من دربارۀ آن مطالعه و تخصّصی ندارم؟
4 - در یک بحث چالش برانگیز وقتی احساس کردید طرف مقابل نه قصد فهم مطلب، که نیّت بر کرسی نشاندن حرف خود را دارد،آیا مواردی را به یاد دارید که فقط به خاطر پرهیز از مجادله بحث را قطع کنید ،گر چه به سرخوشی مغرورانه طرف بینجامد؟
5 - اگر در  گرماگرم بحث و مناظره با کسی در یک لحظه احساس کنید که حق با اوست، آیا مواردی را سراغ دارید که فوراً به اشتباه خود اعتراف کرده و نظر طرف مقابل را پذیرفته باشید؟
6 - آیا تا کنون به خاطر اشتباه یا اشتباهات خود از کسی عذرخواهی کرده اید؟
7 - با توجّه به این که هر انسانی در مسیر رشد فکری و عقیدتی است، آیا مواردی را به یاد دارید که از اعتقادات و باورها و رفتارهای ساده اندیشانۀ  گذشته خود ضمن اعتراف به اشتباهات خود، از دیگران پوزش بخواهید؟
8 - ایا مطمئن هستید که در نقد و ارزیابی دیگران می توانید منافع و نظریّات شخصی خود را دخالت ندهید؟

9 - اگر در محفلی شما را به خاطر کار نکرده ای بستایند، خوشحال می شوید و رضایتمندانه سکوت می کنید؟ یا  ضمن تکذیب آن با صدای بلند عامل ان کار نیک را معرّفی می کنید؟
10- آیا مواردی را به خاطر دارید که دشمن خود را به خاطر داشتن کمالاتی شایسته در حضور یا در غیاب بستایید؟
11- اگر بدانید که دوستتان از انتقاد سازنده هم ناراحت می شود، آیا باز هم از او انتقاد می کنید؟ یا برای خوشایند او فقط  بر درشت نمایی نقاط قوّتش تاکید می ورزید؟
12 - اگر اکنون با دلایل عقلی و نقلی به شما اثبات شود که برخی از عقاید شما باطل و غلط است،آیا شجاعت پذیرش واقعیّت های تلخ را دارید؟
13 - آیا هم اکنون می توانید فهرستی از عقاید باطل و غلط گذشته و کارهای اشتباه خود را تهیّه کنید؟
14-اگر کسی روی نقاط ضعف و ناتوانی های شما دست بگذارد،آیا جبهه گیری و از خود دفاع می کنید و یا با پذیرش ضعف در صدد درمان برمی آیید؟

15- اگر مخالف فکری شما،بطلان یا ضعف نظریّات مقبول ترین و محبوب ترین شخصیّت علمی یا مذهبی مورد نظر شما را از نظر علمی و عقلی ثابت کند،آیا شهامت ردکردن نظریّات آن شخصیّت محبوب و پذیرفتن نظر عقلانی مخالف را دارید؟

16- اگر بخواهید بین محبوب ترین دوست همفکر خود با مخالف ترین دشمن خود داوری کنید و پس از بررسی مسئله نظر دشمن را حق و نظر دوست را باطل تشخیص  دادید،آیا شجاعت دارید به نفع دشمن حکم کنید؟ 

17-اگر در موضع ضعف از سوی قدرتمندی مورد ستم قرار گرفتید،پس از چیرگی بر ستمگر آیا بیشتر به انتقام می اندیشید،یا بخشایش؟

18- آیا برای کسی که به شما ستم و حق شما را تضییع کرده ،آرزوی هدایت و رستگاری می کنید یا رسوایی و هلاکت؟

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۰۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1592

«نورگریزان» و «ستم ستیزان»

 

امروز نه در «خاطرۀ افلاک»،که در «خاطر خاک»،

باید «ریشه های روشنایی را کاشت» 

تا فردا بتوان «اندیشه های پویایی را برداشت».

عوامفریبان برای مردم به جای «آب،سراب» می خواهند 

و به گاه «انتخاب،خواب»! 

«نورگریزان» می خواهند «ستم ستیزان» را 

با «خاک،یکسان» و چون «مغاک،ویران» کنند،

ولی اگر ما را «همپایۀ خاک» و «همسایۀ خس و خاشاک» هم قرار دهند،

 باید «ریشه ها را جان» و «اندیشه ها را توان» بخشیم.

ما باید این «سراب خشکیده» را با «آب  دیده»

و «هامون اغواگر» را با «خون جگر» آبیاری کنیم.

بیاییم برای «رویِشِ نهال ها، خاک» باشیم 

برای «گویِشِ حال ها،ادراک»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

مغاک: گودال،جای گود

هامون:دشت، زمین هموار

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 179

چاره ای نداشتم!


گفت: آقای ربیعی فرمودند: دولت از بورس، کسری درآمد خود را تأمین نکرده است.

همزمان آقای دژپسند فرمودند: درآمد دولت از تمام روش‌ها در بازار سهام حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است.

گفتم: یعنی یکی از دو نفر خلاف حقیقت را گفته اند؟

گفت: بله! ولی هر دو راست گفته اند!

گفتم: مگر چنین چیزی ممکن است؟

گفت: یکی از دو نفر که حقیقت را گفته. دیگری هم چاره ای نداشته!!

گفتم: منطقی حرف بزن! 

گفت: یک نفر جهانگرد خاطرات سفرهای خود را تعریف می کرد. گفت روزی در اقیانوسی قایق من غرق شد. برای نجات خود تقلّا می کردم. ناگهان کوسه ای را دیدم که به شدّت در حال حمله به من است. ناگزیر به سوی درختی رفتم که نزدیکم بود و به سرعت از درخت بالا رفتم و بدین گونه نجات یافتم!

شنوندگان گفتند: وسط اقیانوس که درخت وجود ندارد!

جهانگرد فکری کرد و گفت: من که گفتم چاره ای نداشتم!

حالا هم دولت چاره ای نداشته!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۰۰ ، ۰۴:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1591

«آگاهان شهر» و «دادخواهان دهر»

«آگاهان شهر»،«دادخواهان دهر»اند.

باید چون «شمع نورانی» در میان هر«جمع ظلمانی»،

«خویش را بسوزند» و «جزم اندیش را بیفروزند».

آنان که از «خرد،سهمی» و از «نیک و بد،فهمی»دارند،

نمی توانند در برابر «طاغوت»،«سکوت» کنند

و در شهر خود برای «لقمه ای از نان» و «جُرعه ای از جان»،

«تن فروشی را ببینند» و «خاموشی گزینند».

«تندی ستم را از ستمگر» و «دزدی کلان را از کلانتر» بنگرند

و «گَنج رضایت» را بر «رَنج شکایت» برگزینند.

 #شفیعی_مطهر

----------------------------

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۳۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

رمضان ؛ فصل سبز دعا  

 

#شفیعی_مطهر

     بهار از راه  رسید . نه تنها بهار خاک، که بهار افلاک.

نسیم بهار رمضان نه تنها حیات بخش گِل هاست که روان آفرین دِل هاست .

    رمصان بهارِ دِل است و سرچشمۀ فضایل . نسیم آن خوشگوار است و شمیم آن مشکبار . 

در کوله بار هر لحظه صد انبان عطر عشق نهفته و صد غنچه معطّر شوق شکفته است .

    نسیم بهار آفرین رمضان بسیار نرم خیز است و مُشکبیز . زیرا از چمن زار بهشت برخاسته است .

    رمضان فصل سبز دعاست . 

در رمضان از حنجرۀ هر پنجره آوای تلاوت قرآن می تراود و عطر آن در کوچه ها جاری است .

    گُلِ تکبیر بر شاخساران گلدسته ها می شکفد  و رایحۀ معطّر آن در سطح شهر می پیچد .

     از ساقه های تُرد دعا،جوانه های سبزِ راز و شکوفه های سرخِ نیاز در حال رویش است .

     رمضان فصل دل های طوفانی است و دیدگان بارانی .فصل پنجره های نورانی است و حنجره های آسمانی .

      رمضان موسم شکوفایی نیلوفرهای نیایش است و کوکب های بخشایش . 

در رمضان، معراج ،حراج است و دل ها سرای سراج است. 

چه مهربان اند شب های رمضان و چه رخشان اند کوکب های آن . 

مهتاب بر هودج سیمین خود می نشیند و از شاخسار دیدگان، گُلِ بوسه می چیند .

     رمضان فصل چکیدن دل هاست از دیده ها و موسم تراویدن تسبیح است از گلوی پدیده ها .

     در رمضان با تپش آیینه، آبگینۀ دل ها می شکند و حرارت سینه ها برودت کینه ها را آب می کند .

      در رمضان غنچه های مُشکبار بر لب های روزه دار رشک می برند و بر این حسرت اشک می بارند . مروارید شبنم در هر صبحدم شاهد این غم و گواه این ماتم است .

      در این ماه میهمانان خدا بر سر سفرۀ " رضا " از چشمۀ نور، شراب طهور می نوشند . مست از می " الست " بر سر پیمانۀ صفا پیمان وفا می بندند . با ملایک دوشادوش گام بر می دارند و نوشانوش جام می زنند . 

      دلدادگان در معبد زمرّدین " مُرابطه " نفس را تهذیب و ضمیر را تَادیب می کنند . معبدی که بر چهار ستون  لعلِ " مُشارطه، " یاقوتِ " مُراقبه ،"  عقیقِ " مُحاسبه " و برلیانِ " مُعاتبه  استوار و افراشته است .

    بال های دعا، دل را از قفسِ کینه و قفسۀ سینه رهایی می بخشد و او را سبک تر از رویا و لطیف تر از نسیم صبا تا خلوتگاه خورشید به پرواز در می آورند .

     سرود سپید سحر، ترانۀ سبز رهایی است برای زنجیریان خاک . 

هر سفرۀ افطار،سکوی مطار است برای پرواز به افلاک .

     چه دلپذیر است سر بر دامان رمضان نهادن و شکوه خدایی را نگریستن و اندوه جدایی را گریستن .

      فرارسیدن ماه مبارک رمضان ،بهار تلاوت قرآن، فصل عروج به قلل رفیع عرفانی و ماه معراج به مدارج آسمانی را به پَرسوختگان شمع رسالت و دلدادگان مکتب امامت تبریک و تهنیت می گویم . 

پیراستن دل از خارهای رذایل و آراستن آن به گُل های فضایل مبارک باد ! 

التماس دعا !

                                    طاعات قبول و عبادات مقبول !

                                                        

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۰۶:۰۵
سید علیرضا شفیعی مطهر