وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۲۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1570)

«درس آگاهی» یا «ترس از گمراهی»؟! 

آنان که از «ترس گمراهی» از هر «درس آگاهی» می گریزند،

در حقیقت با هر «شعلۀ تاب» از «مشعلۀ آفتاب» می ستیزند. 

اینان «فریب وهم» را بر «نصیب فهم» برتری می دهند.

و «چشم های شعور» را به روی «چشمه های نور» می بندند.

خداوند بزرگ ترین موهبت خود یعنی «خرد» را برای شناخت «نیک و بد»  

به هر انسان «فکور» و «باشعور» بخشیده است.

بنابراین هر انسان که «خویش نیندیشد»، از هر «کیش می پریشد».

انسانی که هر گونه «درک» را «ترک» می کند،

خود را «خوار» و فهم دیگران را «نُشخوار» می کند.

او «مقام انسانیّت» را تا «کُنام حیوانیّت» فرومی کاهد

و نه «قُربت الهی»،که «کُربت تباهی» را می خواهد!

آن که نه «فکورانه»،که «کورکورانه» از فهم دیگران پیروی می کند،

در حقیقت «سار افسار» و «هار مهار»دیگران را بر گردن خویش افکنده است.

بیاییم «خویش بیندیشیم» تا از هر «تشویش نپریشیم»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------

شعله: زبانه،زبانۀ آتش

تاب: فروغ،روشنی،گرمی

مشعله: چراغدان،قندیل،مشعل  

نصیب: بهره،حظ،بخت و اقبال

کُنام: جایگاه حیوانات چرنده و درنده

کُربت: حُزن،مشقّت،اندوه

سار: رنج،آزار،محنت،درد،غُصّه

هار: گردن بند

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 157

صداوسیمای ایثارگر!

گفت: من ایثارگرتر از صداوسیمای میلی خودمان ندیده ام!

گفتم: چه ایثاری کرده است؟

گفت: صداوسیمای ما با وجود کمبود مجری جذّاب و روبه روبودن با بحران مخاطب،برای رسانه های آن سوی آب ها بهترین و جذّاب ترین مُجری ها را تربیت می کند و چون فصل باردهی و ثمربخشی آنان آغاز می شود،ایثارگرانه آنان را در دامان بیگانه می افکند! الان پربیننده ترین برنامه های تلویزیون های آنان توسّط جذّاب ترین مُجری هایی اجرا می شود که دورۀ کارآموزی خودشان را در صداوسیمای خودمان دیده اند! 

گفتم: مثلاً؟

گفت: تازه ترین مورد تحویل عادل فردوسی پور بود. طی دو روز و به دنبال انتشار خبر گزارشگری عادل فردوسی‌پور، شمار فالوئرهای صفحه اینستاگرام فارسی کنفدراسیون فوتبال آسیا که کمتر از سیصد هزار نفر بود حالا به بیش از دو میلیون و سیصد هزار نفر افزایش یافته است!

گفتم: خب! فعلاً برای تلویزیون های آنور آبی که خوب است!

گفت: بله! اگر در ایران مخاطب چندانی ندارد برای آنان مایۀ خیر و برکت است!

می گویند حاج میرزا آقاسی مَرد چاه کَنی را آورده بود تا برایش چاه آبی بکَنَد. او هر چه می کَند به آب نمی رسید. روزی به حاج میرزاآقاسی گفت: هر چه می کَنَم این چاه آب ندارد!

میرزا گفت: خب! اگر برای من آب ندارد ،برای تو که نان دارد!

حالا اگر صداو سیما برای ما خیری ندارد،برای آنان که خوب است!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۹ ، ۰۷:۲۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

1569

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1569)

«برگ» و «مرگ»

دنیا بسی «فراخ» است و راه زندگی پر از «سنگلاخ».

باید با «سعۀ صدر زیست» و «توسعۀ قدر را نگریست».

هیچ موجودی «جای ما را تنگ» و «پای ما را لنگ» نمی کند.

آن که بر «حسب عادت» برای «کسب سعادت»،

برای «دگراندیش،سایش» و برای «خویش،آسایش» می خواهد

هرگز نه «روی رستگاری» را می بیند و نه «داروی ماندگاری» را. 

اینان برای هر «جنگل»،«انگل» اند و برای هر «زمین»،«مین»!

هر «وجود زنده»،یک «موجود ارزنده» است

و حق دارد با «ارزندگی»،«زندگی» کند.

برای هیچ «برگ» نیز نباید «آرزوی مرگ» کرد.

اگر ما بخواهیم کسانی را «به خاک سیاه بنشانیم» 

و برایشان «مغاک تباه را برگزینیم»،

 «سینۀ خویش» را جز با «کینۀ دگراندیش» نمی آلاییم!

«نفرت مَدید» چون «تُندی اسید»،

بیش از «گزند دگراندیش»،«آوند خویش» را از بین می برد.

بیاییم در «بستر دل»،نه در «خاکستر و گِل»،

به جای «بذر نفرت و نفرین»،«جذر محبّت و آفرین» بکاریم.

#شفیعی_مطهر 

----------------------------

قدر: سرنوشت ، تقدیر، توانایی ، قدرت

سایش: ساییدن،خراش،سودن

مغاک: گودال ، جای گود و عمیق

جذر: بُن،بیخ،ریشه

آوند: ظرف

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.156

جرائم کوچک و بزرگ!

گفت: برخی از متّهمان و اختلاسگران رجزخوانی می کنند که ما میلیاردها اختلاس کردیم و بر صورت زنان اسید پاشیدیم،ولی هیچ گونه مجازات نشدیم؟

گفتم: نظر تو چیست؟ تو چه پاسخی برای آنان داری؟

گفت: من پاسخی دندان شکن دارم.من می گویم مسئولان ما به جرم های بزرگ مثل دوچرخه سواری بانوان و روسری سرچوب کردن آنان رسیدگی می کنند! آنان وقت عزیز خود را صرف این جرائم کوچک نمی کنند!! 

می گویند یک مرد مومنی وارد مسجد شد و دید چند نفر لات در محراب نشسته و مشغول قماربازی و عرق خوری هستند! بشدّت ناراحت شد و گفت:

تُف به ذات شما! خجالت نمی کشید در چنین جای مقدّسی این منکرات زشت را انجام می دهید؟

یکی از آنان طلبکارانه بر سرش داد کشید: 

آهای فلانی! در خانۀ خدا تُف می اندازی؟! بگذار کارمان تمام شود بلایی بر سرت می آوریم که دیگر در خانۀ خدا تُف نیندازی!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1568)

«جار» و «نجّار»!

من باغبانی را دیدم «حسّاس»،ولی عاری از «احساس».

او بدون ذرّه ای «درایت علاج»،«رایت حراج» را برافراشت

و باغ را با «صد جار» به «دوصد نجّار» سپرد.

«نجّار» تنها «انزجار» را می داند.

او نه «راز گل» را می فهمد و نه «آواز بلبل» را.

او «صدای تیشه» را دوست دارد،نه «الفبای اندیشه» را.

نجّار «گل ها را پرپر» کرد و «بلبل ها را دربه در». 

«باغ» را به «زاغ» سپرد و «برگ» را به «مرگ»!

او «هار» بود و «دشمن بهار»!

همۀ «فصول را خزان» می خواست و همۀ «تیول را ویران»! 

«خشونت ارّه» و «رعونت پرّه»،

«بوستان را ویران» کرد و «دوستان را سرگردان»!

به هوش باشیم «باغ تن» و «راغ وطن» را 

نه به «کامۀ بیگانه» بسپاریم و نه به «خودکامۀ یگانه»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

جار: بانگ،فریاد،داد

تیول: آبادی،باغ و مزرعه

پرّه: کنارۀ چیزی مثل پرّۀ بیابان

کامه: آرزو،کام،مراد،مقصود

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۹ ، ۰۳:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 155

مسئول گرانی ها شناخته شد!

گفت: یافتم! یافتم! بالاخره یافتم!!

گفتم: چی رو یافتی؟ این قدر شلوغش کردی!

گفت: مگر مسئول همۀ گرانی ها،گران شدن دلار نیست؟

گفتم: بله! خوب؟!

گفت: من مسئول گرانی دلار را یافتم!

گفتم: زود بگو! کیه؟

گفت: مگر دلار واحد پول آمریکا نیست؟

گفتم: خب، بله!

گفت: مگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا نبود؟

گفت: جونم را به لب رسوندی! خب بگو مسئول گرانی دلار کیه؟!

گفت: خب،معلومه دیگه! ترامپ!! بی خود نیست که آقای رئیس جمهور می فرمایند هر چی لعنت و دشنام دارید به کاخ سفید واشنگتن بفرستید؟!اگر اونا دلارشون رو گرون نمی کردن،همه اجناس ما گرون نمی شد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

 تندیس شاهانه!
قصّه های شهر هرت. قصّۀ120
 
#شفیعی_مطهر

روزی شارل شرلی مستشار سیلگنایی اعلی حضرت هردمبیل برای ارائۀ گزارشی مهم پس از کسب اجازه به حضور ملوکانه شرفیاب شد و به عرض رسانید : 
اعلی حضرتا! «سازمان ملل راقیه» تصمیم گرفته بر حسب شاخص ها و معیارهایی ،میزان ترقّی و پیشرفت همۀ ملّت های جهان را ارزیابی کرده و مجسّمۀ پادشاه یا رئیس جمهور یا نخست وزیر کشورهای پیشرفته را در محل سازمان ملل راقیه نصب کنند.
شاه پرسید: شاخص و معیارها چیست؟
شرلی پاسخ داد: مثلاً شاخص هایی چون تعداد بالای نخبگان و پژوهشگران ،اختراعات و اکتشافات،درصد بالای باسوادان ،کمی تعداد زندانیان، میزان آزادی بیان و قلم،درآمد سرانۀ ملّی، کمی نرخ تورُّم،نرخ رشد سالیانه در همۀ عرصه های صنعت و کشاورزی و...،ضریب جینی،درجۀ ریسک سرمایه گذاری ،مقدار جذب سرمایۀ خارجی،شاخص بهره وری،تعداد بالای جهانگرد خارجی وارد شده به کشور،افزیش قدرت خرید مردم،افزایش تولید مسکن در سال،رشد نقدینگی،نسبت بیکاران تحت پوشش بیمه بیکاری،خطّ فقر و میزان بزهکاری و....
شاه در اینجا حرف او را قطع کرد و گفت:  
بس است! بیشترِ این هایی که گفتی ما اصلاً نمی فهمیم و از آن سردرنمی آوریم. ما چه می دانیم ریسک و ضریب جینی و بهره وری و...چی هست. حالا هر چه هست خودت بگو شاخص های ما در سطح بالای جهانی قرار می گیرد؟ ما این ها را نمی فهمیم .فقط می فرماییم حتماً مجسمۀ ما به هر قیمتی شده باید بهتر و بلندتر از همه در بالاترین نقطۀ سازمان ملل راقیه نصب شود! 
شرلی با شرمندگی گفت: 
اعلی حضرتا! متاسّفانه باید به شرف عرض ملوکانه برسانم که شهر هرت در همۀ زمینه ها و در همۀ شاخص ها در قعر جدول شاخص های جهانی قرار می گیرد!
هردمبیل برآشفت و فریاد زد: 
ما این منفی بافی ها و سیاهنمایی ها حالیِمان نیست! ما به هر قیمتی شده باید دارای عالی ترین رتبۀ جهانی در همۀ شاخص ها باشیم. حالا تو و صدراعظم و وزیر امور خارجه بروید از همین حالا سفارش ساخت بلندترین مجسّمۀ طلایی ما را به هنرمندان بدهید و با هر وسیله حتّی با پول و پارتی و رشوه هم که شده آن را در بالاترین نقطۀ سازمان ملل راقیه نصب کنید!
ما منتظریم هر چه زودتر گزارش موفّقیّت آمیز اوامر ملوکانه را بشنویم! مرخّص اید!
شرلی دمغ و نومیدانه از دربار بیرون آمد و یک راست نزد صدراعظم رفت و اوامر ملوکانه را با او در میان گذاشت. هر دو در اجرای منویّات بلندپروازانۀ اعلی حضرت درمانده بودند. ناگزیر اجرای اوامر را با دستور ساخت مجسّمۀ اعلی حضرت آغاز کردند. نخستین درخواست مجسّمه سازان تهیّۀ حدّاقل پنجاه کیلو طلا بود.در حالی که با همۀ موجودی خزانۀ سلطنتی حتّی با کاهش همۀ بودجه ها و اعتبارات عمرانی و آموزشی و بهداشتی نمی توانستند حتّی ده کیلو طلا تهیِّه کنند.
ناگزیر روز بعد هر دو به اتّفاق وزیر اقتصاد به حضور ملوکانه شرفیاب شدند و مشکل پولی تهیّۀ طلا را به عرض رساندند. اعلی حضرت با شنیدن این حرف ها چنان سرمست ساخت مجسّمۀ خود بود که فریاد کشید:
ما این حرف ها حالیمان نمی شود. ما چه می دانیم؟ بروید بر مالیات ها و عوارض و قیمت مایحتاج مردم آن قدر بیفزایید تا پول خرید طلاها تهیّه شود! همۀ این ها را که ما نباید یادتان بدهیم! بروید و زود خبر ساخت و نصب مجسّمۀ ما را بیاورید! مرخّصید!
هر سه دست از پا درازتر بازگشتند و از فردا با هزار بهانه و دوز و کلک بر میزان مالیات ها و قیمت ها افزودند و هر چه مردم فقیر و بیچاره التماس می کردند که ما نان خالی هم نداریم بخوریم ، به گوش هیچ دولتمردی نرفت که نرفت!! صدراعظم همۀ اعتبارات آموزشی،بهداشتی،عمرانی و...را نصف و قیمت همۀ اقلام مورد نیاز مردم را دو برابر کرد و سرانجام به هر قیمتی بود طلاها را تهیّه کردند و کار ساختن مجسّمۀ شاهانه آغاز شد. 
پس از چند ماه وقتی خبر ساخت مجسّمه به اعلی حضرت رسید،با سرمستی و خوشحالی دستور داد تا برای رونمایی از این مجسّمه، مراسمی باشکوه و پرهزینه برپاکنند و همۀ مردم فقیر و گرسنۀ شهر هرت را با زور به رقص و پایکوبی شاهانه واداشند.
پس از پایان جشن سرانجام نوبت فرستادن مجسّمۀ طلایی اعلی حضرت به مرکز سازمان ملل راقیه در فرنگ فرارسید. روزی در میان بدرقۀ صدها نفر از درباریان کامیون حامل مجسّمۀ شاهانه به سوی فرنگ به حرکت درآمد. سرانجام مجسّمه را به فرنگ رسانیدند و در محلّی نصب کردند و صدها عکس و فیلم از آن گرفتند و در رسانه های شهر هرت منتشر کردند!
 سازمان ملل راقیه برای ارزیابی شاخص ها و راستی آزمایی آمارهای دولت های جهان هیئتی تعیین کرده بود که به نوبت برای انجام ماموریت خود روانه کشورهای مختلف می شدند.
وقتی فهرست قُلّابی شاخص های ترقیّات شهر هرت و خبر رسیدن مجسّمۀ هردمبیل به دفتر سازمان ملل راقیه رسید، آنان برای راستی آزمایی شاخص ها هیئت مزبور را روانۀ شهر هرت کردند.
با ورود این هیئت به شهر هرت همۀ ارکان دولت به تکاپو برخاستند و با تمام توان کوشیدند تا اعضای هیئت را با هر بهانه ای از قبیل دادن رشوه و تقدیم هدایا و گنده گویی دربارۀ پیشرفت ها قانع کنند ،ولی به هیچ وجه نتوانستند آنان را فریب دهند و وادار به گزارشی ساختگی کنند! 
سرانجام هیئت ،شهر هرت را ترک کردند و گزارشی از موارد واپس ماندگی و عوامفریبی شاهانه را به مرکز سازمان ملل راقیه ارائه کردند.
دو روز بعد از فرنگ خبری کوتاه در دو سطر در همۀ رسانه های بین المللی منتشر شد.متن خبر چنین بود:
«بنا به گزارش هیئت بازرسی همۀ پیشرفت های ادّعایی شهر هرت جعلی و دروغ بود،لذا مجسّمۀ طلایی هردمبیل شاه از سکّوی مقامات فروکشیده و طلاهای آن به نفع سازمان مصادره شد!»
بدین ترتیب حاصل دسترنج یک سال مردم رنجدیدۀ شهر هرت فدای مطامع جاه طلبانۀ هردمبیل شد!!
 
کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۹ ، ۰۶:۵۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1567)

«آز» و «نیاز»!

 «آزمندترین» و «آرزومندترین» موجود،

نه «کرکس گُرد»،که «مگس خُرد» است.

نیز قانع ترین «موجودِ ناسوت»،«عنکبوت» است.

شگفت این که «آزمندترین وجود»، طُعمۀ «خرسندترین موجود» می شود. 

عنکبوت تنها «کاری که می کند»،«تاری می تَنَد»،

سپس در «گوشه ای می نشیند»،تا در تار «توشه ای ببیند».

«مگس آزمند» در این «قفس پرگزند» گرفتار شده، 

و در این «دام سکوت»،«طعام عنکبوت» می شود!

بنابراین هر که «آزش بیش»،«نیازش بیشتر»!

و هر «قناعتش بیش»،«مناعتش بیشتر»! 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

ناسوت: طبیعت،عالم مادی

مناعت: بزرگ منشی ، عالی طبعی

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۵۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.154

بخشش از جیب مردم!

گفت: در قضیّۀ همه گیری کرونا بسیاری از دولت های جهان کمک های بسیاری به مردم کردند بویژه اقشار آسیب پذیر. ولی در ایران چنین خبری نیست!

گفتم: بی انصافی نکن. غیر از وام آقای رئیس جمهور برای کمک به مستاجران، سقف افزایش اجاره را هم محدود کردند!

گفت: خب،دستشان درد نکند!در این شرایط سخت کرونایی مثل همۀ کشورهای پیشرفته دولت باید از اقشار آسیب پذیر حمایت کند. ولی دولت ما از جیب مالکان می بخشد، در صورتی که خودشان سیل قبوض آب ، برق ، گاز و تلفن همراه را روانه خانه های مردم کردند باقید پرداخت فوری و مهر اخطار قطع!!

گفتم: قرار نبود من به همۀ سوالات سخت پاسخ بدهم!

گفت: غضنفر کرونا گرفته بود. به او گفتند: نذر کن تا خدا شفایت بدهد. پاسخ داد:

نذر کرده ام اگر شفا یابم مادرم را پیاده به کربلا بفرستم!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1566)

«راه ماندگاری» و «نگاه مردم سالاری»

هیچ «ملّت شاداب» هیچ گاه دست به «انقلاب» نمی زند،

مگر برای رسیدن به «خواسته های خویش» و «کاسته های بیش»، 

که با هیچ «دستاویز» و  از هیچ راه «مسالمت آمیز»،

به هر سوی «شتافته»،بدان «دست نیافته» است!

هیچ گاه در یک جامعۀ «امیدوار» و «مردم سالار»،

مردم، برای «خیزش» هیچ «انگیزش» ندارند.

زیرا با سازوکارهای «خردمندانه» و «قانونمدارانه» ،

به همۀ «نیازهای مشروع» و «چشم اندازهای مطبوع» می رسند.

در هیچ «زمین» و «زمان» ،

مردم «انقلاب» را «انتخاب» نمی کنند؛

بلکه چون خود را «ناگزیر می انگارند»،آن را یک «گزیر می انگارند» .

هر انقلاب با خود «گرد ملالت» و «درد جهالت» می آورد،

ولی هیچ انقلابی «شگرد دلالت» و «رهاورد عدالت» نمی آورد.

کاش همۀ حاکمان «ارزش جامعۀ آزاد را می دانستند»

و «پذیرش انتقاد را می توانستند».

تنها «راه ماندگاری»،«نگاه مردم سالاری» است.

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

چشم انداز: دورنما،منظره

مطبوع:  خوش آیند، دلپذیر، مطلوب طبع

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۹ ، ۰۴:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر