وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۵۰ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

#طنزسیاهنمایی. 474

پیش فرض های واهی!!

گفت: چرا برخی افراد واقعیّت رویدادهای اخیر را نمی فهمند؟

گفتم: به نظر من ذهن برخی از افراد انباشته از پیش فرض های واهی و غیرمنطقی 

است؛بنابراین واردات ذهنی مغایر با پیش فرض را نمی توانند درک و هضم کنند. 

حالا به نظر تو اینان چه مشکلی دارند که نمی فهمند؟

گفت: دوستی دارم که هر روز عصر تکرار سریالی را که دیشب دیده دوباره می بیند.

گفتم:چرا؟

گفت: می گوید من دیشب دیدم که رستم،پسرش سهراب را نادانسته کشت!حالا

می خواهم ببینم آیا از دیشب تا حالا دوزاری اش افتاده که سهراب پسر اوست؟

من هنوز نتوانسته ام به او بقبولانم که در تماشای تکرار سریال دیشبی اتفاق تازه

ای نمی افتد!!

حالا تو از این گونه افراد انتظار داری رازهای پیچیده مسائل روز را درک کنند؟

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=115723

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۳۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«مغضوب مَلِک» و «محبوب ملایِک».فرگرد 1891

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

«ده ها هزار پیامبر» و «صدهاهزار سخنور»،

برای «شناسایی شر» و «راهنمایی بشر» آمدند،

ولی برای «هدایت»،«کفایت» نکرد؛

امّا برای «تباهی جهان» و «گمراهی انسان»،

یک «شِیطانِ زیبنده» با یک «قِیطانِ فریبنده» آمد

و با «دلقی ساده»،«خلقی بی قلّاده»را،

به «دنبال خویش» و «وبال تشویش» کشانید.

بیاییم «چشم دل را بگشاییم» تا «سرچشمۀ فضایل را بشاییم».

اگر امروز «مغضوب مَلِک» شدیم،فردا «محبوب ملایِک» باشیم!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

قِیطان: رشتۀ باریک از ابریشم

بشاییم: شایسته باشیم

مَلِک:پادشاه،صاحب مُلک

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۱ ، ۰۶:۳۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.473

طعم شیرین دیکتاتوری؟!!!

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

گفت : چرا حاکمانی چون مبارک با این که می دانستند مردم مصر آنان را نمی خواهند، قدرت را رها نمی کردند؟ آیا ذلّتی بیش از این می خواستند که بچّه ها تندیس پارچه ای آنان را به دار می کشیدند؟

گفتم : تو کدام دیکتاتور خودکامه را می شناسی که با میل خود و بدون ذلّت و خواری قدرت را رها کرده باشد؟

گفت : منظورم این است که هر چه زودتر قدرت را ترک کنند و حکومت را به برگزیدگان ملّت تحویل دهند، کمتر خوار و ذلیل می شوند.

گفتم : حاکمی که خود را برگزیده ملّت بداند و بر این باور باشد که حکومت اصولاً حقّ مردم است و هیچ کس در هیچ زمان و مکانی حق ندارد بدون تمایل و ارادۀ ملّت بر آنان حکومت کند، باید هر لحظه مترصّد این باشد که خود را در معرض رای و نظر مردم قرار دهد.

امام علی(ع) حکومت بر مردم را امانتی از سوی آنان بر گردن حاکم می داند، نه غنیمتی در دست او.

« اِنَّ عَمَلَکَ لَیسَ لَکَ بِطُعمَه وَ لکِنَّهُ فی عُنُقِکَ اَمانَه »

گفت: اگر این حاکمان کشورهای اسلامی، حکومت بر مردم را امانتی از سوی آنان می دانند، باید هر لحظه مترصّد این باشند که امانت را به صاحبانش برگردانند و بار دوش خود را سبک کنند.

گفتم: اما این مبارک ها ، بن علی ها ، عبدالله صالح ها و... متاسّفانه حکومت را میوه ای شیرین می دانند، نه باری سنگین!!

گفت: به یاد دارم شارل دوگل رئیس جمهور اسبق فرانسه و یکی از فاتحان جنگ دوم جهانی و نجات بخش کشور فرانسه از اشغال ، در سال ۱۹۶۸ با اعتراضات و اعتصابات مردمی روبه رو شد؛ مردمی که تنها با برخی برنامه های او مخالف بودند، نه با حکومت او.

ژنرال دوگل افسر ارتش فرانسه بود. در جنگ اول جهانی شرکت داشت و در نبرد وردون زخمی شد . در جریان جنگ جهانی دوم فرمانده نیروهای فرانسه آزاد شد. پس از جنگ به مقام ریاست جمهوری فرانسه رسید.

در چند دوره که رئیس جمهور بود، فرانسه توانست از یک کشور جنگ زده به یکی از کشورهای پیشرفته جهان تبدیل شود . پایه‌گذاری سیاست خارجی مستقل فرانسه بعد از جنگ دوم در برابر فشار آمریکا حاصل سرسختی او بود . جنگ الجزایر و استقلال آن کشور از فرانسه در دوران ریاست جمهوری دوگل رخ داد.

رویدادهای مه ۱۹۶۸ او را از ادامه ریاست جمهوری منصرف کرد و تا آخر عمر در دهکده «کولومبی له دوز اگلیز» به نوشتن خاطرات خود مشغول بود. برخلاف بسیاری از رهبران جهان ، پس از مرگ او خانواده‌اش وضع مالی مناسبی نداشتند.(ویکی پدیا)

دوگل علی رغم محبوبیّت بیش از حد اعلام کرد:

من برنامه های خود را به رفراندم می گذارم . اگر ملّت فرانسه مرا و انجام این برنامه ها را تایید کند، می مانم و برنامه ها را انجام می دهم. در غیر این صورت حکومت را به برگزیده مردم واگذار می کنم.

اتّفاقاً مردم در همان رفراندوم در سال ۱۹۶۹ به برنامه های دوگل رای منفی دادند . او نیز با این که طبق قانون هنوز دوره ریاست جمهوریش به پایان نرسیده بود ، بلافاصله از مقام خود استعفا کرد و از قدرت کناره گرفت. بدین سان با کناره گیری عزّتمندانه از قدرت برای همیشه تاریخ ، عزّت و احترام و محبوبیّت خود را ماندگار کرد.

حالا انصافا این عمل دوگل ها و ماندلاهای غیر مسلمان به مکتب امام علی(ع) نزدیک تر است، یا عمل مبارک ها؟!!

روزی عدّه ای از اندیشمندان و نُخبگان شهر هرت به دیدار اعلی حضرت هردمبیل رفتند و به او گفتند:

اعلی حضرتا! شما هر روزه مردم را می بینید و صدایشان را می شنوید که در سراسر شهر هرت علیه شما شعار می دهند و شما را نمی خواهند! آیا شما صلاح نمی دانید پیش از آن را که وضع از این بدتر شود،خردمندانه بیندیشید و امور کشور را به فردی برگزیدۀ مردم واگذار کنید؟

هردمبیل چون در برابر فشار نُخبگان کشور پاسخی منطقی نداشت،یک هفته فرصت خواست تا فردی بهتر و شایسته تر و محبوب تر از خود پیدا کند و قدرت را به او واگذارد.

نُخبگان رفتند و یک هفتۀ دیگر بازگشتند تا پاسخ پیشنهاد خود را بگیرند. هردمبیل پس از بیان مُهملاتی چون همیشه پاسخ داد:

من هر چه گشتم،بهتر و شایسته تر از خودم را نیافتم!! حالا اگر مردم مرا نمی خواهند،از این کشور بروند!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=115597

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۰۱ ، ۲۱:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

دیدیم......گفتیم......

پاسخ نسل نخست انقلاب: چرا انقلاب کردیم؟!

#شفیعی_مطهر

در بهمن 57 چه دیدیم؟چه گفتیم و چه کردیم؟

دیدیم :

حاکمیت سیاه عفریت سیهکار و فرعون مُتفَرعنِ فریبکار،

هیولای اهریمنی خود را بر پهندشت ایران زمین گسترده

و با سلطۀ جهنّمی خود نفس ها را در سینه ها

و کینه ها را در این آیینه ها حبس کرده است!

گفتیم:

در برابر خدایگان خودکامه باید بپاخاست

و با تکیه بر عصای موسوی ،بت سامری را درهم شکست!

دیدیم:

در حکومت خفقان طاغوت،«انسان»،این گل سرسبد مُلک و ملکوت مسخ می شود،

کرامت انسان به نسیان سپرده شده

و شخصیّت و آزادگی او لگدکوب خودخواهی و خودکامگی گردیده است!

گفتیم:

باید غبار قیادت را از رخسار هویّت زدود

و بار دیگر تاج «لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَم» را بر سر انسان «خلیفه الله» نهاد!

حاکمیّت انسان بر انسان مردود است و تنها حاکمیّت «الله» محمود است.

همه باید تسلیم قانون باشند ،نه خودکامگان دون!

دیدیم:

در نظام استبداد و خودکامگی ،«زن» این بدیل آدم و ریحانۀ عالم را به ابتذال می کشند،

تحجُّر به نوعی به استثمارشان می کوشد و تجدُّد به گونه ای به استعمارشان می کشد.

این،خوارشان می سازد و آن،بر بی بند و باریشان می نازد.

این، جابرانه گوهر عفافشان را به زنجیر هوس می کشد

و آن ،جاهلانه عطر عاطفه و عشق آسمانیشان را

در گنداب متعفّن اوهام خود به بیگاری می کشد!

گفتیم:

باید به پاخیزیم و با سلطه و سلطنت بستیزیم ،

عزّت و کرامت از کف رفتۀ زن را بدو بازگردانیم و او را بر سریر شرافت و حرّیّت بازنشانیم!

دیدیم:

در عرصه تفکُّر و اندیشه،قلم ها را شکسته اند و زبان ها را بسته اند.

اندیشمندان زبان در کام کشیده اند و چشمه های زلال خشکیده اند.

بر وفق بیان رسای امیر بیان علی(ع): «العالِمُ مُلجَم وَ الجاهلُ مُکرَم»؛

آگاهان دردآشنا را در بند کشیده اند و تهی مغزان چاپلوس را بر صدر نشانده اند!

انسان را مسخ کرده اند و انسانیّت را به مسلخ برده اند.

«آزادی»،این موهبت الهی را موجد و موجب مناهی نامیده

و حرّیّت و آزادی و آزادمَنَشی را جسارت و گستاخی دانسته اند!

گفتیم:

باید انسان را از بند بردگی و زنجیر افسردگی رهانید و بر صدر سریر آزادگی نشانید.

باید بر سینۀ سپهر چون مهر درخشید و بر نهال آزادی و شکوفه های آزادگی طراوت بخشید؛

زیرا شکوفه های گلگون آزادی همیشه از خون آزادگان روح می گیرند!

دیدیم:

عفریت سیاه شب،گلوی شمع شب افروز را می فِشُرَد

و بال و پَرِ سرد و سنگین خود را بر پهندشت این سرزمین می گسترد.

نه نایی از نِیی برمی خیزد و نه نوایی از نایی.

شاهبازان سپهر سخن، همه دم درکشیده اند.

گویی همه طعم تلخ داغ و درفش را چشیده اند.

چه شکرهاست در این شهر که قانع شده اند

شاهبازان طریقت به مقام مگسی؟!

گفتیم:

بال بگشای و صفیر از شجر طوبی زن

حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی

دیدیم:

آنان که حق را می شناسند،از بیان حقیقت می هراسند.

شب،سایۀ سرد و سنگین و سیاه خود را بر سر شهر افکنده

و کوچه های سحر را با تعفُّن سکوت و سکون و ستم آکنده است.

«شب باوران» شب را دیرپا یافته اند و «شب یاوران» به یاریشان شتافته اند!

مردم نه نوشی از جویبار سیمین مهتاب نوشیده اند

و نه جرعه ای از آبشار زرین آفتاب چشیده اند.

ستارگان به سختی با همه وجود می درخشند و شب زدگان را امید می بخشند.

اما ستارگان را نیز به جرم نورافشانی به بند می کشند و به ترفند می کُشند!

هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز

این آسمان غم زده غرق ستاره هاست

گفتیم :

غبار سیاه سکون و سکوت و بیداد را باید زدود و دروازه های سپید بامداد را گشود.

اگر تابشِ چشمۀ آفتاب را نمی توانیم ،راز کرشمه های شب تاب را می دانیم.

اگر هر یک از ما چون شب تاب بتابیم،می توانیم روزن روشن سحر را بیابیم.

دیدیم:

دین باورانِ حق یاور از تعدّی و تفرقه امروز می نالند و به عظمت و شکوه دیروز می بالند.

شاخه های تُردِ «یاس» و شکوفه های سرخِ «ناس» از وزش سموم خزان «یَاس»پژمُرده اند

؛همۀ شکوه و عظمت فرهنگ و تمدّن اسلامی را می ستایند

و از غرور سر بر فلک می سایند،

اما دربارۀ تفرقه و پراکندگی کنونی مسلمین نه حرفی برای گفتن دارند

و نه امیدی برای شکفتن!

گفتیم:

باید سبزِِ سبز دامن همّت بر کمر بندیم و سرخِ سرخ بر سیمای سحر بخندیم ؛

باید تلاش ها را تشدید و شکوه دیرین را تجدید کنیم.

دیدیم:

سرنوشت ملّت بزرگ ایران را در کاخ های سپید و سرخ بیگانه رقم می زنند.

تَامین منافع قدرت های بزرگ بیگانه در گرانیگاه تصمیم گیری های ما با یکدیگر گره می خورد،

منابع طبیعی و انسانی ما،پشتوانه منافع نامشروع بیگانگان است،

ایران را استعمار می کنند و ایرانیان را استثمار!

گفتیم:

باید فریاد بلند «استقلال و آزادی» را بر بلندای قیادت و قیمومیّت فرود آوریم ،

تا با رفع سلطۀ بیگانه و دفع سلطنت خودکامه ،

سرنوشت ایران را در ایران و با ارادۀ ایرانی رقم بزنیم.

دیدیم:

دسایس دشمن و وساوس اهریمن ،

دریای خروشان خلق را قطره قطره کرده و ذرّه ذرّه پراکنده است،

تا هر قطره تنها در اثر وزش سموم یَاس و تابش هُرم نومیدی حقیرانه بمیرد

و چراغ امیدش غریبانه خاموشی پذیرد!

گفتیم:

باید از مشارکت قطره ها،جویباران ،و از به هم پیوستن جویباران،

رودهای خروشان خلق را به حرکت درآوریم،

تا کوه مشکلات و سختی ها را درهم شکنیم و راه های رهایی و تحقّق آرمان ها را بازگشاییم.

****************

این گونه شد که ملّت ما در بهمن ماه 1357 با نهضت فراگیر و فناناپذیر خود این حقیقت را با

خامۀ خون بر صحیفه گردون نوشت که

هر قدرتی که در برابر مردم سالاری بایستد،محکوم به نابودی است!

این ها گوشه هایی از «دیدنی ها» و «گفتنی ها»ی ما بود!

اگر «نظام موجود» همان «اسلام موعود» نیست،

اگر آن آرمان های نسل نخست انقلاب تحقّق نیافته،

و اگر نسل های پسین ،آرمان های پیشین را در خطِ خلاف و خطای انحراف می بینند،

باید همه صمیمانه دست در دست یکدیگر نهیم

و با اصلاحات گام به گام خارهای نابسامانی ها را بزُداییم و گل های آرمانی را بشکوفانیم!

به امید بهروزی بهتر و پیروزی بیشتر!

همواره هوادار رَهِ حق باشید

در کسب رضای حق موفّق باشید

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=115403

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«موجود خالف» یا «وجود مخالف»؟!فرگرد1890

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

«همیشه» در باور هر «اندیشه»،

داشتن «اختلاف» ،«خلاف» نیست.

آن چه بد است «موجود خالف» است،نه «وجود مخالف»!

آن که «می اندیشد»،از وجود مخالف «نمی پریشد»؛

زیرا لازمۀ «دیدن ژرف» ،«اندیشیدن شگرف» است

و انسان های «ورجاوند» و «اندیشمند» ،

اگر «آزادانه» و «نقّادانه» بیندیشند،

با وجود «پنداشت های گوناگون»،«برداشت های گونه گون» دارند.

بنابراین اختلاف نظر میان اینان «شانۀ سگال» و «نشانۀ کمال» است.

تنها در دو جامعه نه «خلافی» دیده می شود و نه «اختلافی»:

یکی «گروه گورستان» و دیگری «انبوه گوسپندان».

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

خالف: گول،احمق،بسیار خلاف،بی خبر،نادان

شانه (شان): خانۀ زنبور عسل،کندوی عسل

سگال: اندیشه،فکر

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۱ ، ۰۶:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 472

قبولی دور دوم!!

گفت: با توجُّه به سرعت قطار پیشرفت به سوی تورُّم و گرانی و...آیا این دولت

شانسی برای قبولی در دورۀ دوم هم دارد؟

گفتم: حالا زود است که دربارۀ دور دوم دولت بحث کنیم.

گفت: ولی خودشان بحمدلله طوری حرف می زنند و وعده می دهند که انگار بهتر از

این نمی شود کار کرد و در دور بعد هم قبول اند!

گفتم: ممکن است همین طور باشد.

گفت: به یارو می گویند در امتحان رانندگی قبول شدی ؟

پاسخ می دهد: هنوز معلوم نیست. من ماشین را به شدّت به دیوار کوبیده ام.

جناب سروان رفته توی کما .منتظرم برگردد ببینم چه می شود!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=115212

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۱ ، ۱۹:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«سرود رهایی» یا «خُمود لالایی»؟!فرگرد 1889

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

من «خروسی شبرنگ» را چون «ناقوسی شباهنگ» دیدم

که «پگاهان، شاداب می خوانْد» و همه را «سحرگاهان، از خواب می پرانْد»!

او «خوابِ ناز» را از «اصحابِ دغلباز» می گرفت،

از این جهت او را «سر بُریدند» و «جگر دریدند»!

بنابراین فهمیدم که هر «یار» در هر «دیار»،

«خفتگان را بیدار» و «آشفتگان را هُشیار» کند،

«سرش را می بُرند» و «جگرش را می درند»!

آن که «حرفی برای گفتن» و «شگرفی برای شکفتن» دارد،

ناگزیر است به جای «سرود رهایی»،«خُمود لالایی» بخوانَد!

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸

خُمود: بیهوشی،سکوت و خاموشی

ناقوس :زنگ بزرگ کلیسا

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۱ ، ۰۷:۲۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 471

علّت کُندی شتاب پیشرفت!

گفت: این دولت انقلابی روزهای اول شروع به کار، شعارهای خوب خوب و قول های 

امیدوارکننده  می دادند و ما را خوشحال می کردند،ولی این روزها عیر از شتاب 

روزافزون قطار پیشرفت به سوی گرانی!! از کارهای مثبت و فراوانی و ارزانی خبری 

نیست.

گفتم: باید به آنان فرصت داد. ان شالله نتایج قول هایشان کم کم به ثمر می نشیند.

گفت: اتوبان را به پیمانکاری دادند تا رنگ کاری کند:

روز اول: 8 کیلومتر

روز دوم: 6 کیلومتر

روز سوم: 3 کیلومتر کار کرد.

به او گفتند: تو چرا هر روز افت می کنی؟

پاسخ داد: خوب، یعنی شما نمی‌فهمید که من هر روز از قوطی رنگ دورتر می 

شوم؟!!! 

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=115035

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۱ ، ۱۸:۵۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«رود جاری» و «سرود ساری».فرگرد 1888

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

انسان ها نه مطلقاً «بد» و «بی خرد» اند

و نه کاملاً«خوب» و «مطلوب».

بلکه انسان ها چون «رودی جاری» و «سرودی ساری» هستند،

که گاه «تُند» می روند و گاه «کُند»!

گاه «می جوشند» و «می خروشند»،

و گاه «رام» و «آرام» راه می سپرند.

همۀ ما «انسان ها»،همۀ این«امکان ها» را داریم.

بیاییم «بهینه ها را برگزینیم» و «سکینه ها را بیافرینیم».

تا همۀ «دل ها نرم» و «محفل ها گرم» شود.

شفیعی مطهر

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺

ساری: رونده در شب،نفوذکننده،دررونده به همۀ اجزای چیزی

سکینه:وقار،مهابت ،آرامش

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۱ ، ۰۷:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 470

سخت جانی ما!

گفت: در جلسات مشترکِ مجلس و دولت یا سران سه قوّه معمولاً چه مباحثی 

مطرح می شود؟

گفتم: من نمی دانم.

گفت: من فکر می کنم معمولاً جمع بندی بحث ها این است که با وجود این همه 

گرانی و تورُّم چرا هر کاری می کنیم مردم از گرسنگی نمی میرند؟؟؟!!!

دیشب یکی از دوستان را دیدم. پس از حال و احوال وقت خداحافظی گفت:

التماس دعا!

پاسخ دادم:الهی صدساله زنده باشی!

دوباره گفت: من از تو التماس دعا خواستم،نه نفرین! یک عمر به ما می گفتند دنیا 

دو روز است.حالا پنجاه است که انتظار پایان این دو روز را می کشیم و مرگ نمی آید!

بنابراین یاد این بیت دستکاری شده حافظ می افتم:

دوران «فقر» را گذراندیم و زنده ایم

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=114857

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۳۷
سید علیرضا شفیعی مطهر