وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۳۹)

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۵ ق.ظ

 

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۳۹)

من مردی را دیدم که کوچک و کوتوله بود، اما بزرگی نامش چهارچوب قاب و سقف سحاب را درهم می شکست.  

من مردی را دیدم که بسیار کوچک بود ، ولی سایه اش هی بزرگ و بزرگ تر می شد....من از آن کاهش مایه و افزایش سایه دانستم که آفتاب آن سرزمین رو به غروب می رود!

 

من دفتر خاطراتم را دیدم، ولی در کوچه پس کوچه های دلواپسی آن را گم کردم. من در کنار جویباران آن لحظه های روییدن خود را تماشا می کردم. 

 من معلمانی را دیدم که در طول عمر با برکت خود با خون دل گلستان ها پرورش دادند، اما در روز معلم کسی شاخه گلی به آنان اهدا نکرد...

 

من کودکی را دیدم که بر همه اسباب بازی هایش فرمانروایی می کرد....این گونه شد که من معنای مناسبات و روابط بسیاری ازشهریاران و شهروندان را فهمیدم!! 

ادامه دارد...

                                               شفیعی مطهر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی