وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۴۲)

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۰۴ ق.ظ

 

  دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۴۲)


 من اقیانوسی را دیدم عمودی و ایستاده ، و استوار و آزاده. دوستان نشناختند و او را ارزان باختند و دشمنان شناختند و بر او تاختند. او فریادگری فراتر از زمان و فراز تر از زمین بود. گویا بیش از هزار سال زود آمده بود و گستره گیتی گنجایش حجم وسیع اندیشه او را نداشت. تنها می شد به او گفت:

یا علی(ع) ! پیش از تو هیچ اقیانوسی را نمی شناختم که عمود بر زمین بایستد!

  او همه رشته های وابستگی را از هم گسست و خود را در آیینه شکست؛ از آن پس عرصه گیتی مزرعه گل های آفتاب گردان شد... 

 

 

  من روح خود را دیدم که چون برکه ای رام و آرام در دل دشت های پرابهام لمیده  و تصویر آبی آسمان را در آغوش خود گرفته بود؛ اما افسوس که کودک بازیگوش بیداد هر از چندگاه با پرتاب سنگی ، آرامش او را  می ربود و فراست او را می فرسود. 

 من شاعری را دیدم که در چله سرد زمستان، تموز گرم تابستان را می سرود و در در دل تاریکی جور و  جمود و جهل ، راه روشن عقل و علم و عدل را می پیمود. 

 

 عکس های دیدنی و بی نظیر من گاوی را دیدم. خرد می گفت : باید از او ترسید؛ زیرا عقل ندارد؛ اما شاخ دارد! 

من دنیا را جای خطرناکی دیدم ، نه از آن جهت که برخی شرورند ، به خاطر این که کسانی که شرارت ها را می بینند، کاری نمی کنند!! 

 

ادامه دارد... 

                                                                      شفیعی مطهر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی