دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد484
دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۸ ق.ظ
دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد484
من
سکه های پول خرد را همیـــشه صدا دار، اما اسکناس ها را بی صدا دیدم
،بنابراین دانستم هر چه ارزش کسی بالاتر رود ، آرام تر و بی سروصداتر می
شود…..!!
من هر قدر عینکم را تمیزتر کردم، دنیا را کثیف تر دیدم.
من مــرگ را ترسناک ندیدم !بلکه ترس من از این است که تا زنــــده ام
چـــیزی در درونم بمیــرد بــه نام انــــسانیـــت !
من هرگاه کلاغ و باز را در کنار هم نشسته دیدم، دانستم به یقین پای موش بزرگی در میان است!
من خواندن بی اندیشه را بیهوده و اندیشه بدون خواندن را خطرناک دیدم.
ادامه دارد...
۹۳/۰۴/۲۳