وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

علی جان! امروز ما چه کنیم؟

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۴ ق.ظ

 علی جان! امروز ما چه کنیم؟

(درسی از مکتب علی(ع) در روز شهادت ایشان)

جنبش فرازمندگرای اسلام که با بعثت حضرت محمد بن عبدالله(ص) - به عنوان آخرین پیامبر خدا – آغاز شد ، در بستری از فراز و نشیب، پا گرفته و روند سامان یافته پیدا کرد. استراتژی پیامبر اکرم(ص) بر این پایه استوار بود که تبیین مفاد و محتوای پیام خود را در دو دوره متمایز  استقرار بخشد : دوره نخست شامل سیزده سال کار صرفا فرهنگی و تربیت در مکه ، و دوره دوم دوره مدنی یا تاسیس دولت در مدینه بود.  

 امیرالمومنین علی(ع) در تبیین و توصیف بعثت می فرمایند:

 « غایت بعثت و نهایت تجربه رسالت، آزادسازی معنوی انسان از طریق بیدارسازی محرک های فطری و فعال سازی انگیزه و ذخیره های روانی و عقلانی است.» 

(نهج البلاغه، خطبه ۱ : لیثیروا لهم دفائن العقول) 

...و این ها همه در پرتو تربیت و کارهای فرهنگی قابل تحقق است.

  روند فردسازی در بستری از برنامه ها و کارهای فرهنگی، شیوه محوری و متداول همه پیامبران بوده است. ساختار اجتماعی مردم مکه تحت سلطه پندارها و رفتارهای جاهلی ته نشین شده شکل گرفته بود ، باورهایی که سال ها نه ، بل که قرن ها در گوشه گوشه دل و دماغ مردم و حتی نومسلمان ها رسوب کرده بود. انجام کارهای فرهنگی روشنگرانه و نواندیشانه در چنین ساختار اجتماعی متحجر و دگم بسیار سخت می نمود و اراده ای نستوه و ایمانی استوار می طلبید تا برای نفی پندارهای واهی و اثبات باورهای الهی بپاخیزد و در پیمودن این راه دشوار خستگی بپذیرد.

  ایشان در مکه از رهگذر کارهای فرهنگی و تربیت از طریق فردسازی و با شیوه چهره به چهره توانست منظومه ای از پیش نیازهای پایه گذاری نهاد ملت – دولت را فراهم سازد. ساختار اجتماعی و ده ها عنصر دیگر از جمله رسوبات افکار جاهلی در ذهن و زبان مردم، عامل پراکندگی و فراوانی هویت های انسانی و اجتماعی شهر مکه شده بود. قبیله مهم ترین و اصلی ترین واحد انسانی جامعه بود که ساختار اجتماعی شهر را تعریف می کرد.

  در چنین وضعیتی نگارگری یک نظام واحد سیاسی و پایه گذاری یک جامعه متمدن و مدنی براساس ارزش های عالی اسلامی و انسانی جز با کارها و برنامه های گام به گام و با روندی آرام و آهسته و همراه با مدارا و مهربانی امکان پذیر نبود.

     پس از دوره استقرار حکومت و امت اسلامی، همین شیوه تقدم کارها و برنامه های فرهنگی بر دیگر برنامه همچنان در دستور کار و برنامه ائمه اطهار(ع) قرار داشت. درباره موضع گیری های ظاهرا متفاوت و متناقض امامان معصوم (ع) در برابر حکومت های وقت تحلیل های گوناگونی مطرح می شود و صاحب نظران می کوشند دلایلی را به عنوان توجیه ذکر کنند. به باور این نگارنده هر امام با توجه به تشخیص نوع مشکل زمان و مکان و موقعیت جامعه عصر خود ضروری ترین کار را انجام می داده است.  

 امامان معصوم (ع) در طول تاریخ زندگی شان که حدودا دو و نیم قرن به طول انجامید ، علی رغم وجود شرایط گوناگون ، در هدف استراتژیک از نوعی همبستگی و پیوستگی و وحدت – که همان اتفاق نظر درباره اولویت کار فرهنگی و ارشادی بود – برخوردار بودند.

  اگر هدف اساسی را در بعثت و رسالت انبیا و در سیر و سیره نبوی ، آزاد سازی معنوی انسان( اشاره به آیه ۱۷ سوره شعرا) بدانیم، گذشته از مدار و محورهای حرکت،همین هدف را به گواهی مواریث فرهنگی به یادگار مانده از امامان معصوم(ع) در حرکت آنان هم خواهیم یافت. مثلا امام جعفر صادق(ع) همسوی با پویندگان راه فرهنگ سازی می فرماید:

 « من اصبح مهموما لیوی فکاک رقبه فقد هون علیه الجلیل»

 کسی که جز آزاد سازی معنوی خودش، دغدغه ای داشته باشد، امری بزرگ و سترگی را خوار و کوچک شمرده و در میدان سوداگری زندگی ، سود کلانی را از دست داده است.

( تحف العقول، بخش سخنان امام صادق علیه السلام ، گفتار آن حضرت با جندب)

  امام علی (ع) با وجود توصیه پیامبر اکرم (ص) در روز غدیر به ایشان و همه مسلمانان، هنگامی که رویکرد جامعه و عدم آمادگی اکثریت جامعه عصر خود را با در دست گرفتن امر خلافت مشاهده کردند ، ۲۵ سال با پرهیز از رویارویی با حکومت ها ، کار فرهنگی را در راس برنامه های خود قرار دادند. در آن زمان ها هم بسیاری از افراد و گروه ها ایشان را به قیام و مبارزه برای کسب قدرت و حکومت فرامی خواندند؛ اما ایشان کار فرهنگی و ارتقای سطح آگاهی های جامعه را بر هر کار تند و رادیکال ترجیح دادند.

   شاید افراد جامعه آن روزگار به یک ربع قرن کسب تجربه نیاز داشتند تا آن چیزی را بفهمند که علی (ع) در همان آغاز می دانست. اما چاره چه بود؟ علی (ع) چاره ای جز صبر نداشت تا گردش ایام و افشای ماهیت حکومتگران و آگاهی و پختگی فرد فرد جامعه، مردم را برانگیزد تا خود به پاخیزند و جندین روز دور خانه حضرت را بگیرند و مصرانه از ایشان بخواهند که خلافت را بپذیرند.   

  امام علی (ع) خطاب به معارضان مردم گریز و فرهنگ ستیز می فرمایند:

« انا اریدکم لله و انتم تریدوننی لانفسکم» (نهج البلاغه،خطبه۱۳۶)

 من می خواهم که شما خدایی و آسمانی شوید، اما شما بر آنید که من را فروکشید و زمینی کنید.

  دردهای جانکاه علی(ع) نه تنها نیرنگ و زرنگی قاسطین، که بی فرهنگی مارقین هم بود. این امام همام در توصیف روحیات فرهنگ ستیز خوارج می فرمایند:

 « جفاه طفاه و عبید احزام.... مردمی خشن ، فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف ، مردمی پست، برده صفت، اوباشی که از هر گوشه ای جمع شده و از هر ناحیه ای گردآمده اند . این ها کسانی هستند که باید اول آموزش ببینند، آداب را فراگیرند. در فرهنگ و ثقافت اسلامی خبرویت پیدا کنند. باید بر این ها قیم حکومت کند و دستشان گرفته شود. اینان نه با مهاجرین سنخیتی دارند و نه با انصار.» 

 ( نهج البلاغه، خطبه۲۳۸)

 امیر مومنان علی(ع) به عنوان رهبر جنبش ضد ارتجاع ، در برابر سه گزینه قرار داشت:

 1 – قهر انقلابی و ستیز ؛

2 – قهر انفعالی و گریز و

 3 – صبر و سکوت و حضور.

 گزینه های یک و دو در آن شرایط به ترتیب دل پسند جناح قدرت طلب حاکم و جناح ارتجاعی به سردمداری ابوسفیان بود. اولی استقلال سیاسی و تمامیت ارضی و دومی مدنیت اسلامی را تحدید و تهدید می کرد و تقدیر بدفرجامی را رقم می زد.

  قیام ان حضرت برای استقرار حکومت عادلانه مطلوب خود امری بود که بدون داشتن پایگاه اجتماعی در بین لایه های زیرین جامعه امکان پذیر نبود. از سویی ساختار فکری و فرهنگی آن جامعه و بقای رسوبات جاهلی در اذهان بیشتر مردم اجازه چنین جنبشی را نمی داد؛ بنابراین حضرت با انتخاب گزینه سوم، کارهای فرهنگی  برای تعمیق باورها و ارزش های اصیل اسلامی را در دستور کار قرار داد.  

  آیا مردمی که با برافراشتن قرآن های کاغذی بر فراز نیزه ، قرآن ناطق و واقعی را رها می کنند و فریب معاویه خودکامه را می خورند، جز با آموزش از طریق کارهای فرهنگی چگونه می توان آگاهی بخشید؟

  زورق قدرت طلبی و خودکامگی همه معاویه های تاریخ جز بر امواج ناآگاهی توده های مردم پیش نمی رود! و تنها راه درمان این بیماری ، تعمیق آگاهی لایه های میانی و فرودست جامعه از طریق گسترش برنامه های فرهنگی و ارشادی است. 

  بنابراین بهترین،حیاتی ترین،فوری ترین و ضروری ترین کار امروز و کار صالح، کار فرهنگی و تشدید روند رشد و آگاهی بخشی به توده های مردم است. 

                                                      شفیعی مطهر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی