تبلیغات در عرصه نقد و نظر
تبلیغات در عرصه نقد و نظر
#شفیعی_مطهر
«یک حکومت مردمی، بدون اطلاعات مردمی و وسایل به دست آوردن آن، یا تراژدی است، یا کمدی، و یا هر دوی آن ها».(جیمز مدیسون)
«حق
دسترسی مردم به اطلاعات» برای نخستین بار در قرن 18 در اسکاندیناوی مورد
استفاده قرار گرفت و امروز یکی از معیارهای اصلی سنجش آزادی، دموکراسی و
توسعه انسانی در کشورهای جهان محسوب میشود. این حق در بسیاری از کشورهای
پیشرفته و توسعه یافته به صورت قانون به تصویب مراجع مربوطه رسیده و
حکومتها امانتدار شهروندان هستند و موظفاند هر لحظه که مردم بخواهند، آن
را در اختیار آنان قرار دهند.
هماکنون
در 50 کشور جهان، حق دسترسی شهروندان به اطلاعات به صورت قانون مصوب،
تدوین شده و در حال اجراست و پیشبینی میشود در آیندهای نه چندان دور به
صورت ارزشی جهانشمول، مقبولیت عمومی بیابد.
محققان
آمریکایی براساس یک مطالعه جدید تخمین میزنند که سالانه بهطور میانگین
به ازای هر انسان ساکن در کره زمین 800 مگابایت اطلاعات در جهان تولید
میشود (500 M.B معادل 25000 صفحه A4 میباشد).
اطلاعات ذخیرهشده روی کاغذ، فیلم، دیسکهای نوری و دیسکهای مغناطیسی از
سال 1999 تا 2004 دوبرابر شده است. حجم اطلاعات تولیدی هر سال در
مقایسه با سال پیش به میزان 30 درصد افزایش یافته است.
(فصلنامه فرهنگ مشارکت، شماره 37 و 38، سال 82).
در
عصری که آن را «عصر اطلاعات» نامیدهاند، حجم عظیم اطلاعات هر راه و روزنی
که مییابد، سیلابوار جاری میشود. رسانههای دیداری، شنیداری،
نوشتاری نوین، عرصه عرضه و ارائه این حجم عظیم است. رسانهها، امتداد
ذهن و اندیشه انسانها هستند.
اثربخشی
شگرف و تحول آفرینی ژرف رسانهها، متولیان اطلاعرسانی، از جمله
تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی، صنعت، گردشگری، اقتصادی را بر آن داشته تا
از این امکان اثرگذار سود جویند. نوآوری چونان خونی تازه در رگهای روزگار
جاری میشود و جوامع بشری را حیات میبخشد. اگر در جامعهای، نوآوری با
مقاومت روبهرو شود، آهنگ توسعه صفر میشود. بهرهگیری از پدیدههای نو در
عرصه رسانهای نیاز روز و ضرورت زمان است. فعالان عرصه تبلیغات نیز خود را
محق میدانند تا در حوزه فعالیت خود از این موهبت مدرن بهره جویند.
نوآوری
از یک سو و مقوله «هنر» از سوی دیگر دو عامل شتابدهنده و اثربخش در
دنیای تبلیغات است. هنر شکوهمندترین کلام برای بیان احساس بشری است. به
قول نیچه :
«اگر هنر نبود زیر بار حقیقت در هم میشکستیم».
در این بخش، سوداگرانی موفقترند که این دو عامل را بهتر و بیشتر به کار
گیرند، اما نکتهای که در این عرصه کمرنگ و منفی است، «ارزشگزاری»
محتوای پیامهای اصلی تبلیغی است.
در
جامعه ما این بخش متولی ندارد. عدم ارزشگزاری در عرصه تبلیغات، دغدغه
اصلی هر ارزشمدار کمالگر است. اخیراً در یکی از روزنامههای صبح مقالهای
با عنوان «تبلیغات منفی» این دغدغه بحق را در یک پیام تبلیغاتی «به سواحل
ترکیه سفر کنید» پی میگیرد و فساد مشهود در آن سواحل نهچندان زیبا را به
نقد میکشد. ما در اینجا درصدد نقد یا نفی یا پاسخگویی آن مقاله نیستیم، که
در بسیاری از موارد خود را با دغدغه ایشان سهیم میدانیم.
اما تذکر چند نکته را از باب «و ذکر فانالذکری تنفع المؤمنین» (ذاریات 55) به عرصه داوری پژوهشگران عرضه میداریم:
1
- ارزشگزاری و جهتدهی محتوای پیامهای بازرگانی در همه رسانهها، از
جمله بیلبوردها دغدغه مشترک همه ماست. همه رسانههای پرنفوذ از جمله رسانه
ملی که با صرف هزینههای بسیار سنگین، صدها آیتم و هزاران ساعت برنامه
ارشادی و اطلاعرسانی در باب تنویر افکار عمومی و افزایش آگاهی مخاطبان
تهیه و پخش میکنند، اما در کنار آن و در لابهلای برنامه های آگاهیبخش،
صدها آگهی بازرگانی پخش میکنند که گاه نافی و خنثیکننده پیامهای مفید
بهداشتی خود آن هاست. مانند تبلیغ چیپس و پفک و بخاریهای بدون دودکش در
کنار پیامهای بهداشتی مبنی بر زیانآور بودن آن ها برای سلامت و بهداشت
انسان، یا صدها تبلیغ خرید و فروش وام بانکی با وجود تصریح بانکها مبنی بر
غیرقانونی بودن آن ها.
2
- ما نیز چون نویسنده محترم آن مقاله بر این باوریم که هر نوآوری بهصرف
نوآوری نمیتواند عامل ارزش باشد، اما این گونه نیز میاندیشم که
«مدرنیزاسیون» (مدرن شدن ابزار) باید با «مدرنیته» (نواندیشی) همراه و
هماهنگ باشد. در دنیای امروز، نمیتوان از آخرین و جدیدترین ابزارها و
وسایل مدرن بهره جست، اما در اندیشه و تفکر در قرون وسطی سیر کرد.
3
- نویسنده محترم مقاله، محتوای یک پیام تبلیغ بازرگانی مبنی بر «سفر به
سواحل یک کشور» را مورد نقد و بحث قرار داده، نفس این پیام را از مصادیق
تهاجم فرهنگی دانسته است. در اینجا چند سؤال مقدر ذهن نقاد و طبع وقاد
انسان را به چالش فرا میخواند:
الف-
قرآن کریم حداقل در 14 مورد با لفظ «اولم یسیروا... افلم یسیروا
فیالارض...» و «سیروا فیالارض فانظروا... انسانها را» به گردش و
جهانگردی فرامیخواند.به
نظر می رسد خداوند در این فراخوانی قید و بندی مبنی بر چگونگی «محل سیر» و
مقصد جهانگردی مشخص نفرموده است و مسئله سیر در زمین علیالاطلاق مورد
تأکید قرار گرفته است.
ب- امروزه صنعت جهانگردی و توریسم از بالاترین منابع درآمدی کشورهای توریستی است.
همین
کشور مورد اشاره سالانه حدود نیمی از درآمد نفت ما را از محل توریسم کسب
میکند؛ در حالی که جاذبههای توریستی آن بیش از کشور ما نیست. کشور ما یکی
از ده کشور توریستی جهان است و بالقوه میتوانیم بیش از نیمی از درآمد نفت
را از محل جهانگردی به دست آوریم (حدود سالی بیش از 20 میلیارد دلار) ما
نیز چون نویسنده محترم متأسفیم که چرا متولیان فرهنگی و گردشگری ما در این
زمینه سرمایهگذاری و تبلیغ لازم را معمول نمیفرمایند.
ج-
متولی این بیلبوردهای تبلیغاتی کیست؟ و چه نهادی مسئولیت نظارت بر این
پیامها را برعهده دارد؟ و گزارش فعالیت های آنان کی و کجا به مردم عرضه
میشود؟ به هر صورت، مردم حق دارند بپرسند عوارض و مالیاتهایی که
میپردازند، چگونه و در چه راههایی هزینه میگردد. بنابه بررسی این
نگارنده، سازمان زیباسازی شهرداری تهران عهده دار این مسئولیت است.
شهروندان قدرشناس تهرانی ذیحق هستند که بدانند عوارض پرداختی آنان به
شهرداری در کجا و چگونه هزینه میشود. بنابراین شایسته است سازمان
زیباسازی گزارشی مفصل از فعالیتهای فرهنگی در حوزه مسئولیت خود را در
مطبوعات کشور منتشر کند، تا شهروندان عزیز با رغبت بیشتر وظایف همکاری و
مشارکت خود را با خدمتگزاران خود در شهرداری پذیرا گردند.
منابع:
1 - کیهان: 16/10/85
2
- روزنامه جمهوریت چاپ آنکارا نوشت: ترکیه با رشد 21 درصد، صنعت جهانگردی
خود رده هشتم جهان را کسب کرده است. ارزش افزوده بخش جهانگردی ترکیه نقطه
عطفی برای اقتصاد این کشور است.
ترکیه
سال به سال، شمار توریستهای خارجی خود را افزایش داده و عنوان کشور
سریعالرشد مدیترانه را ازآن خود ساخته است. ترکیه در سال 2010 شمار
توریستهای خود را به 30 میلیون نفر و درآمد آن را به 30 میلیارد دلار
افزایش داد .
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar