وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

مملکت هردمبیلی!! قصّه های شهر هرت.قصّۀ 160

جمعه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۳۱ ق.ظ

مملکت هردمبیلی!!

قصّه های شهر هرت.قصّۀ 160

 شفیعی مطهر

آقای دکتر هذیانی وزیر بهداری شهر هرت وقتی وارد دفتر کارش شد ، هفت شکوائیه علیه هفت دکتر را روی میز دید. رئیس دفتر گفت: 

قربان در طول هفتۀ گذشته این هفت شکوائیه از سوی هفت بیمار وصول شده است. 

دکتر هذیانی پرسید:نام دکترهای متشاکی چیست؟

رئیس دفتر پاسخ داد:به ترتیب تاریخ دکتر خسرو بزرگزاده بی رنگ،دکتر سرو بزرگزاده بی رنگ،دکتر خسرو بزرگزاده بی رگ،دکتر سرو بزرگزاده بی رگ،دکتر سرو بززاده بی رنگ،دکتر خسرو بززاده بی رنگ و دکتر خسرو بزرگزاده بی رگ. مطبِّ هر هفت نفر دکتر در ساختمان روبه رو است.

وزیر گفت: هر هفت نفر دکتر را امروز به دفتر کار من بفرست.

ساعت ده صبح مدیر دفتر به همراه تنها یک نفر وارد دفتر وزیر شد و گفت:

آقای وزیر، در ساختمان روبه رو فقط همین یک مطب پزشگ و یک مطب هست . 

وزیر از او پرسید: اسم شما چیست؟

او پاسخ داد: دکتر خسرو بزرگ زاده بی رنگ!

وزیر پرسید: پس این اسامی مشابه نام شما چه کسانی هستند؟

دکتر بزرگ زاده پاسخ داد: همۀ این اسامی نام های مخدوش شدۀ بنده است. هر کدام از بیماران ناراضی من به گونه ای تابلوی مطبِّ مرا دستکاری کرده اند.

وزیر پروندۀ شُکات را باز کرد و با مرور متن شکایات آنان به اصل قضیه پی برد. در اینجا نقشه ای به ذهنش رسید. گفت:

آقای دکتر! شما از خبر وام خرید مطب برای پزشکان را شنیدید؟

دکتر پاسخ داد: بله، شنیده ام.

وزیر گفت: تقاضای دریافت وام هم داده اید؟

پاسخ داد: نه!

وزیر پرسید: چرا؟

بزرگ زاده گفت: آقای وزیر! از شما چه پنهان مدرک دکترای من قُلّابی است! می ترسم در مراحل بررسی صلاحیّت من ،قضیه لو برود و کسب و کارم را از دست بدهم. 

وزیر گفت: بله، اگر نمی گفتید هم خودم از بررسی شکایات فهمیدم شما دکتر نیستید! من الان مدرک دکترای شما را لغو می کنم و باید فوراً مطبّ خود را تعطیل کنید!

بزرگزاده گفت: آقای وزیر،ببخشید! دربارۀ مدرک دکترای شما هم همین شایعات مطرح است! خیال نکنید کسی نمی داند که مدرک دکترای شما و خیلی از مسئولان قُلّّابی است!

در اینجا رنگ وزیر کمی پرید و زبانش به لُکنت افتاد و پس از دقایقی پرسید:

چه کسی گفته مدرک من قُلّابی است؟چه کسی این را به شما گفته؟

بزرگ زاده پاسخ داد: همان کسی که بقیّۀ اختلاس ها و رانت های شما و آقازاده های شما را مستنداً به من گفته است!

وزیر وقتی دید بزرگ زاده خیلی از خبرهای پنهان را می داند،کوتاه آمد و گفت:

بسیار خوب! حالا که هر دو متّهم هستیم بیا با هم معامله ای بکنیم! شما الان هفت تقاضای وام پزشکی به نام این هفت نفر دکتر با امضاهای گوناگون بنویس و من خودم پیگیری می کنم و می گیرم و اقساط آن ها را هم می پردازم.

بزرگ زاده پرسید: پس چه چیز گیر من می آید؟

وزیر گفت: شما خودتان می گویید مدرکتان قُلّابی است!پس نمی توانید از این وام استفاده کنید!

بزرگ زاده پاسخ داد: خب! شما هم مدرکتان قُلّابی است!

وزیر فکری کرد و گفت: بسیار خوب! من قلّابی بودن مدرک تو را نادیده می گیرم و مدرکت را تایید می کنم.

آن روز توافق به عمل آمد و پس از چند روز هفت میلیارد تومان به حساب های وزیر واریز شد.

مدتی گذشت. کم کم سروصدای پزشکان متقاضی وام درآمد. معلوم شد بانک وام دهنده فقط ده میلیارد تومان برای ده پزشک برگزیده داشته،که هفت مورد آن را وزیر گرفته و ده ها متقاضی وام سرشان بی کلاه مانده!

مدتی گذشت تا روز جهانی بزرگداشت پزشک فرارسید. در آن روز قرار بود بنا بر آیین جهانی این روز بیست نفر از پرشکان نمونه شهر هرت از دست مبارک ملوکانه هدایایی دریافت کنند. هردمبیل، صدراعظم را احضار و دستور برگزاری این روز جهانی ابلاغ کرد.

صدراعظم گفت:اعلی حضرتا! قربانت شوم! این فرمان ملوکانه قابل اجرا نیست.زیرا کلِّ این وام صندوق جهانی بیست میلیارد بوده. ده میلیارد اول را که شاهزاده هردمبیلک برداشتند.

هردمبیل: خب! ده میلیارد بعدی؟

صدراعظم پاسخ داد: هفت میلیارد را هم دکتر هذیانی وزیر بهداری گرفته!

شاه با پرخاش و تندی پرسید: خب! سه میلیارد مانده چه شد؟

صدراعظم با شرمندگی به عرض رسانید: آن سه میلیارد ناقابل را هم بنده زاده ها لازم داشتند.  حدّاقل این مقدار ته مانده که سهم این غلام خانه زاد می شود!!

شاه پوزخندی زد و گفت: این مخالفان ما گاهی حرف هایی می زنند! این ها چه می گویند؟

پاسخ داد: قربان! می گویند همه سر و ته یک کرباس هستید!!!مملکت هردمبیلی،یعنی شهر هرت!!

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی