وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۴۷ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(413) 


« پاسدار عزّت » و « معمار ذلّت »

Картинки по запросу

 

من کسانی را دیدم که از « قُلّه بلند دماوند» 

و « چکاد شکوهمند سهند» افتادند، 

اما از جای « برخاستند »، زیرا زندگی را « می خواستند»؛

 اما کسانی را دیدم که نه « از خشم کژدُم » 

که چون « از چشم مردُم » افتادند، 

هرگز نتوانستند از این جای « زشت شوم برخیزند » 

و با « سرنوشت محتوم بستیزند».

هر انسان خود « پاسدار عزّت » و « معمار ذلّت » خویش است! 

 

#شفیعی_مطهر

 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۰۷:۳۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

ارمغان عاشورا 

 

(#شفیعی_مطهر)

عاشورایی دیگر گذشت و ما را  گامی به سوی سفر به دیار حبیب نزدیک تر کرد . 

من خیلی وقت است  بر این باورم که فلفسه برگزاری آیین های دینی و ملی چون سالروز میلاد یا شهادت یا وفات پیشوایان و بزرگان این است که ما از این رهگذر، توشه ای و از خرمن  آموزه های آنان، خوشه ای برگیریم . بنابراین من امروز یکی از رهنمودهای امام آزادگان حضرت حسین بن علی (ع) را می خواهم به عنوان ارمغان عاشورای حسینی با شما به گفتگو بنشینم .

   ایشان سخنی بدین مضمون دارند :

« عقل و خرد جز با پیروی از حق به کمال نمی رسد

 آیا ما تا کنون درباره تحقق امر فوق اندیشیده ایم ؟ اگر نه هم اکنون کمی بیندیشیم و ببینیم آیا ما در طرح هر مسئله  واقعا به دنبال حقیقت مطلب هستیم ، یا منافع خود ؟ 

اگر ما در بازبینی یک مسئله فقط به دنبال منافع خود باشیم ، دیگر کشف حقیقت از دایره درک ما حذف می شود و این خود ضد کمال بخشی عقل و خرد است .

بدیهی است تنها وجه ممیزه ما نسبت به سایر موجودات « عقل و خرد » ماست و اگر این موهبت عظمی را از ما بگیرند ، دیگر امتیازی بر حیوانات نداریم . 

از سوی دیگر رشد و تکامل این ودیعه الهی - عقل - هم تنها با پیروی از حق تحقّق می یابد ، پس طالبان کمال و رهپویان وصال راهی جز پیروی عارفانه و عاشقانه از حق و حقیقت ندارند . در پویش این راه خدا قول داده  که خود دست ما  گیرد و  به وصال پذیرد :

    « والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین » ( قرآن ، عنکبوت ، ۶۹)

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(412)  

 

 از « ساحل شرف » تا « جزیره هدف »!

 

 من « مدیران سازمان » و « رهبران جهان » را آن گاه موفّق دیدم 

که پیش از فشردن دست کارکنان و شهروندان ، 

« دل ها را تسخیر » و « مشکل ها را تدبیر » کنند! 

رهبر وقتی می تواند « مُثمر ثَمَر » و « مَنشا اَثَر » باشد

که در جان ها « محبوب » و پایه های قدرتش بر « قلوب » استوار گردد.

رهبر نسبت به مردم چونان « زورقی رها » بر روی« آب دریا »است

آب دریا  می تواند « زورق روان »را بر فراز « دست های مهربان  »خود 

از « ساحل شرف » تا « جزیره هدف » برساند؛

 نیز « دریای مردمی »می تواند با یورش به داخل « زورق رهبری » 

آن را با « سرنشینان سرگردان » به ژرفای « دریای عصیان » بفرستد.

پیامبر اکرم (ص) :

صِنفانِ اِذا صلحا صلحت الاُمّه وَ اذا فَسَدا فَسَدت الاُمّه .

قیل : مَن هُم؟ یا رَسول الله! قالَ: اَلعُلَماء وَ الرُّوَساء

 دو صنف هستند که هرگاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود و هرگاه فاسد شوند، امت فاسد خواهد شد. 

سوال شد: این ها چه کسانی هستند؟ 

فرمودند: « عالمان اُمّت » و « امیران ملّت ».

(شیخ صدوق، ص۳۶) 

 

#شفیعی_مطهر

 

 گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۷:۲۱
سید علیرضا شفیعی مطهر


  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(411) 

 

« خدایگان غدّار » و « فرمانروای قدرتمدار »

Картинки по запросу

 

من ماری را دیدم با « پنج سر » و « هزار خطر »؛ 

اما این « سرهای نیشدار » و « خطرهای بی شمار » 

در برابر خطر « خودکامگی انسان » و این « طغیان بی کران  »، 

« بلایی حقیر » است و « دردی چاره پذیر ».

« خدایگان غدّار » و « فرمانروای قدرتمدار » 

چون خود را « مُجاز به غارت » و « بی نیاز از نظارت » مردم ببیند،

از گرگ « سفّاک تر »است و از مار « خطرناک تر »! 

 

#شفیعی_مطهر

----------------------

خدایگان: خداوند،پادشاه بزرگ

غدّار: بی وفا، خائن، حیله گر ،فریبکار

مُجاز: اجازه داده شده، جایز، روا

سفّاک:خون ریز

 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

بخشی از  

 

سخنرانی تاریخی امام حسین(ع)در صحرای منا

 

 آزادمرد کربلا و پیامبر مکتب عاشورا در صحرای منی گویی از ورای قرن ها تاریخ، وضعیت امروز ما را می نگرد و خطاب به عالمان دین و متولیان آیین فریاد برمی آورد که :

«...باری این چه وضعیت و چه مصیبتی است که اصحاب درفش و دینار، این زورگویان خودسر بدمنش و چیره دستان بدکنش - به رغم این که مبدا و معادی نمی شناسند و باور ندارند - فرمانروایی یافته 

و نهاد شریعت را به ازدواج نهاد قدرت درآورده 

و رسانه های تبلیغی را در اختیار گرفته و به استخدام خویش درآورده 

و در هر شهر و کوی و برزنی ،سخنوری بر منبر دارند 

و همه زمان و زمین را به اشغال درآورده و پوشش داده اند 

و مردمان را - بی هیچ گونه امکان دفاعی - به اسارت گرفته و به بردگی و بندگی کشیده اند ! 

ارزش ها را دچار ریزش و نیروها را دچار میرش کرده اند؟! »

 « خدایا ! تو گواهی و می دانی که دغدغه من نه رقابت در قدرت و نه سبقت در کسب ثروت و شهرت است؛ 

بلکه بر آنم تا بر بام جامعه پرچم های دین به اهتزاز درآید 

و در جام جامعه نشانه های اصلاح آشکار شود، 

مگر تا بندگان خدا آسوده گردند

و تعهدات الهی سامان پذیرفته و انجام گیرد و بر زمین نماند.»

 « هان ! ای گروه عالمان ! به یاری ما برخیزید و به ما حق دهید؛ 

چه ، آن که ستمکاران با همه توش و توان بر شما چیره گشته و سخت در خاموشی نور پیامبر می کوشند.»

                                      (برگرفته از تحف العقول،240/1384)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۰:۲۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(410)  

 

 « رهبر راستین » یا « تاجوَر فَرنشین »؟ 

 Картинки по запросу

من مدیری را برای « رهبری، شایسته » و برای « راهبردی، بایسته » دیدم 

که راه را « بنماید » و خود پیشاپیش رهروان راه را « بپیماید ». 

نه این که خود در « کُنجِ عافیت نشیند » و « لُنجِ سلامت برچیند»؛

ولی رهروان را به « کار با بدبختی ها » و « پیکار با سختی ها » برانگیزد!  

آن که خود به « تجمُّل » می گراید و خلق را به « تحمُّل » فرامی خواند،

نه « رهبری راستین »، که « تاجوَری فَرنشین » است! 

 کسی « شایسته رهبری » و « بایسته مهتری » است 

که کهتران را « فراتر نشاند » و خود را « فروتر خواند ».

امام علی(ع) : اَلسَّیدُ مَن تَحَمَّلَ المَوونه وَ جاءَ بِالمَعونَه.

 آقا و سرور جامعه کسی است که زحمت دیگران را بر دوش می کشد و به دیگران یاری می رساند. 

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------

لُنج : دو طرف دهان از بیرون،لب،گرداگرد دهان

 فَرنشین: رئیس،بالانشین

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۰۶:۵۷
سید علیرضا شفیعی مطهر

 کدام بر که بگرییم؟

ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/4

خالی شدن شعارها از شعور 

#شفیعی_مطهر

 

یکی از ویژگی های جوامع توسعه نیافته تکیه بر "تحریک احساسات " به جای "برانگیختن عقلانیت" یا  "قشری نگری" به جای "ژرف نگری" و خالی شدن شعارها از شعور ، فهم ، اندیشه ، تفکّر و تدبّر است . 

پیام محوری حماسه کربلا و انقلاب عاشورا دفاع از عزّت ، شرافت ، حُرّیّت و کرامت انسان بود . اما قشری نگری و تکیه بر عواطف و احساسات از حماسه افتخارآمیز عاشورا  فاجعه ای تاسُّف انگیز آفرید که گویی عمده دعوا سر آب و تشنگی بوده است !!

استاد مطهری این چالش تاسف آور تاریخی را "تبدیل حرکت به بنیاد " می نامد . ایشان می گوید :

"...گاهی یک جریان موج خیز و حرکت زای اجتماعی روح خود را از دست می دهد و از آن جز یک سلسله آداب و تشریفات بی اثر باقی نمی ماند . 

امیرالمومنین (ع) فرمود :

 اسلام به دست اموی ها مانند ظرفی که وارونه شود و محتوایش بیرون بریزد و جز خود ظرف باقی نماند، وارونه می شود و از محتوای خود خالی می شود :

"یکفا الاسلام کما یکفا الاناء " 

و ما با شما همراهی کرده نام این پدیده اجتماعی را "تبدیل حرکت به بنیاد " می نهیم .

با ذکر یک مثال توضیح می دهم :

عزاداری سُنّتی امروز امام حسین علیه السلام تبدیل حرکت به بنیاد است . این عزاداری که به حق درباره اش گفته شده :

 "من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه " که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریه کن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده ، در اصل  فلسفه اش تهییج احساسات علیه یزید ها و ابن زیادها و به سود حسین ها و حسینی ها بوده است . در شرایطی که  حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش موجود معین دیگری است ، یک قطره اشک برایش ریختن واقعا نوعی سربازی است . درشرایط خشن یزیدی  در حزب حسینی ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است . اینجا است که عزاداری حسین بن علی (ع) یک حرکت است ، یک موج است،  یک مبارزه اجتماعی است . اما تدریجا روح و فلسفه این دستور فراموش می شود و محتوای این ظرف بیرون می ریزد و مسئله شکل یک عادت به خود می گیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند،  بدون این که نمایانگر یک جهت گیری خاص اجتماعی باشد و بدون آن که از نظر اجتماعی عمل معنی داری به شمار رود ، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود )، مراسمی مجرد از وظایف اجتماعی و بی رابطه با حسین های زمان و بی رابطه با یزید ها و عبیدالله های زمان بپا دارند . اینجاست که حرکت تبدیل به بنیاد، یعنی عادت شده و محتوای ظرف بیرون ریخته و ظزف خالی باقی مانده است . 

در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم سر از گور به در آورد، حاضر است که شرکت کند ، بلکه بزرگ ترین مراسم را بپا دارد . در چنین مراسم است که نه تنها "تباکی " اثر ندارد ، اگر یک من اشک هم نثار کنیم، به جایی بر نمی خورد !!!   

 (نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر-صص ۸۰-۷۹ )

امام حسین (ع) در منزلگاه "بیضه"در برابر لشکریان خود و سپاه "حر"  یک سخنرانی تاریخی ایراد کردند. ایشان فرمودند :

"...ایهاالناس ان رسول الله (ص) قال :من رای سلطانا جائرا...

ای مردم !رسول خدا (ص) فرمود :

هرکس حاکم بیدادگری را ببیند که حرمت های خدا را حلال می شمارد و عهد و پیمان پروردگار را می شکند و از سنت رسول خدا منحرف می گردد و در میان بندگان خدا به گناه و ستم عمل می کند ، پس با عمل و گفتار خود او را باز ندارد و روش ناپسند و سرزنش آمیز او را تغییر ندهد، بر خدا لازم است که این شخص ساکت را با آن حاکم ظالم به یک جا(جهنم) ببرد .

 (وَاتّقوا فتنه لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّه واعلموا انّ الله شدید العقاب ). 

 (سوره انفال.آیه ۲۵ ).

بدانید که این بیداد گران راه شیطان را در پیش گرفته اند و فرمان او را می برند و از اطاعت خدای روی گردانیده ،دست به تبه کاری گشوده اند ، حدود الهی را تعطیل کرده و مال خدا را به خود و یاران خود اختصاص داده اند. حرام خدا را حلال و حلال او را حرام کرده اند و اکنون بیش از همه کس من وظیفه دارم (چون آگاه تر هستم) که این بدعت ها را تغییر دهم و دست ستمکاران را کوتاه نمایم . 

نوشته ها و فرستادگان شما رسید که از بیعت و پایداری شما در راه حق حکایت می کرد . اکنون اگر بیعت خود را به پایان برید و از آنچه نوشته اید که دست از یاری من برندارید، برنگردید،  به خوشبختی و سعادت خواهید رسید .

من حسین فرزند علی و فاطمه دختر رسول خدا هستم . خود با شما در راه جانبازی همراهم و زنان و فرزندانم نیز با زنان و فرزندان شمایند و شما را شایسته است که از من پیروی کنید . و اگر کوتاهی کرده و پیمان خود را برهم زدید و بیعت مرا از گردن های خود فرونهادید، به جانم قسم که از شما مردم بعید نیست ، چه این که همین کار را با پدرم علی و برادرم حسن و پسرعمویم مسلم بن عقیل کردید و فریب خورده آن کسی است که به وعده های شما مغرور گردد. ولی بدانید که بهره سعادت خود را از دست دادید و نصیب خوشبختی خود را ضایع نمودید و آن کسی که پیمان را بشکند، به زیان خود اقدام کرده و به زودی خدا مرا از شما بی نیاز خواهد ساخت  والسلام..."

   عزیزان من ! ارادتمندان خاندان عزت و کرامت و اهل بیت عصمت و طهارت ! 

  اکنون ما در این روزهای سراسر عشق و عرفان و مجالس پر از روح و ریحان گردهم می آییم تا در رفتار و کردار - نه تنها گفتار و شعار - گامی به سوی حسین (ع) - این سرچشمه عزت و آزادگی - برداریم.  از درگاه خداوند منّان برای همه شما فرازمندان ، عمر با عزّت و موفّقیت روزافزون مسئلت دارم. 

   مقالم با با ابیاتی از نصرالله مردانی حسن ختام می بخشم و شما را به خدا می سپارم.

آب،شرمنده ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او این همه بی باک گذشت


بود لب تشنه لب های تو صد رود فــــرات
رود بی تاب،کنار تو عطشناک گذشت


بر تو بستند اگر آب،سواران سراب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت

 گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(ویژه عاشورا)

 

عاشورا؛«مکتب بالیدن» ،نه «شب نالیدن»!  

 

Картинки по запросу

 

من عاشورا را « مکتبی برای بالیدن » دیدم ،نه « شبی برای نالیدن »،

کربلا را « آموزه ای برای مکتب » دیدم ، نه « موزه ای برای مذهب »؛

ذکر آن حماسه را « نگاهی برای نگریستن » دیدم، نه « آهی برای گریستن »؛

و آیین های سوگواری را « نماد انگیزش شعور » دیدم،نه « نمود جوشش شور ».

من در کربلا « سوز عطشی » و « افروز آتشی » را دیدم 

که همه « زمین های کویر را سیراب » ، و همه « زمان های فقیر را غرقاب » کرد.

من در شامگاه « عاشورای گلگون »،« خروش سرخ خون » را دیدم 

که از « حنجره سرخ سحاب » و « پنجره سپید مهتاب »گذشت 

و پشت « شب سیاه » و « اهریمن دُژآگاه » را درهم شکست 

و حقیقت سبز پیروزی « خون بر شمشیر »،« حلقوم بر تیر »، 

  « حنجر بر خنجر » و « باور بر تاجور »را جاودانه کرد.

من در کرانه خونین فرات، تابش سیمین مهتاب را دیدم 

که خواب طلایی ماهیان را نقره باران می کرد 

و می کوشید تا جگر سوخته فرات را در اندوه جگرسوختگان عطشناک التیام بخشد.

من سیمای سرخ و فریاد سبز شهیدان نینوا را دیدم و شنیدم 

که آیه « اِنّی اَعلَمُ مالا تَعلَمون » را برای « عرشیان تفسیر می کرد»

و جانبازی جوانمردان کربلا ، حقیقت « فَتَبارَکَ الله اَحسَنُ الخالِقین » را برای « فرشیان تعبیر می نمود».

من در شامگاه عاشورا ،نمایشگاه عظیم کربلا را دیدم که همه عظمت عشق،عزّت،دلدادگی،حُرّیت ، حمیّت و آزادگی را بر صفحه صفحه صحیفه هستی ترسیم می کرد 

و عطر عصاره این خون جوشان را سرمایه سرخی هر فلق و زیبایی هر شفق قرار می داد. 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۷:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

کدام بر که بگرییم؟

ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/3

 

#شفیعی_مطهر 

 

اما ، عزیزان من ! 

آیا امام حسین (ع) در قبال همه عزّت مداری های خود و در برابر همه مصائب مسلمین از ما گریه و سوگواری می طلبد یا عقلانت و خردمداری؟! 

ایشان از شیعه راستین خود ذهنی نقّاد و طبعی وقّاد می خواهد. 

« من دلائل العالم انتقاده لحدیثه »  

  (تحف العقول ، ص ۲۴۸)

سخنی که از قید قلم رسته و بر صدراین مقال نشسته ، گهری ناب و جرعه ای از آفتاب است که از اندیشه و بیان امام حسین (ع) تراویده و بر صفحه ای از صحیفه هستی أرمیده است . 

امام آزادگان ، تفکّر و نقّادی سخن را تا بدان پایه ارج می نهند که آن را از نشانه ها و دلایل دانایی انسان می دانند . 

عقل را باید به کمال رساند و آن را بر صدر استدلال نشاند . 

ایشان بر این باورند که :

 « عقل جز با پیروی از حق به کمال نمی رسد .» 

   اکنون ما امّتی هستیم که پیروی از ائمّه اطهار (َع) را افتخار خود می دانیم و ارادت و محبّت خود نسبت به ایشان را انگیزه همه کارهای خود می شماریم . 

آیین ها و مراسمی که ما هر ساله به انگیزه عزاداری و سوگواری حضرت سیّدالشّهدا(ع) برگزار می کنیم ،  آیا نباید ما را گامی به سوی شناخت راه و روش ایشان نزدیک کند ؟ 

ما در این آیین ها چقدر شعر و شعار و نوحه و مصیبت مبنی بر تشنگی این بزرگواران نقل می کنیم ؟! اما کمتر از بیانات و سخنان خود ایشان می گوییم . 

سخنرانی حضرت امام حسین(ع) در «منی» از بی نظیرترین و زیباترین و شیواترین بیانات تاریخ است . طراوت و تازگی در فرازهای شگفت انگیز سخنان ایشان جلوه گر است . اما چون نوحه های بی پایه مدّاحان گریه آور و سوزناک است ، بیشتر وقت مجالس عزاداری در اختیار آنان است. 

ادامه دارد...

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۰۹:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(409)  

 

 « صاف گفتن » و « شفّاف شکفتن »! 

 

Картинки по запросу

 

من سرهایی را دیدم « گران » و چشم هایی « نگران »؛ 

  « گران از خواب غفلت » و « نگران از تعارض تصاویر هویت » !

هویت دیروز در قاب فردا نه « فعّالیّتی در عمل » دارد و نه « جذّابیّتی در اَمَل ».

نه « القاب » در « قاب  » می گنجد و نه  « قاب » در « نقاب »!

در « روزگار زلالی » و رواج « بهار دیجیتالی »

تنها باید از « آب و آیینه » سخن گفت ،نه از « کین و کینه »!

باید « صاف گفت » و « شفّاف شکفت »! 

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------

صاف :صافی،پاکیزه و خالص و بی دُرد،بی غش،بی آلایش

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۰۵:۴۱
سید علیرضا شفیعی مطهر