وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۲۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد ویژه روز جهانی زن)

«گهوارۀ نمادین» و «سیّارۀ زمین»

زن با دستی «گهوارۀ نمادین» را تکان می دهد 

و با دست دیگر «سیّارۀ زمین» را.  

در جامعه ای که «زن کرامت» ندارد،«اهرمن زعامت» دارد.

«مردان مردافکن» از «دامان زن» به معراج می روند.

زن برای «کوه،شکوه» است و برای «ستوه،نستوه».

مردان «نامی»،زن را «گرامی» می دارند

و این افراد «پست» اند که زن را «فرودست» می پندارند! 

اگر «فردایی بهتر» برای «دنیایی برتر» می خواهیم،

بیاییم امروز زنان را «قدر بدانیم» و بر «صدر نشانیم»! 

(هشتم مارس،روز جهانی زن بر همۀ زنان فرزانه و آزاده مبارک باد!)

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ستوه (استوه): درمانده،ملول و افسرده

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۰۳:۳۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1577)

«از پگاهی نو بنگریم»و«با نگاهی نو بنگاریم»!

انسانِ «سبزکیش» و «مُثبت اندیش»،

همیشه برای هر «کامه»،«برنامه» دارد. 

ولی انسان منفی برای انجام ندادن هر«کاری بنیادین» و «ابتکاری خیرآفرین»

«بهانه می تراشد» و سیمای مُنتقد را با «تازیانه می خراشد». 

آدم منفی تا «چَشم می گُشاید»،بر «خَشم می افزاید»،

دنیا را چون «زهر هلاهل می بیند» و تا می تواند «مشکل می آفریند» !

اگر «سبزکیشیم»،بیاییم «مُثبت بیندیشیم»،

«باب آفرینش را از پگاهی نو بنگریم» 

و «کتاب بینش را با نگاهی نو بنگاریم»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

کامه: مراد،آرزو

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.164

انتقام!

گفت: ما باید انتقام بگیریم!

گفتم: انتقام چی؟ از کی؟

گفت: چه میدونم! فقط میدونم که باید انتقام بگیریم!

گفتم: حالا از فاز احساسات بیا بیرون .درست حرف بزن.بفهمم چی میگی!

گفت: به قول آقای دکتر زیباکلام عذر و بهانه‌های سیاسی - امنیتی به کنار، واقعاً به چه‌دلیل می‌خواهند جمعیت امام علی(ع) را منحل کنند؟ دقیقاً کدام بخش از اقدامات و فعّالیّت‌های این جمعیّت، ظرف دو دهۀ گذشته، ناصواب، نادرست، ناموجّه یا خلاف قانون بوده؟

گفتم: حالا تو می خواهی از این موسسّۀ خیریّه انتقام بگیری؟

گفت: نه! از مردمی که به هلال‌احمر، کمیتۀ امداد، بهزیستی، بسیج، یا سایر نهادهای حکومتی، اطمینان و کمک نمی‌کنند،ولی به این موسسّۀ خیریّه کمک می کنند! 

در مدرسه ای که شازده هردمبیلک درس می خوند،روزی مسابقۀ دو داشتند.هردمبیلک هر چه زور زد نتونست از همشاگردیش پیشی بگیره. اعلی حضرت هردمبیل که در صدر جایگاه ناظر مسابقه بود،به وزیر ورزش نهیب زد که: 

تو چه غلطی می کنی؟ شازده عقب افتاده!اگه اول نشه،پدرتو درمیارم!

پس از لحظاتی وزیر ورزش رفت و برگشت و با عرض تعظیم خبر اول شدن شازده را به عرض ملوکانه رسوند. شاه پرسید:

خب!بالاخره شازده چطور تونست اول بشه؟

وزیر گفت: قربان! با شکستن پای نفر اول!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۰۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

مدل صدراعظمی!!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ123

 #شفیعی_مطهر

روزی دانش آموزی در کلاس جامعه شناسی از معلمش پرسید: 

چرا در کشورهای عقب افتاده مثل شهر هرت، مسئولان به خاطر اشتباهات و سوء مدیریت از مردم عذرخواهی نمی کنند و استعفا نمی دهند؟
معلم در جواب گفت: بچه ها !گر مقام مسئولی در حضور مردم دستش را در بینی اش کند، آیا باز می تواند در این شهر به کارش ادامه دهد؟!
همۀ بچه ها گفتند: پاسخ روشن است نه تنها از این شهر بلکه از کشور هم باید برود.
بعد گفت: حالا اگر مسئولی در آسایشگاه معلولان نابینا این کار زشت را انجام دهد،یا  در برابر معلولان ناشنوا صدای سگ درآورد،چه می شود؟
دانش آموزان گفتند: آقا! در این صورت آب از آب تکان نمی خورد.
معلم گفت: حالا فهمیدید در کشور های عقب افتاده ای چون شهر هرت چرا هیچ مقامی استعفا نمی کند؟
چون در این کشور ها عدّه ای لال اند! عدّه ای هم ناشنوایند و عدّه ای هم نابینا! بدتر از این همه فاجعه، اگر این عمل این مسئول افشا شود،جمعی هم  هستند که با دهان گشاد تریبون های بلند آواز چون : رادیو, تلویزیون, روزنامه ها و .... شبانه روز داد می زنند که  اصلاً این کار در این زمان و مکان ضروری و لازم بوده است
و پول می گیرند تا دربارۀ فضیلت این گونه کارها سخنرانی کنند!
پس تعجب نکنید که  در شهر هرت این کارهای بی ادبانه نه تنها عیب نباشد بلکه فضیلت هم محسوب شود! کما این که همه مسئولان نظام ما از این جهت صاحب فضیلت اند.

------------------------------------

سال ها از فرمانروایی مُستبدّانۀ اعلی حضرت هردمبیل در شهر هرت می گذشت. از گوشه و کنار شهر گاه توسّط ماموران سازمان امنیت،گزارش ها و زمزمه هایی از شورش ها،ناآرامی و اعتراضات مردمی به دربار می رسید و خواب اعلی حضرت را آشفته می کرد.

روزی صدراعظم را فراخواند و از او چاره جویی کرد. صدراعظم به عرض رساند:

ما همۀ ترفندهای سلطه گرانۀ خود را به کار برده ایم. حالا زمانی است که باید از مستشار فرنگی کمک بگیریم تا راه های تحکیم سلطه بر مردم را با کمک دانش جامعه شناسی و روانشناسی به ما یاد بدهد.

بنابراین آقای شارل شرلی را دعوت کردند و مشکل را با او در میان گذاشتند. شرلی گفت: 

من با اجازۀ اعلی حضرت کارم را از فردا از همین جا آغاز می کنم. 

شرلی رفت و روز بعد وقتی شرلی به حضور اعلی حضرت شرفیاب شد،همه شگفت زده شدند. زیرا همه شرلی را در حالی دیدند که یک سر الاغ روی تنش بود!

وقتی شاه  علّت این کار غیرمترقّبه را از او پرسید،او به جای پاسخ دادن،شروع به «عرعر» کرد! شاه و درباریان بیشتر متعجّب شدند! تعجّب آنان وقتی بیشتر شد که در برابر همه شروع کرد به لگدزدن و جفتک انداختن!

شرلی وقتی یک چشمه از این سناریو را نمایش داد و تعجّب همه را برانگیخت،آن گاه نقاب الاغ را از سر برداشت و به طور عادی سر جایش نشست.

شاه علّت این نمایش شگفت انگیز را از او پرسید. شرلی پاسخ داد:

اعلی حضرتا! من امروز این نمایش را بازی کردم تا به همه نشان دهم راه تحکیم سلطه بر مردم جهان سوم از جمله شهر هرت،این است که غیرعرفی ترین و زشت ترین کارها را که به تحکیم سلطنت ابدمدّت اعلی حضرت می انجامد،به کرّات انجام دهیم و بر اثر تکرار، این گونه کارها را لازم و ضروری اعلام کنیم و نیروی تفکّر و تعقّل را از مردم بگیریم،تا مردم عادت کنند که فقط تقلید کنند،نه تعقُّل!

این ترفند سیاسی-فرهنگی مورد قبول قرار گرفت و همۀ رسانه ها موظّف شدند، آن را در اذهان مردم جابیندازند. 

چند صباحی گذشت. روزی به مناسبت زادروز اعلی حضرت هردمبیل همۀ مردم را به گردهمایی در میدان بزرگ شهر هرت فراخواندند. ناگهان صدراعظم بر بالای سن ظاهر شد در حالی که بر اثر حواس پرتی دکمۀ لباس خود را جابه جا بسته بود.کم کم بین مردم پچ پچ درگرفت و همه درگوشی دربارۀ این کار صدراعظم گفتگو می کردند. یک نفر با صدایی نسبتاً بلند گفت:  

این کار صدراعظم نه تنها اشتباهی نیست،بلکه از امروز به فرمان سلطان باید دکمه ها را این طوری بست!! بنابراین مردم اسم این مدل دکمه بستن را گذاشتند «مدل صدراعظمی»  و همه شروع کردند به بازکردن و بستن دکمه ها طبق مدل صدراعظمی!   

 بسیاری از مردم مقلّد گمان کردند،این رویّه هم عُرفی و ضروری است و اگر کسی از آن سرپیچی کند،مجازات می شود!! 

فردای آن روز هر کس را در خیابان می دیدند که دکمه اش را معمولی بسته،دلسوزانه به او نصیحت می کردند با فرمان حاکم مخالفت نکند و دکمه اش را صدراعظمی ببندد!!

خلق را تقلیدشان بر باد داد

ای دوصد نفرین براین تقلید باد!

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۴۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1576)

«قاموس واقعیّت» و «اقیانوس حقیقت»

آنان که در «سپهر میانروز» وجود «مهر جهان افروز» را انکار می کنند،

با حق و حقیقت با «همۀ پیدایی» و در«همهمۀ روشنایی» می ستیزند. 

نباید «حقیقت را نهُفت» و از بیان «واقعیّت برآشفت»،

اگر چه برای ما «دلریش» و بر «ضدِّّ خویش» باشد.

باطل ،«کفِ روی آب» است و «علفِ سراب»،

ولی حقیقت «اصالتِ آب» است و «دلالتِ آفتاب»!

برای «گسستن از آفاتِ زوال» و «پیوستن به ذاتِ لایزال»،

بیاییم به «قاموسِ واقعیّت» و «اقیانوسِ حقیقت» بپیوندیم!

#شفیعی_مطهر

-----------------------------

 همهمه : صداهای درهم و برهم جماعت

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۲۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 163

مدلی موفّق از مدیریت خوب!

گفت: از این پس ما با سرافرازی می توانیم مدلی موفّق از مدیریت خوب! را به دنیای مدیریت عرضه کنیم!

گفتم: آفرین بر تو! بفرما کدام مدل از کجا؟
گفت: آقای#محمدباقر_مجتبایی، دبیرکل اتاق #اصناف فرموده اند:

قیمت واقعی #روغن ۱۶کیلویی ۱۶۵ هزار تومان است اما به‌خاطر تحریم‌ به ۵۵۰ هزار تومان رسید، ولی با مدیریت خوب! الان ۴۰۰ هزار تومان است!

توجه کنید مدیریت خوب یعنی روغن 165 هزار تومنی را 400 هزار تومان بفروشی !
البته وزیر نفت هم می فرمودند : قیمت دست خداست !

گفتم: حالا روی این مدیریّت موفّق مانور نده!می ترسم بیگانگان ما را چشم بزنند!

گفت: مردی مهمان آدم خسیسی شد. وقت خواب به جای پتو یک نردبان روی او گذاشت! پس از لحظه ای صدای مهمان درآمد که :

سردم می شود!

میزبان یک تَغار آب هم روی نردبان گذاشت. پس از لحظاتی با جنبیدن مهمان، مقداری از آب روی بدنش ریخت.  لذا فریاد زد:

تو را خدا آن پتوی دوّمی را بردار که از شدّت گرما خیس عرق شدم!!

حالا ما از شدّت خوب بودن! این مدیریّت ها خیس عرق شرمندگی شده ایم!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۴۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1575)

«عَون» و «فرعون»

اگر «عَون» باشد، «فرعون» بسیار است!

هر انسان که خود را از «پایش، بی نیاز» و برای «فرمایش،مُمتاز» بداند،

و «قُدرت را در حصار انحصار» و «نُصرت را در اِقدارِ اِقتدار» بپندارد،

قطعاً «خودکامه ای خون ریز» می شود،اگر چه «علّامه ای باتمییز» باشد!

بنابراین به هیچ انسان نباید «قدرت مطلق» داد، 

اگر چه «حاکم برحق» باشد!

#شفیعی_مطهر

-------------------------

عَون:مساعدت،یاری،مددکار،پشتیبان،خادم

پایش: نظارت مردم

فرمایش: امر، حکم ،دستور، سخن شخص بزرگ

مُمتاز: برگزیده و جداشده،،دارای ببرتری و مزیت

نُصرت: یاری،پیروزی

اِقدار: تواناگردانیدن،تواناکردن

تمییز: تشخیص،فرق گذاشتن

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی 162

از مردم رای می‌گیریم!

گفت: دولت چرا نمی تواند اقتصاد کشور را مدیریّت کند؟ 

گفتم: چه کسی گفته نمی تواند؟ دولت کاملاً بر اوضاع مسلّط است و به خوبی همه چیز از جمله اقتصاد کشور را بخوبی مدیریّت می کند.

گفت: کمر ما زیر بار گرانی ها شکست، قیمت دلار سر به فلک کشید و خط فقر از مرز ۹ میلیون تومان گذشت. من تا حالا فکر می کردم این ها کارِ گرانفروشان و اخلالگران اقتصادی است.پس دولت عامل این گرانی ها و تحمیل این سختی ها بر مردم است؟

گفتم: نه! دولت عامل گرانی ها نیست!

گفت: بالاخره یکی از این دو عامل همۀ گرانی ها هستند.

می گویند ویرجیل و باندش برای سرقت وارد بانک می‌شوند و همزمان یک گروه سارق دیگر هم وارد بانک شده و هر دو گروه با هم به روی کارمندان بانک اسلحه می‌کشند و فریاد می زنند:

دستا بالا! بی‌حرکت!

● باند دوم: هی، شماها اینجا چی کار دارین؟!
■ ویرجیل: ما اومدیم بانک رو بزنیم!

● ما می‌خوایم بانک رو بزنیم!
■  نه، متاسفم، ما می‌خوایم بانک رو بزنیم!
● ما می‌خوایم بانک رو بزنیم!
■ نه، نه، نه، ما زودتر اومدیم! شما فردا بیاین، تا اون موقع کارِ ما تموم شده.

● ما چند ماهه داریم نقشه می‌کشیم. نمی‌ذاریم یه مشت احمق خرابش کنند!
■ اصلاً از مردم رای می‌گیریم!

کیا می‌خوان که بانک رو این آقایون بزنن، و کیا موافقن که بانک رو ما بزنیم؟

حالا پس ما هم بیاییم رای بدیم که دولت گرانی بیاره یا گرانفروشان؟!

 گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۵۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1574)

«واهمۀ وهم» و «فایدۀ فهم»!

کسانی «شگرف زیستن را می توانند»،

که «ژرف نگریستن را می دانند».

اینان برای «دل»،«دلیلی» می جویند و برای «سَر»،«سَریری»!

«زمزمۀ نقل» را در «زمزم عقل» می شویَند ،

و «رایحۀ روایت» را در بیانِ«لایحۀ درایت» می گویند. 

ایشان «آفرینِ آفرینش» را در «تبیین بینش» می نیوشند

و «پیام هستی» را در «جام اَلَستی» می نوشند.

این گونه می توان از «واهمۀ وهم وارهید» و به «فایدۀ فهم رسید»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------ 

واهمه: بیم،هراس،ترس

شگرف: نیکو و خوش آیند،کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی

سریر: تخت،اورنگ،تخت پادشاهی

زمزمه: سخن گفتن زیر لب،آواز یا دعاخواندن

زمزم: آب بسیار،نام چاهی در جوار کعبه

لایحه: نوشته،نامۀ مفصّل

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی.161

از کی و از کجا ؟!

گفت: کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگ های بالغ قیمت: 550 هزار تومان. کنسرو مخصوص سگ با طعم مرغ و بوقلمون قیمت : 350 هزار تومان. خوراک ویژه ی پروبیوتیک به همراه حشرات خشک شده مخصوص همستر قیمت : 220 هزار تومان . 

یونجه ی معطر ، تهیه شده از کوه های آلپ ، کاملاً طبیعی مخصوص جوندگان خانگی قیمت : 300 هزار تومان .

 قلاده چرم طبیعی در سه سایز قیمت : 400 هزار تومان و.....

گفتم: این اقلام با این ارقام ویژۀ حیوانات خانگی را که نام بردی احتمالاً متعلّق به یک کشور صنعتی مرفّه اروپایی است.درست است؟
گفت: نه! اتّفاقاً این ها قیمت برخی از محصولات موجود در یک pet shop زنجیره ای در خیابان فرشته تهران است!

گفتم: عالی است. اگر سطح رفاه مردم کشور ما این قدر بالا رفته که مردم می توانند برای سگ هایشان این قدر هزینه کنند،نشانۀ بالارفتن سطح رفاه عمومی و ملّی است. 

گفت: بله،این که سگ خانگی در فلان محله ی شمال تهران کنسرو 500 هزار تومانی بخورد یا همستری در ایران، یونجه ی کوه های آلپ را تناول کند خیلی اتفاق مبارکی است!ولی به شرط این که سطح رفاه همۀ اقشار درآمدی جامعه متناسب با هم رشد کند.

 اکنون پول دو وعده خوراک سگ ِ یک خانه در یک شهر، تمام درآمد ِماهانه ی دست کم یک میلیون خانوار چهار نفره در همان شهر است!  

این فقط یک قلم است. لامبورگینی 15 میلیارد تومانی یا خانه ی 500 میلیارد تومانی هم توی تهران فراوان است . 

آن روی سکه ی همین شهر ، ششصد هزار نفر زباله گرد است که سیصد هزار نفرشان " کودک " اند و در طول سال شاید هرگز حتّی یک وعده خوراک گوشت آبدار نمی خورند!
این است واقعیت سرزمینی که بر حمایت از مستضعفین و هم پیکری بنی آدم فخر به عالم می فروشد .  

گفتم: به نظر تو ما از کی و از کجا راه را اشتباه آمدیم که به اینجا رسیدیم؟

گفت: اتّفاقاً در یک مجمعی از جوانان همین سوال مطرح شد. یکی گفت از سال 1392،دیگری گفت :نه، از سال  1388 سومی با ردکردن نظریات آن دو نفر گفت: نخیر،از سال  1384؛ دعوا همچنان بالا گرفت. پنجمی افزود که از سال 1376! 

گفتم: خب،بالاخره جمع به چه نتیجه ای رسید؟

گفت: جنگ و جدال همچنان ادامه یافت .تا این که یک نفر روانی رودست همه بلند شد و همه را ساکت کرد و گفت: از سال 1357!!

این دفعه دیگر جنگ مغلوبه شد!من هم در میان شلوغی ها یواشکی دررفتم!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۱۹
سید علیرضا شفیعی مطهر