وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۲۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

#طنزسیاهنمایی.321

مدیریّت آسمانی!

گفت:چرا سن و سابقه کارکنان دولت به حد معیّنی که می رسد،به بهانه بازنشستگی آنان را خانه نشین می کنند؟!

گفتم:لابد مسئولیت هایشان حسّاس و مهم است و احتمال می دهند که به علّت پیری از انجام آن ناتوان باشند.

گفت:پس چرا بسیاری از مسئولان بالای کشور که بالاترین مسئولیت ها را بر عهده دارند،همچنان شاغل اند؟حتی گاهی پسر را بازنشسته کرده اند،در حالی که پدر او با سن بالای 90سال هنوز چند مسئولیت مهم بر عهده دارد؟

گفتم :سه نفر ده عدد گردو را به ملّانصرالدّین دادند که بین آنان عادلانه تقسیم کند.

ملّا پرسید: زمینی تقسیم کنم یا آسمانی؟!

گفتند: آسمانی!

ملّا دو تا گردو به اولّی و هشت تا به دومی داد و یک پسِ گردنی محکم به سوّمی زد!!

حالا این مدیران دارند کشور را آسمانی مدیریّت می کنند!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر 

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۰۰ ، ۰۵:۱۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«تخیُّل» و «تحوُّل»(فرگرد1722)

ذهن ،«بازی تیزپرواز»است و «طنّازی خیال پرداز» . 

نباید او را در «قفس سختی ها» و «محبس شوربختی ها»،

«رنجه» و «شکنجه» کرد.

باید در «سپهر خیال»، به او «پر و بال» داد

تا با «تخیُّل» ، «تحوُّل» بیافریند و از «تحجُّر»،«تفکُّر»!

او می تواند از «خیال»،«استدلال» بسازد و از «کال»،«کمال»!

بسیاری از «ابداعات بشر» و «اختراعات خیر و شر»،

نخست در «پرتوی خیال» و «قلمروی ایده آل» آفریده شده،

سپس «رنگ حقیقت» و «آرنگ واقعیّت» بدان بخشیده اند.

شفیعی مطهر

--------------------------

طنّاز:  شوخ ، کرشمه، به ناز خرامنده، مسخره کنند

آرنگ:رنگ،گونه،روش

کال: میوۀ نارس

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۰۰ ، ۰۳:۳۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 320

مسئولان ما گل اند!!

گفت: آیا در همۀ دنیا مدیران و مسئولانی مثل مسئولان کشور ما پیدا می شوند؟ مسئولان ما همه گل اند!

گفتم: شاخص و معیار تو چیست؟

گفت:از یکی از وزرای پیشین پرسیدم: روز تودیع وزارتخانه چه کردی؟

گفت: از همۀ کارکنان پرسیدم چه گلی دوست دارید تا به شما هدیه بدهم؟ 

همه گفتند: شما خودت بهترین گل هستی! من هم گفتم: آفرین بر شما!تشخیص هویّت شما ستودنی است! 

چند روز پیش 12 میلیون تومان دادم به شاگردم و گفتم: 

برو یک سکّۀ طلا بخر.ولی دقّت کن سکّۀ تقلّبی بر تو قالب نکنند. 

رفت و برگشت و یک سکّۀ تقلّبی آورد! 

پرسیدم: این را از چه کسی خریدی؟ 

پاسخ داد: از یک فروشندۀ دوره گرد! 

گفتم: این که تقلّبی است!

پاسخ داد: نه! بابا! خودش گفت سکّۀ اصل است!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۰۳:۵۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«نام صیانت»،«دام اهانت»(فرگرد 1721)

آنان که به «نام صیانت»،«دام اهانت» می گسترند،

بدانند که «انسانِ باکیاست» در «جهان سیاست» نیز

به هیچ «قیمت» زیر بار «قیمومت» نمی رود.

خداوند هر «زاده» را «آزاده» آفریده و هر «بنده» را «برازنده»؛

بنابراین نباید «بندۀ دیگری» و «بردۀ تاجوری» باشد.

تحمیل «ارادۀ خویش» به وسیلۀ «قلّادۀ کیش»،

بر «جامعۀ باکرامت»،«فاجعۀ لئامت» است.

 «نور تفاهُم» و «شعور مردم»،

«شایستۀ اکرام» و «بایستۀ احترام» است.

شفیعی مطهر  

-----------------------

صیانت: نگاهداشتن،حفظ کردن،نگاهداری

کیاست: زیرکی،هوشیاری

 

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۰ ، ۰۳:۳۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 319

چه کسی #سیاهنمایی می کند؟

گفت: چرا برخی از مسئولان از من خوششان نمی آید؟

گفتم: برای این که تو #سیاهنمایی می کنی؟

گفت: اگر کسی جار بزند که دارم دروغ می گویم،باز هم کسی دروغ او را باور می کند؟

گفتم: آخر عیب تو این است که همه می دانند تو راست می گویی!!

گفت: حالا دیدی چه کسی #سیاهنمایی می کند؟!

شفیعی مطهر

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۰۰ ، ۰۵:۰۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

دست در جیب مردم!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ 159

شفیعی مطهر

بر اثر حیف و میل های بی حساب و کتاب هردمبیل و درباریان از بودجۀ عمومی کشور،خزانه خالی شد و دولت حتّی نمی توانست حقوق کارمندان خود را بپردازد. مراتب به گوش اعلی حضرت هردمبیل رسید. روزی شارل شرلی مستشار فرنگی و صدراعظم را احضار کرد و از آنان دربارۀ افزایش درآمد راهکار خواست. شرلی گفت:

اعلی حضرتا! طبق معمول هر وقت کفگیر خزانه به ته دیگ می خورد، چاره ای جز این نداریم که دست در جیب مردم کنیم.

صدراعظم گفت: قربان! اکثر مردم ما زیر خطِّ فقرند. گرانی بیداد می کند. مردم نان خالی هم ندارند بخورند!

هردمبیل رو به شرلی کرد.یعنی جواب بده!

شرلی گفت:

ما باید طوری از این مردم پول بیشتری بگیریم که مشکل ساز هم نشود!
حالا قربان من یک راه حل دارم. از فردا اعلام می کنیم از این به بعد هر کس که قصد ورود به شهر را دارد باید مبلغ دو سکه پرداخت کند.
پادشاه گفت: نه نه ... این جوری مردم بر ضد ما شورش می کنند، چون بدون دلیل نمی توانیم از آنان پول بگیریم !!!
شرلی گفت: این کار را به من بسپار!
از فردا اعلام شد که هر کس قصد ورود به شهر را دارد باید مبلغ دو سکه بپردازد.
پادشاه مضطرب و منتظر شورش مردم بود.
ولی هیچ کس عکس العملی نشان نداد و از فردا هر کس که وارد شهر می شد مبلغ دو سکه پرداخت می کرد.
وضع به همین منوال گذشت. تا یک روز پادشاه به شرلی گفت: 

من فکر می کردم مردم شورش کنند و ما را از تخت سلطنت به زیر کشند!!!
شرلی گفت:از آن وقتی که مردم را توسری خور بارآوردیم و هر صدایی را با سرکوب خفه کردیم،همه باور کردند که توان مقابله با ما را ندارند. ما می دانیم که بیش از 90 درصد مردم عاصی و مخالف ما هستند.ولی ما توانسته ایم روح خودباوری را در مردم بمیرانیم و روحیه یاس و نومیدی را در آنان دمیده ایم. حالا تسلیم تر از آن هستند که شما فکر می کنید، می خواهم به شما ثابت کنم. از این به بعد برای ورود به شهر هر کس باید 5 سکه پرداخت کند..
پادشاه گفت: این بار حتما شورش می کنند و کار ما تمام است.
ولی شرلی گفت: قربان! این امر را به من واگذار کنید و فقط چهره واقعی این مردم را ببینید.
این بار هم مثل بار اول هر کس وارد شهر می شد 5 سکه پرداخت می کرد و بدون هیچ حرفی داخل شهر می شد.
باز شرلی اعلام کرد که هر کس از شهر بخواهد خارج شود هم باید 5 بپردازد.
باز پادشاه ترسید و شرلی باز گفت: قربان به من واگذار کنید.
کار به جایی رسید که هر کس وظیفه خود می دانست که هم برای ورود و هم برای خروج از شهر 5 سکه بپردازد!!
تا این که یک روز پادشاه به شرلی گفت که مردم خیلی خشمناک هستند و به همین زودی ها بساط تاج و تخت ما را پایین خواهند کشید.
در این حال شرلی پوزخندی زد و گفت: برای اثبات نادرستی حرف شما می خواهم دست به کاری بزنم و گفت : از این به بعد هر کس بخواهد از شهر خارج شود علاوه بر 5 سکه باید یک کشیده هم از مامور ما بخورد!
پادشاه این بار برآشفت و گفت : چنین دستوری نمی دهم، چون این دیگر برای مردم غیر قابل تحمل است و حتما کار ما تمام است.
شرلی گفت: قربان! برای این که به شما ثابت کنم، فردا صبح شما به قسمت برج دروازه شهر بیایید و از بالا شاهد ماجرا باشید.
فردای آن روز مردم برای خروج از شهر صف کشیده بودند و یک مامور 5 سکه از آن ها دریافت می کرد و به آن ها یک کشیده می زد تا خارج شوند.
 ناگهان از بین جمعیت یک نفر فریاد زد :این چه وضعی است، ما را مسخره کرده اید؟!
در همین حین پادشاه که از بالا شاهد ماجرا بود به خود لرزید و به شرلی نگاهی با ترس انداخت و گفت دیدی؟همین الان شورش سنگینی رخ می دهد و کار تاج و تخت ما پایان می یابد!!
مامور از شخص پرسید: چرا فریاد می زنی ؟ مشکل تو چیست؟
مرد گفت :ما همه کار و زندگی داریم و تعداد ماموران شما کم است! چند مامور دیگر بیاورید که سریع تر کار ما را راه بیندازند که به کار و زندگی خود برسیم.

آن روز گذشت و این وضع ادامه داشت تا این که.....!!

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۰۰ ، ۰۳:۳۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«نقل» و «عقل» (فرگرد1720)

هر «نگار »در این «روزگار»،

«ساز خویش را می نوازد» و بر «جاز فراندیش می تازد» .

این ماییم،که حتّی اگرچه «مستیم»، به هر ساز «نرقصیم»!

کسانی به هر سازی «می رقصند»،که سراپا «نقص اند»؛

وگرنه انسان های «بااندیشه» و «خردپیشه»،

هیج «نقل» را بدون «عقل»

و هیچ «روایت» را بدون «درایت» نمی پذیرند.

انسان ،«فروغی پرنورتر از تفکُُّر» و «یوغی کورتر از تحجُّر» ندارد.

بیاییم «تفکُّر را برانگیزیم» و با «تحجُّر بستیزیم»!

شفیعی مطهر

-----------------------------

جاز: یکی از آهنگ های موسیقی قرن 19 سیاهان آمریکا که بیانگر احساسات تند آنان از قیود بردگی است

درایت: دریافتن،علمی که با آن باید مفهوم احادیث را درک کرد

یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن بر گردن گاو می گذارند

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۵۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

بعثت عام و خاص

             ویژۀ خجسته روز مبعث پیامبر اکرم(ص)

 

 هر انسانی در «حرای تکوین» از سوی «خدای جهان آفرین» 

به «رسالتی بزرگ» و «ماموریتی سترگ» برانگیخته می شود.


 اگر با «نگرشی ژرف تر» و «نگاهی شگرف تر» بنگریم،

هیچ «پدیده ای» و «آفریده ای» نیست،

مگر این که از سوی «آفرینشگر حکیم» به «رسالتی عظیم» برانگیخته می شود.

بنابراین ،«بعثت» برای جهان «بشریت»، 

نه تنها ،«فرهیختن کرام»، که «برانگیختن عام» است.

 همۀ «موجودات» در پهندشت «کائنات» 

هر یک برای انجام «ماموریتی ویژه» و «رسالتی آویژه» 

برای پیمودن« راه کمال » و انجام وظیفه از سوی « ذات ذوالجلال» آفریده شده اند.

انسان به عنوان «اشرف مخلوقات» و «ارشد موجودات» 

« رسالتی بس خطیرتر» و « ماموریتی بسیار چشمگیرتر» بر عهده دارد. 

مسئولیت دشوار هر انسان یافتن «رسالت اصیل» و «نقش بی بدیل»خود در عالم هستی است. 

هر انسان بخشی از این« پازل حکیمانه» و « نقشه جاودانه» را به کمال می رساند. 

اینجاست که مفهوم این «پیام سترگ» و «کلام بزرگ» مولا(ع) تبلور می یابد که:

« مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبّهُ»؛ 

«سیر خداشناسی» از مسیر «خودشناسی» می گذرد.

 نیز معنی این پیام عظیم پیامبر(ص) تجلی می یابدکه: 

« رَحِمَ اللهُ امرِءٍ مَن عَرَفَ قَدَرهُ » ؛ 

خدا رحمت کند انسانی را که قدر خود ( و رسالت خود) را بشناسد.  

همچنین علی علیه السلام فرمود:

« رَحِمَ اللهُ امرءٍ عَلمَ مِن اَینَ وَ فی اَینَ وَ اِلی اَینَ». 

 خداوند رحمت کند کسی را که بداند کجا بوده و کجا هست و کجا خواهد رفت.

 

 بنابراین سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص) روز برانگیخته شدن این «زریر زر» و «بشیر بشر» است.

ولی مبعث تنها گلی نیست که در «حرا بشکفد» و «هوا را بشکافد»

و عطر «دلاویز» و گلبرگ «رنگ آمیز» آن 

تا ظهور «قائم امامت» و «قیام قیامت» ، 

«درازنای زمان را عطرآگین» و «پهنای زمین را رنگین» کند؛ 

بلکه این رویداد عظیم یادآور برانگیخته شدن همۀ «انسان ها» در همۀ «دوران ها»است ،

برای انجام «رسالت خویش» بر پایۀ «دلالت کیش». 

آری مبعث «چشمه ای زلال» بود که از «سرچشمه ای لایزال»،

بر فراز حرا «جوشید»و بر بستر تاریخ «خروشید» 

و بوستان های مکرمت را «کرامت»بخشید و گلستان های سعادت را «طراوت». 

 اکنون ما در این «روز خجسته» و «بهروز برجسته»، 

ضمن عرض شادباش به همه «باورمندان رسالت» و «رهپویان نبوت»، 

از خداوند حکیم می خواهیم که ما را دست گیرد 

و در شناخت و انجام رسالتمان یاریمان فرماید .

                                               در کسب رضای حق موفق باشید

                                                       شفیعی مطهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۰۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی. 317

علّت علنی نشدن حقوق بعضی ها!

گفت: راستی چرا میزان حقوق دریافتی نمایندگان مجلس،اعضای شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نباید علنی شود؟

گفتم:  به هر صورت این مصوّبۀ مجلس است. حالا نظر تو چیست؟

گفت: به نظر من علّت این مصوّبه مهربانی و دلسوزی نمایندگان انقلابی مجلس نسبت به مردم است!!

گفتم: این چه ربطی به دلسوزی برای مردم دارد؟

گفت: اگر مردم حقوق اندک بخور و نمیر خودشان را با حقوق های نجومی بعضی ها مقایسه کنند،چقدر خاطرشان مکدّر می شود و ناراحت می شوند!!  ...و  دل نازک و مهربان اینان تاب رنجش دل مردم را ندارد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۳۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

مسابقه ای بی سابقه(فرگرد1719)

انسان نباید به این «نظر بیندیشد» و از این «باور بپریشد»،

که دیگران او را «بهتر از خویش» و «برتر از پیش» بپندارند؛

بلکه باید با «همۀ توان بکوشد» و «همهمۀ سخنان را بنیوشد» ،

تا خود از «روزِ پیش، بهتر» و از «دیروزِ خویش، برتر» باشد.

در «زندگانیِ برازنده»،«انسانی بازنده» است،

که «دو روزش، یکسان» و «درس آموزش، نسیان» باشد.

و از او بازنده تر کسی است در «شیب قهقرایی» و «نشیب واپسگرایی» بیفتد.

بیاییم «پابه پای زمان» و «جابه جای زمین»، 

 به گونه ای «بی سابقه» با دیروز خویش،«مسابقه» دهیم.

شفیعی مطهر

----------------------------

جابه جا: محل به محل،نقطه به نقطه

بپریشد: پریشان شود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۰۷
سید علیرضا شفیعی مطهر