وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

وب‌نگاشته‌های شفیعی‌مطهر

بخشی از آثار،مقالات،سروده‌ها و تالیفات شفیعی‌مطهر

انتشار مقالات،سروده‌ها و معرفی آثار و تالیفات سیدعلیرضاشفیعی‌مطهر

بایگانی

۲۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

نقآشی قُلّابی از شاه انقلابی!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ 158

شفیعی مطهر

 به اعلی حضرت هردمبیل خبر رسید که سازمان فرهنگی جهانی،یونسکو در نظر دارد یک مسابقۀ نقّاشی برای رهبران جهان برگزار کند. هردمبیل فوراً شارل شرلی مستشار فرنگی را احضار کرد و از او راهکار خواست . شرلی که می دانست هردمبیل هیچ هنر و لیاقتی ندارد،در پاسخ درماند. پس از ساعتی اندیشیدن به این راه حل رسید که محرمانه یکی از نقّاشان بزرگ جهان را به شهر هرت فرابخوانند و امکانات فراوان در اختیارش بگذارند تا تابلویی ترسیم کند که در میان همۀ تابلوهای رهبران جهان مقام اول بیاورد. 

این پیشنهاد عملی شد و با صرف هزینه های میلیاردی از جیب خالی ملّت بیچارۀ شهر هرت ،سرانجام تابلویی در اندازۀ دو در سه متر تهیه شد. وقتی تابلو را برای دیدن هردمبیل آوردند، هر چه در آن با دقت نگریست،از آن چیزی سردرنیاورد! از نقّاش توضیح خواست،او به وسیلۀ مترجم به عرض رسانید: 

این تابلو به سبک «ایده آلیسم» ترسیم شده و اهل فن پیام آن را درمی یابند! 

هردمبیل با آن که چیزی از آن توضیحات نفهمید،برای جلوگیری از رسوایی بیشتر،ضمن سرتکان دادن چنین وانمود کرد که فهمیده است. 

ولی در نهانی و تنهایی به شرلی گوشزد کرد که من از آن چیزی نفهمیدم. شرلی ،شاه را قانع کرد که احساس خود را پنهان کند که کسی نفهمد که شاه این قدر بی هنر و بی سواد است!

قرار شد برای رونمایی از این تابلو روزی همۀ هنرمندان و دولتمردان و نظامیان و سایر مردم را در بزرگ ترین میدان شهر به تماشای این اثر هنرمندانه ملوکانه فرابخوانند.

 روز موعود را تعطیل همگانی کردند و پس از رونمایی از این تابلو همه ارکان حکومتی و اقشار گوناگون مردم به صف از جلوی تابلو گذشتند و همزمان بلندگوهای میدان از هنر بی نظیر اعلی حضرت در آفرینش این اثر هنری دادِ سخن می دادند و از همۀ مردم می خواستند با کف زدن های پی در پی اعلی حضرت را تشویق کنند.. در اواخر مراسم ناگهان یک دانش اموز ابتدایی که دستش در دست پدرش بود،پس از دقّت زیاد در تابلو فریاد زد:

باباجان! این تابلو را وارونه گذاشته اند!!

پدر هر چه کوشید دهان پسرش را ببندد،موفّق نشد. زیرا پسرک مرتّب فریاد می زد که « تابلو وارونه است. »

همۀ جمعیت ناگهان در جای خود میخکوب شدند . هردمبیل رنگ از صورتش پرید و همۀ عوامل حکومتی شتابزده به این سوی و آن سوی می دویدند. سرانجام قرار شد محرمانه نقّاش را با چهرۀ گریم کرده بیاورند تا صحّت یا عدم صحّت سخن پسرک را تشخیص دهد.

نقّاش فرنگی وقتی تابلو را نگریست،با شگفتی حرف کودک را تایید کرد! بنابراین دستور داد با کمک چند نفر تابلو را به حالت واقعی خود درآورند!

ناگهان صدها هزار نفر از جمعیّت ،که فهمیدند آفرینشگر تابلو یک نقّاش فرنگی است ،با فریاد خشمگینانۀ خود میدان را به لرزه درآوردند :

«نقّاشی قلّابی / از شاه انقلابی!»

همۀ مراسم فروپاشید و هردمبیل در میان گارد محافظ خود با سرافکندگی و چهرۀ پوشیده با فرار مفتضحانه، محل را ترک کرد !

بدین ترتیبب برگی بر کتاب رسوایی های دیکتاتور شهر هرت افزوده شد! تا این که....!

--------------------------------------

ایده آلیسم: اصالت تصور و خیال ، فلسفه ای که تصور را اصل و حقیقت می شمارد. در هنر یعنی آفریدن آن چه که در ذهن است نه آنچه که واقعیت دارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۲۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«سرنوشت بهین» و «بهشت برین»(فرگرد1718)

«بهشت بهروزان» و «جهنّم سوزان»،

نه «مکانی ویژه» دارد و نه «زمانی آویژه»؛

بلکه هر گاه که «مِهرِِ مهربانی» بر «سپهرِ انسانی» بتابد، 

و هر  پگاه که «میل نیکویی» و «سیل سپنتامینویی»،

«جان ها را بیاگند» و در «روان ها بپراگند»،

همان «سرشت عارفانه» است و «بهشت جاودانه» ؛

ولی هر گاه که «پلیدی کینه ها»،«سپیدی سینه ها» را بیالاید

و «سوهان خشونت»،«پُژهان معونت» را بفرساید؛

«جهنّمِ شر»،«عالَمِ بشر» را

 در «آتشِ عذاب» و «عطشِ سراب» می سوزاند.  

بیاییم با «اعمال خویش»نه  با «آمال جزم اندیش» ،

و نه بر «فراز افلاک»،که در «چشم انداز خاک»،

«سرنوشتی بهین» و «بهشتی برین» بسازیم!

شفیعی مطهر

--------------------------- 

آویژه: ویژه،خاص،خالص

آگندن (آکندن) :  پرکردن،انباشتن

پُژهان: آرزو،غبطه

معونت:یاری،کمک

مهر: خورشید،آفتاب

سپنتامینو: نیروی افزایش نیکی و خرد

چشم انداز: منظره،دورنما،چشم افکن

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

زار» یا «ابزار»؟(فرگرد1717)

ذهن،نه «زاری سُست»،که «ابزاری دُرُست» است.

باید بیاموزیم که برایش «بابی بانیوند» باشیم و «اربابی نیرومند»؛

وگرنه از ما «پرده ای مخدوش» می سازد و «برده ای حلقه به گوش».

ذهن اگر «تنها»،«رها» شود،

«سمند هار» است و «نیازمند مهار».

باید آن را با «عقلانیّت»،«مدیریّت» کنیم. 

نگذاریم این «زر،زار» شود و این «در،دار»!

شفیعی مطهر

--------------------------

زار: رنجور،ناتوان،درمانده،زبون

بانیوند: فهمیده،باادراک،(نیوند: فهم،درک)

مخدوش: خدشه دار،خراشیده شده

سمند: اسب زردرنگ

هار: سگ گزنده

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۳۸
سید علیرضا شفیعی مطهر

#طنزسیاهنمایی 314

شترخروس!!

گفت: به مرغ نر چه می گویند؟

گفتم: می گویند خروس! حالا در میان این همه مشکلات ریز و درشت و گرانی و نگرانی ،بزرگ ترین مشکل تو این است؟

گفت: بزرگ ترین پرسشی که ذهن مرا به خود مشغول کرده این است که آیا به «شتر مرغ نر» می گویند «شتر خروس» یا همان «شتر مرغ»؟ خدایی جواب بده .دارم داغون می شوم!

گفتم: حالا اگر پاسخ این پرسش را بدانی همۀ مشکلات جامعه حل می شود؟

گفت: چطور هزاران کودکان کار و زنان سرپرست خانواده و افراد بیکار که برای لقمه ای نان سر در سطل زباله فرو می برند،هیچ وجدانی آزرده نمی شود و از هیچ تریبونی فریادی برنمی خیزد و باعث خشکسالی و گرانی نمی شود ،ولی اگر چند تار موی خانمی جلوه گر شود،همۀ ارکان ارزش ها به لرزه در می آیند و باران قطع می شود؟

 حالا اگر پوشش این چند تار مو حل شود،همۀ این مشکلات حل می شود؟!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

شفیعی مطهر

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۰ ، ۰۴:۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

«زبان لال» و «بیان زلال» (فرگرد1716)

من عمری «انبانی از آفتاب» و «همیانی از کتاب»،

«آفتابی هشته» و «کتابی نانوشته» را

بر «دوش کشیدم» و خود «نوشانوش چشیدم».

آن را در «سینه انباشتم» و چون «گنجینه نگه داشتم».

ولی هیچ «حرم باز» و «محرم راز» نیافتم،

 تا قفل «سینه را عیان بگشایم» و این «زرّینه را به دیگران ببخشایم».

مخاطبان گاه «گفته ها را نشنیدند» ،ولی «نگفته ها را فهمیدند».

 گاهی از «فهْم رمیدند» و به «وهْم رسیدند»!

و پگاهی «جان پیام را دریافتند» و به «جهان کلام شتافتند».

آنان که «اهل دردند» و با «نااهل نمی گردند»،

«بیان زلال» را حتی از «زبان‌لال» درمی یابند

ولی افراد «یگانه با تحجُّر» و «بیگانه با تفکُّر»،

«گنجینۀمهرفروزان» را بر «سینۀ‌سپهر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سوزان» نمی بینند.

شفیعی مطهر

--------------------------- 

هِشته: فروگذاشته

 

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۰۰ ، ۰۳:۱۱
سید علیرضا شفیعی مطهر